در این ماهها، بهویژه طی روزهای اخیر، نام ایلان ماسک بیش از گذشته در صدر خبرها، شبکههای اجتماعی و گفتوگوهای عمومی قرار گرفته است؛ از تحولات مدیریتی در شرکتهای بزرگش گرفته تا موضعگیریهای جنجالی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و ورودش به سیاست و اختلاف اخیرش با دونالد ترامپ.
بسیاری، او را نابغهای بیرحم، کارآفرینی ساختارشکن یا حتی پیامآور آینده میدانند. اما آنچه کمتر مورد توجه قرار میگیرد، شالودههای فکری و فلسفیِ پنهان در پس این شخصیت جنجالی است؛ شالودهای که ریشه در اندیشههای فیلسوفی دارد که اگرچه از دایرهی دانشگاهی طرد شده، اما بر ثروتمندان و نخبگان اقتصاد آزاد تأثیر عمیقی نهاده است آین رند.
آین رند (۱۹۸۲-۱۹۰۵ میلادی)، فیلسوف و نویسندهی روستبار آمریکایی، بنیانگذار مکتب فکریای است که خود آن را ابژکتیویسم نامید. این مکتب، بر «عقل خودبنیاد»، «خودخواهی فضیلتمند» و «سرمایهداری افراطی» استوار است. رند در رمانهایش، بهویژه در دو اثر مشهور Atlas Shrugged و The Fountainhead، از قهرمانانی میگوید که در جهانی پر از طفیلیها، میانمایگان و بردگان فکری، تنها به صدای عقل، اراده و منافع شخصی خود گوش میسپارند و با بیاعتنایی به اخلاق رایج، جامعه و بیتفاوتی نسبت به رنج اقشار ضعیف به پیش میرانند.
ایلان ماسک بارها و بهصراحت از تأثیر آین رند بر تفکرات خود سخن گفته و Atlas Shrugged را یکی از مهمترین کتابهایی دانسته که خوانده است. این تأثیر را میتوان در جهانبینی خاص ماسک مشاهده کرد، ارادهگرایی فردی، بیاعتمادی عمیق به نهادهای عمومی و دولتی، اولویت عقلانیت فناورانه بر سنتهای اخلاقی، و باور به اینکه نخبگان خلاق نهتنها حق دارند که از قواعد اجتماعی عدول کنند، بلکه اساساً نجات بشریت در گرو همین خروج آنها از قیدوبندهاست.
چنین نگاهی، البته تنها منحصر به ماسک نیست. جف بزوس، پیتر تیل، مارک آندریسن و بسیاری دیگر از میلیاردرهای تکنولوژی نیز، مستقیم یا غیرمستقیم، تحت تأثیر فلسفهی آین رند قرار گرفتهاند. در این فلسفه، موفقیت اقتصادی نهتنها نشانهی برتری فکری، که معیار برحق بودن نیز هست. اینکه «ثروتمند»ها نه تنها ثروتمند، بلکه حقمند هستند.
این رویکرد در سالهای اخیر، با قدرت گرفتن استارتاپها، افول نهادهای سنتی، و خیزش ذهنیت فردگرای افراطی که خود را در قالبهایی چون "توسعه فردی"، "خودسازی اقتصادی"، و "نابغه درونت را آزاد کن!" نشان میدهد، به جامعهی ایران نیز رسوخ کرده است. در شبکههای اجتماعی و گفتوگوهای نخبگانی، شاهد نوعی ستایش از چهرههایی هستیم که خود را باهوشتر، سزاوارتر، و فارغ از مسئولیتهای جمعی میدانند. بیاعتمادی به بنیانهای آموزشی، فکری و فرهنگی، تحقیر قانون، و ستایش از فردیت رادیکال، همه نشانههایی از این تأثیر خزندهاند.
در چنین فضایی، آین رند نهفقط فیلسوفی غربی، بلکه به نحوی ناخودآگاه، معمار فکری بسیاری از جوانان ایرانی نیز شده است؛ جوانانی که اغلب بیآنکه نام او را بشناسند، با گفتمانهای برآمده از اندیشهاش خو گرفتهاند، از آن جمله میتوان به تقلیل «موفقیت» به ثروت، نادیده گرفتن ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، و تصور اینکه میتوان با تکیه بر «منِ قدرتمند» از دل همهی موانع عبور کرد، اشاره کرد.
اما اینجا دقیقاً همانجاست که باید توقف کرد. آین رند، با وجود جذابیت ظاهری و شور انقلابی آثارش، متفکری است که همواره در معرض نقد جدی بوده است، عدم توجه به پیچیدگیهای روابط انسانی، نفی همدلی، و فروکاستن انسان به ماشین عقلانی منفعتجو، از جمله این نقدهاست. در جهان واقعی، انسانها نه تنها عقلانی نیستند، بلکه درهمتنیده با خاطرات، فرهنگ، رنجها، فقر، و نیاز به معنا و تعلقاند. تبدیل ثروتمندان به قهرمانان اخلاقی، نه تنها ناعادلانه، بلکه خطری جدی برای فهم ما از عدالت و مسئولیت اجتماعی است.
سخن گفتن از تأثیر آین رند بر ایلان ماسک، در واقع پرده برداشتن از زیرساختهای ایدئولوژیکی است که جهان امروز، و حتی ذهن بسیاری از جوانان ایرانی را شکل داده است؛ جهانی که در آن منِ موفق نه بر پایه فضیلت اخلاقی، بلکه بر اساس قدرت اقتصادی و تسلط فناورانه تعریف میشود. و چه بسا، بازگشت به معنی و انسانیت و حتی اخلاق سنتی، با تمام ضعفها، پیوندها، و نیازهایش، تنها راهی است که بتوان با آن از توهم نجاتبخش بودن خودخواهی مدرن بیرون آمد.
✍️مسعود سلطانی
منبع: کانال حکمت و اندیشه
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر