عصرایران؛ آریا یونسی ـ گاهی ادبیات دولتمردان به گونه ای است که خود را وارث میراثی شوم بدانند که در نهایت این بحران زدگی باعث شکست آنها شود. دهه هاست که دولت ها با اشاره به وجود بحران ها نقایص خود را توجیه می کنند گویی که وجود بحران اسباب کارآمدی و سخت شدن کار می شود. چنانکه در ماه های اخیر نیز شاهد مواردی بوده ایم. اما می توان از زاویه ای دیگر به موضوع نگاه کرد. شاید خیلی از ما تصور کنیم که دولت ها از بحران یا جنگ گریزانند و همیشه دنبال آرامش و صلح هستند یا فکر کنیم بحران های زیاد اسباب ناکارآمدی و کاهش محبوبیت دولت می شود؛ این تصوری خام است. چنین نیست.
بحران ها ضرورت وجود دولت را به آشکارترین حالت ممکن یادآوری می کنند؛ آشوبی فراگیر که بازوی قدرتمندی فراتر از تک تک افراد باید آن را سامان بخشد. چیزی که دولت برای آن ایجاد می شود. وجود بحران، به معنای عام آن شامل جنگ، حوادث طبیعی گسترده، مشکلات داخلی و خارجی و ...، است که وجود دولت را ضروری می کند؛ اما نه بحرانی بسیار بزرگ، نه آن قدر که قابل مدیریت نباشد، بلکه نقش دولت این است که بحران را رفع کند. ارزش وجود یک سوزن در خانه وقتی درک می شود که لباسی پاره شود؛ حال اگر هر چند روز یکبار لباسی پاره شود سوزن ابزار محبوب خانه می شود و برعکس، اگر چند سال چنین اتفاقی نیفتد سوزن ابزاری بی فایده است.
هانس بلومنبرگ، فیلسوف آلمانی و تاریخ نگار اندیشه قرن بیستم، درباره منشا دولت و آنچه وجود دولت را ضروری می کند می نویسد:
«اگر یک نمونه دم دست برای توضیح این واقعیت [وجود نهاد حکومت] وجود داشته باشد، همانا وضعیت نهایی در جنگ است که دولت واقعیت التزام به خود و بدیهی بودن ضرورت خود و حق بودن خود را در افراطی ترین و انحصاری ترین وجه آشکار می کند به گونه ای که تمایل به مطلق گرایی پیدا می کند؛ این وضعیت نه تنها در خود جنگ بلکه در آستانه جنگ نیز رخ می دهد و نیز در وضعیت شبیه سازی ای که چونان جنگ سرد دنبال می شود. صرفاً بحران است که موجودیت دولت را ضروری جلوه می دهد.»
در زمان جنگ یا وجود سایه جنگ، دولت ها بیشترین اختیار را دارند؛ زیرا هر گونه آشوب، هرچند کم می تواند فاجعه آفرین باشد؛ اینجا است که نیاز به وجود یک اراده واحد پیدا می شود و ضرورت وجود حکومت عیان می شود.
نه تنها بحران و جنگ ضرورت وجود دولت را بار دیگر عیان می کنند بلکه بخش بزرگی از حق و اقتدار دولت از وجود این بحران ها ناشی می شود. دولت باید حقوقی داشته باشد تا از پس بحران ها و منازعات داخلی و خارجی برآید، در شرایط بحران دولت نیاز به اختیارات خاص دارد. در زمانی که بی سامانی نیست وجود سازمان چندان ضروری به نظر نمی رسد. از این رو است که وجود جنگ و سایه جنگ، بحران و مشکلات سبب کاهش محبوبیت دولت نیست، بلکه برعکس یکبار دیگر یادآوری می کند ضرورت وجود دولت در چیست و آن زمان است که دولت محبوب تر می شود.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر