۱۱ مرداد ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۱:۱۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۶۶۵۵۲
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۸ - ۱۷-۰۳-۱۴۰۴
کد ۱۰۶۶۵۵۲
انتشار: ۱۵:۵۸ - ۱۷-۰۳-۱۴۰۴

زهره حاتمی درگذشت

زهره حاتمی درگذشت
زهره حاتمی داستان‌نویس و از شاگردان قدیمی صفدر تقی‌زاده بعد از مدتی درگیر بیماری سرطان بودن، در آمریکا درگذشت.

زهره‌ حاتمی، داستان‌نویس و از شاگردان قدیمی صفدر تقی‌زاده در ۷۰ سالگی از دنیا رفت.

 مجتبی نریمان، مدیر مجله نوپا به ایسنا گفت: زهره حاتمی، داستان‌نویس و از شاگردان قدیمی صفدر تقی‌زاده بعد از مدتی درگیر بیماری سرطان بودن، در آمریکا درگذشت. طناز تقی‌زاده، دختر زنده‌یاد صفدر تقی‌زاده خبر را ساعتی پیش به من داد. نخستین داستان کوتاه زهره حاتمی سال ۱۳۶۶ در کتاب سخن منتشر شد. چند سال در سینما و تلویزیون مشغول فعالیت شد و آخرین کتاب او «با حافظ در آلاسکا» سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات مروارید وارد بازار نشر شد.

 نریمان درباره زهره‌ حاتمی نوشته است: اولین داستان کتاب یعنی «با حافظ در آلاسکا» داستان زنی است که وطن خود یعنی ایران را در غربت همراه خود حمل می‌کند. وطنی که گاه در یک جلد دیوان حافظ جای می‌گیرد و گاهی فقط در چند کلمه فارسی حرف زدن و گاهی در مناظر آلاسکا و مقایسه منظره آلاسکا با شبیه آن در ایران.

در تمام داستان‌های زهره حاتمی زنانگی موج می‌زند، حتی وقتی جای شخصیت‌های اصلی داستان را مردها می‌گیرند، باز هم مضمون دردهای زنانه است. مهاجرت، غربت، زن بودن، پیری، مرگ و... مضمون اصلی داستان‌های زهره حاتمی است که با سوژه‌هایی بسیار متفاوت و در فضا و زمان‌هایی بسیار دور از هم بیان‌شان می‌کند:
 
«الان دیگه فصل کوه رفتن نیست. من خودم یه سال تمام زمستون تو کوه آواره بودم. فرخ تازه راه افتاده بود. تو شهر غریب بودم، خبرچین‌ها رو نمی‌شناختم. رفت و اومدمون گزارش شده بود. از مرکز اومدن تحقیق. از همه‌چی خبر داشتن. یه دسته از موهام همون روز سفید شد.» از متن کتاب، بخشی از داستان برف سنگین

داستان «مادربزرگ» که به صفدر تقی‌زاده تقدیم شده آن‌قدر تلخ است که شیرینی برخی داستان‌ها را با خود می‌برد و همچون بادامی تلخ می‌ماند که میان بادام‌های شیرین به دهان می‌گذارید و کام را تلخ می‌کند. تلخی‌ای که البته وجودش ترکیب طعم داستان‌ها را تکمیل می‌کند. داستانِ پیری و بی‌خانمانی و سربار بودن، و این هر سه درد یک‌جا با هم بر سر خواننده خراب می‌شوند.

اما هنر قلم زهره حاتمی با داستان «مردی که شهرش را گم کرده بود» به رخ کشیده می‌شود. داستانی که به سبک حکایت‌های کهن نوشته شده است. از مضمون داستان گرفته تا لحن راوی، از آرزوی شهر رفتن شخصیت تا جنون و جنس قصه‌گویی داستان. رعایت تمامی این نکات و دقت و نکته‌بینی، همه و همه باعث شده تا این داستان برای خواننده بسیار جذاب و شیرین پیش برود و نتواند پایانی را برای آن حدس بزند.

ارسال به دوستان
عشق و آزادی قابل جمع‌اند یا نه؟ وزیر خارجه اوکراین: جنگ با روسیه را امسال تمام می‌کنیم / ترامپ تنها کسی است که پوتین از او می‌ترسد کاغذ کتاب درسی کمیاب شد توضیحات پسر پزشکیان درباره نحوه تدوین لایحه مقابله با محتوای خلاف در فضای مجازی جعفرزاده ایمن‌آبادی: حکم علی لاریجانی به‌زودی صادر می‌شود/ کشور نیازمند خانه‌تکانی است لاوروف : نباید اجازه رویارویی نظامی مستقیم میان روسیه و آمریکا داده شود فرود اضطراری هواپیما در بندرعباس مقام تایوانی: چین آماده حمله به تایوان است وزیر رفاه: حذف یارانه دهک‌های ۸ تا ۱۰ کمکی به تأمین منابع کالابرگ نمی‌کند بیانیه سفارت ایران در کپنهاگ در پاسخ به اتهامات کشورهای غربی تایید خبر انهدام جنگنده آمریکایی؛ اف‌۳۵ سقوط کرد عراقچی در گفت‌وگوی تلفنی با وزیر خارجه امارات: کشور‌های منطقه در قبال توطئه‌های رژیم صهیونیستی هوشیار باشند دستور ترامپ برای استقرار زیردریایی‌های هسته‌ای در نزدیکی روسیه فراتر از هشدار / اتحاد خطرناک «متحجرین ، یهودی مخفی ها ، نفوذی ها و فرصت طلبان» : این جریان سیاسی ، «سرطان» ایران شده است ساعت کار ادارات کرمانشاه در هفته آینده: از ۶ تا ۱۱ ظهر