عصر ایران؛ بانو بیدرانی - در تاریخ بشر، دورهها و رویدادهایی وجود دارند که بیش از دیگر زمانها سرنوشت تمدن را دگرگون کردهاند. یکی از آن نقاط عطف بزرگ، انقلاب صنعتی بود؛ تحولی عمیق که نه تنها اقتصاد و فناوری را متحول کرد، بلکه ساختارهای اجتماعی، سیاست، فرهنگ و حتی طبیعت انسان را نیز دستخوش دگرگونی کرد.
انقلاب صنعتی که از اواخر قرن هجدهم در بریتانیا آغاز شد، جهانی را که قرنها بر دوش کشاورزی و صنایع دستی میچرخید، وارد عصر ماشین و تولید انبوه کرد.
پیش از انقلاب صنعتی، بیشتر جمعیت اروپا در روستاها زندگی میکردند و اقتصاد عمدتاً کشاورزی بود. صنایع دستی، با نیروی انسانی و در مقیاس محدود انجام میشد. خانوادهها معمولاً خودکفا بودند و تجارت تنها بخش کوچکی از زندگی روزمره را شکل میداد.
اما از قرن شانزدهم به بعد، تغییرات تدریجی آغاز شد: ظهور سرمایهداری تجاری، گسترش استعمار، رشد طبقه متوسط، و تحولات علمی زمینه را برای تحول بزرگی فراهم آورد.
انقلاب کشاورزی بریتانیا در قرن هجدهم، با بهبود ابزارها، شیوهها و بهرهوری زمینها، منجر به افزایش تولید و کاهش نیاز به نیروی کار روستایی شد. همین مسئله میلیونها انسان را از روستا به شهرها روانه کرد و نیروی کار لازم برای صنایع نوظهور را فراهم آورد.
انقلاب صنعتی در بریتانیا آغاز شد، و این تصادفی نبود. چند عامل مهم در این کشور فراهم آمده بود:
وجود منابع طبیعی مانند زغالسنگ و آهن
ثبات سیاسی پس از "انقلاب شکوهمند"
نظام بانکی و مالی پیشرفته
حمایت دولت از مالکیت خصوصی
شبکهای گسترده از بنادر، رودخانهها و راهها
مستعمرات متعدد بهعنوان منبع مواد اولیه و بازار فروش
جیمز وات
علاوه بر این، سنت علمی و فناوری فعال بریتانیا، بهویژه پس از انقلاب علمی، به پرورش مخترعان و مهندسانی انجامید که ایدههای نو را به عمل تبدیل کردند.
در مرکز انقلاب صنعتی، ماشینها قرار داشتند. ماشین بخار که توسط جیمز وات به شکل کارآمدی بهبود یافت، به قلب تپنده صنایع تبدیل شد. کارخانهها یکی پس از دیگری با این نیرو راه افتادند. صنعت نساجی با دستگاههای ریسندگی و بافندگی مکانیکی آغازگر این موج بود.
اختراعات کلیدی این دوران عبارتاند از:
دستگاه spinning jenny (ریسندگی چند نخ بهطور همزمان)
دستگاه power loom (بافندگی مکانیکی)
موتور بخار جیمز وات
لوکوموتیو بخار و راهآهن
ماشین چاپ و سیستمهای تلگراف
دستگاه ریسندگی چند نخ به طور همزمان
این نوآوریها باعث افزایش سرعت تولید، کاهش هزینهها و رشد بازارها شدند. از این پس، نه کار دست، بلکه سرمایه، ماشین و زمان تعیینکننده بودند.
اما انقلاب صنعتی فقط تغییر فناوری نبود؛ این انقلاب، انسان را هم دگرگون کرد. شهرنشینی با سرعتی بیسابقه اتفاق افتاد. کارگران از روستاها به کارخانهها آمدند و در محلههایی فقیرنشین و پرتراکم ساکن شدند. کارگاههای کوچک جای خود را به کارخانههای عظیم دادند، و رابطه انسانی میان استادکار و شاگرد به رابطه بیچهرهی کارفرما و کارگر تبدیل شد.
طبقه کارگر صنعتی زاده شد؛ طبقهای که با دستمزدهای اندک، ساعتهای طولانی، و شرایطی سخت در کارخانهها کار میکرد. کودکان نیز بخش مهمی از نیروی کار بودند. در مقابل، سرمایهداران صنعتی و مالکان کارخانهها به ثروتهای کلان دست یافتند و طبقهی بورژوازی صنعتی شکل گرفت.
موتور بخار
این شکاف طبقاتی باعث شکلگیری اندیشههای انتقادی شد: از اندیشههای سوسیالیستی گرفته تا فعالیتهای اتحادیههای کارگری.
انقلاب صنعتی از بریتانیا به کشورهای دیگر نیز گسترش یافت: فرانسه، آلمان، بلژیک، آمریکا و ژاپن هر یک به نوبت وارد این مسیر شدند.
برخی کشورها چون آلمان، با تمرکز بر مهندسی و شیمی، مسیر متفاوتی در پیش گرفتند. آمریکا با تکیه بر منابع طبیعی فراوان و توسعه خطوط راهآهن، به غول صنعتی جدیدی بدل شد.
اولین پل آهنی در انگلیس، 1781
اما جهان سوم، یا کشورهای مستعمره، از این تحولات اغلب سودی نبردند. مستعمرات نقش تأمینکننده مواد اولیه و بازار مصرفی را ایفا میکردند، بدون آنکه در چرخه نوآوری و سود سهیم باشند. این تقسیم نابرابر، زمینهساز استعمار نوین شد.
انقلاب صنعتی با تمام دستاوردهایش، با چالشهای اخلاقی، اجتماعی و زیستمحیطی بزرگی همراه بود که مهمترین آنها عبارت بودند از:
استثمار کارگران: کودکان ۱۰ ساعته یا بیشتر در معادن و کارخانهها کار میکردند. هیچ قانونی برای ایمنی یا بیمه وجود نداشت.
آلودگی زیستمحیطی: دود کارخانهها، فاضلاب صنعتی، و تخریب منابع طبیعی شهرها را آلوده و طبیعت را فرسوده کرد.
ازهمگسیختگی روابط انسانی: فردگرایی افراطی، جدایی خانوادهها و از میان رفتن پیوندهای اجتماعی سنتی، پیامدهایی بود که بسیاری از متفکران را نگران ساخت.
ورود گستردۀ زنان به بازار کار
از دل همین بحرانها بود که اندیشههایی چون سوسیالیسم، مارکسیسم، و حتی برنامههای رفاهی دولتهای مدرن شکل گرفتند.
تا پیش از انقلاب صنعتی، توسعه اقتصادی بسیار کند بود. اما پس از آن، رشد تصاعدی تولید، فناوری، و زندگی شهری آغاز شد. ابزارهای نوین، از راهآهن تا تلگراف و سپس برق و تلفن، تمدنی تازه را بنا کردند.
اما مهمتر از ماشینها، تغییر در ذهنیت انسان بود. زمانبندی، بهرهوری، رقابت، و مالکیت خصوصی به اصولی جهانی تبدیل شدند. کار دیگر صرفاً برای بقا نبود؛ بلکه بخشی از ساختار اجتماعی-اقتصادی جدید محسوب میشد.
کودکان کارگر
انقلاب صنعتی، انقلابی آرام ولی بیرحم بود. نه خیابانها را خون گرفت، نه ارتشها به جنگ رفتند، اما سرشت بشر را عمیقاً تغییر داد. این انقلاب اگرچه دستاوردهای بیشماری برای بشریت بههمراه داشت، اما همچنین بشر را با بحرانهای تازهای روبرو کرد؛ از فقر شهری گرفته تا بحران اقلیم.
امروزه با ورود به عصر دیجیتال و هوش مصنوعی، باز هم در آستانه یک "انقلاب صنعتی" تازهایم. اما شاید نگاه دوباره به نخستین انقلاب صنعتی، بتواند انسان را برای ورود به آیندهای آگاهانهتر و اخلاقیتر آماده کند.