عصر ایران ــ سر آلفرد مهران، مشهورترین بیخانمان جهان، مردی ایرانی بود که زندگیاش الهامبخش ساخت فیلم معروف The Terminal توسط استیون اسپیلبرگ شد.
این مرد که نام واقعیاش مهران کریمی ناصری بود، در سال ۱۹۸۸ در مسیر پاریس به لندن، مدارکش را از دست داد. او به دلیل نداشتن مدارک شناسایی، نه میتوانست وارد فرانسه شود و نه آن را ترک کند. در نهایت، مأموران مرزی از او خواستند در منطقه انتظار فرودگاه شارلدوگل پاریس بماند. او نیز برای ۱۱ سال همانجا ماندگار شد.
در این مدت، آلفرد به چهرهای آشنا و جاذبهای فرودگاهی تبدیل شد. صندلیهای قرمز محوطه، خانهی او بودند. کارکنان فرودگاه غذایش را تأمین میکردند، و او با مصاحبه با نشریات و مستندسازان درآمد کسب میکرد. زندگیاش به موضوع مستندها و گزارشهای بسیاری بدل شد.
در سال ۱۹۹۹، دولت فرانسه به او پناهندگی و کارت اقامت اعطا کرد، اما آلفرد از پذیرش آن خودداری کرد؛ دلیلش درج نشدن نام و ملیت مورد علاقهاش بود. او میخواست نامش سر آلفرد مهران و ملیتش انگلیسی باشد.
این اصرار بر هویت ساختگی، باعث شد سالها در همان سالن باقی بماند؛ تا آنکه در آغاز دهه ۲۰۰۰، اسپیلبرگ با شنیدن داستان زندگی او، فیلم The Terminal را با بازی تام هنکس ساخت و بابت حقوق داستان، ۲۵۰ هزار دلار به آلفرد پرداخت کرد.
در سال ۲۰۰۴، او کتاب زندگینامهاش با عنوان The Terminal Man را منتشر کرد؛ کتابی که از سوی ساندی تایمز اثری «عمیقاً درخشان و آزاردهنده» توصیف شد.
با وجود دریافت پیشنهاد اقامت از کشورهای مختلف، از جمله بلژیک، او همچنان به دلیل اختلاف در هویت ثبتشدهاش از پذیرش آنها سر باز زد. برخی کارشناسان دلیل این رفتار را تروماهای دوران کودکی و طرد خانوادگی میدانند؛ بهویژه روایتهایی از زندگیاش که بعداً مشخص شد برخیشان صحت نداشتند.
روانشناس مهدیه ملیانی در اینباره میگوید:
«به دلیل استرسهای مزمن و تجربهی طرد شدن، او دچار نوعی بیحسی روانی شده بود که مانع تلاشش برای رهایی از رنج میشد.»
آلفرد تا سال ۲۰۰۶ در فرودگاه ماند و پس از آن مدتی را در مراکز نگهداری بیخانمانها گذراند. اما در سپتامبر ۲۰۲۲ دوباره به فرودگاه شارلدوگل بازگشت. اینبار اما دیگر کسی برای عکس گرفتن با او صف نمیکشید. دو ماه بعد، در نوامبر ۲۰۲۲، در همان فرودگاه و در سن ۷۶ سالگی، بر اثر سکتهی قلبی درگذشت.
سر آلفرد مهران در تمام این سالها، میان ترمینالها و خاطرهها، رویای زندگیای دیگر را در سر داشت؛ رویایی که هرگز محقق نشد.