۱۰ تير ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۰ تير ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۹۶۰۴۹
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۰ - ۱۹-۰۶-۱۴۰۳
کد ۹۹۶۰۴۹
انتشار: ۰۷:۴۰ - ۱۹-۰۶-۱۴۰۳

دنیای اقتصاد: چرا باید به سمت شرق بچرخیم در حالی که آنها به هیچ‌یک از منافع ایران رویکرد مثبت ندارند؟

دنیای اقتصاد: چرا باید به سمت شرق بچرخیم در حالی که آنها به هیچ‌یک از منافع ایران رویکرد مثبت ندارند؟
واقعا مشخص نیست اولویت شرق ادعایی وزیر محترم چگونه قابل توجیه است؟ هر چه هست، استراتژیست‌های ما باید شرق امروز، کاستی‌های راهبردی و نتیجه محتوم جبهه آنان را درک کنند و برای بازگرداندن رویکرد ما به تعادل و جبران مافات در برابر رقبای منطقه‌ای و تغییر دست فرمان دیپلماسی لحظه‌ای از تلاش دست برندارند.
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: وزیر خارجه دولت چهاردهم، در روزهای نخستین کاری خود بارها بر اولویت شرق در سیاست خارجی کشور تاکید داشت.
 
پرسش اول از ایشان این است که آیا این سیاست به غیر از ادامه راه گذشته است؟ آیا از سیاست خارجی سال‌های گذشته عایدی برای کشور و شهروندانش حادث شده است که باید در بر همان پاشنه بچرخد؟ آیا قرار نبوده دولت پزشکیان اولویت‌ها را تغییر دهد تا راه تازه‌ای باز شود؟ پرسش دوم اما، پرسشی عمیق‌تر است، دیپلمات‌ها و استراتژیست‌های ما نهایت شرق را چه می‌بینند که حاضرند اولویت و سرنوشت کشور را به آن گره زنند؟
 
تصویر فعلی از جهان امروز، دو شقه شدن و سست شدن زنجیره تامین جهانی را نشان می‌دهد. روسیه پیوندهای خود را با غرب از دست داده است و هر روز بیشتر به چین و هند متکی می‌شود. پوتین قصد دارد در چند سال آینده با سرمایه‌گذاری ۷۰میلیارد دلاری در زیرساخت‌های خود، تجارت با کشورهایی را که تامین‌کننده کالا برای روس‌ها هستند، بیش از پیش تقویت کند.
 
غرب نیز تکلیفش با روسیه مشخص است و آن هم بازآفرینی مدل شبه جنگ سرد است. اما این داستان تنها برای روسیه نیست، چین هم در حال کاهش پیوند اقتصادی خود با غرب است. آخرین آمار نشان می‌دهد که تنها ۱۳.۳درصد از واردات ایالات متحده از چین صورت می‌گیرد؛ رقمی که در سال۲۰۱۷، ۲۱.۶درصد بود.
 
درحالی‌که چین در مقایسه با مجموع سایر کشورهای آسیایی، بیشترین سهم در  واردات آمریکا را در گذشته داشته، اکنون آنها ۲۵درصد واردات آمریکا، یعنی قریب دوبرابر چین سهمیه در سبد تجارت ایالات متحده دارند. چین به سرعت در حال کاهش پیوندهای خود با غرب است و همزمان این کاهش را با تجارت و سرمایه‌گذاری با کشورهای در حال توسعه در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین جبران می‌کند. اگرچه ترامپ و دولت او آغاز کننده این روند بود، اما تجارت چین با آمریکا در یک روند نزولی ممتد حتی در دوره بایدن تداوم داشته است.
 
بنابراین بر خلاف روندی که از دهه آخر هزاره دوم شروع شد و حداقل نزدیک به سه دهه ادامه پیدا کرد و طی آن، کشورها به سوی گره زدن پای خود به اقتصاد جهانی بودند و گویی یک کل واحد را شکل می‌دادند، اکنون چند سالی است که کشورها در جهت عکس و یافتن جبهه خود هستند. غربی‌ها سعی می‌کنند امنیت اقتصادی خود را تضمین کنند و وابسته به اقمار شرق نباشند و بازیگران جبهه شرق برآنند با کشورهای مستقل، توسعه خود را ادامه دهند. بزرگ‌ترین برندگان اما آنهایی هستند که توانسته‌اند دل هر دو جبهه را ببرند و متاسفانه رقبای منطقه‌ای ما در این لیگ قرار دارند؛ از کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس بگیر تا ترکیه.
 
پرسش سوم از استراتژیست‌های خودمان این است که ما چرا نمی‌توانیم جزو این لیگ باشیم؟ مگر نه آن است که استقلال مورد ادعای ما دقیقا باید به‌گونه‌ای باشد که با شعار «نه شرقی و نه غربی» جزو سران این لیگ باشیم؟ چرا رقبای منطقه‌ای ما بهتر می‌توانند «نه شرقی و نه غربی» را اجرا کنند و ضمن حفظ استقلال خود، رفاه شهروندانشان را با چنین دیپلماسی حداکثر کنند؟
 
چرا باید استقلال ما، اقتصاد ما، رفاه فرزندان ما، پای اولویت شرقی ذبح شود که برخلاف گذشته و دوره جنگ سرد و کمونیسم، تفکر و هدف مشترکی نیست که سردمداران امروز آن را به هم پیوند زند. اگر غرب، مدعی لیبرال دموکراسی و آزادی و حقوق بشر است و اینها، مایه همبستگی و تشکیل یک جبهه واحد برای آن است، شرق امروز هیچ دلیل و بهانه و حرف مشترکی برای خود ندارد، به جز دشمنی با غرب. به عبارتی اگر غرب نباشد، دلیلی برای همبستگی در بین سران شرق نیست. زمانی که شرق مسلح به ایدئولوژی و کمونیسم بود راه به جایی نبرد، اکنون که اقماری وجود دارند که هر یک نژاد و فرهنگ خود را برتر می‌دانند، تکلیف مشخص است و ما کجای داستانیم؟
 
در خودبرتربینی ذاتی چینی‌ها و روس‌ها، ما هیچ جایگاهی نداریم به جز نقش ایفا کردن در نقشه‌ای که برای ما جور کرده‌اند و هیچ‌کدام از آنان حتی به حساس‌ترین مسائل ما، مانند جزایر سه گانه حداقل احترامی نیز نمی‌گذارند. نقشه‌ای که یک بار ما را به جنگ اوکراین می‌کشاند و بار دیگر مرز مشترکمان با ارمنستان را تهدید می‌کند.
 
در این منظومه، واقعا مشخص نیست اولویت شرق ادعایی وزیر محترم چگونه قابل توجیه است؟ هر چه هست، استراتژیست‌های ما باید شرق امروز، کاستی‌های راهبردی و نتیجه محتوم جبهه آنان را درک کنند و برای بازگرداندن رویکرد ما به تعادل و جبران مافات در برابر رقبای منطقه‌ای و تغییر دست فرمان دیپلماسی لحظه‌ای از تلاش دست برندارند.
برچسب ها: شرق ، منافع ایران
ارسال به دوستان
فرمانده قرارگاه بقیه‌الله: صهیونیست‌ها ضربه بزرگی خوردند، احیای توانشان به زودی ممکن نیست بستری شدن دو هنرمند قدیمی ؛ ایرج خواننده و همایون بازیگر اتحادیه اروپا آماده میانجیگری: کایا کالاس خواستار ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای ایران شد ایران در لاهه، جنایات اسرائیل را افشا کرد: حمله به غیرنظامیان و مراکز شیمیایی توافق پوتین و ماکرون: حق ایران در دستیابی به انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز واکنش پخش‌کننده ژاپنی به شهادت پرنیا عباسی/ ستاره خاموش شده ترامپ: اخراج ایلان ماسک از آمریکا در دست بررسی است! پیشنهاد پشت پرده در اسرائیل: عفو نتانیاهو به شرط کناره‌گیری از سیاست؟ بانوی بازیگری که خانه‌اش در حمله رژیم صهیونیستی آسیب دید: تعدادی از همسایه‌ها زیر آوار ماندند/ دلم پیش همسایه‌هاست محرومیت ساپینتو پابرجاست: کمیته استیناف فدراسیون فوتبال، اخبار تعلیق را تکذیب کرد فداکاری قهرمانانه در تبریز: سرباز جوان، پهپاد دشمن را ساقط کرد و جان باخت آلمان به دنبال "چتر هسته‌ای اروپایی": برلین آماده گفت‌وگوهای بلندمدت شد کاهش دمای تهران در آخر هفته: پایتخت ۵ درجه خنک‌تر می‌شود نشت مواد خطرناک از پالایشگاه حیفا: شهردار خواستار تخلیه فوری شد هشدار ایران به اروپا: مماشات با اسرائیل، شراکت در جنایت است