تقديم سوئيچ اتومبيل‌هاي گرانقيمت به دوست نورسيده!

دو مالباخته‌اي که پس از دوستي کوتاه‌مدت با يک جوان با پيشنهاد خريد اتومبيل‌هاي گرانقيمت‌شان از سوي او روبه‌رو شده بودند وقتي سوئيچ اتومبيل خود را در اختيارش گذاشتند تا مرد جوان اين وسيله نقليه را امتحان کند ديگر تا مدت‌ها نه اتومبيل خود را ديدند و نه دوست تازه پيدا کرده خود را.

به گزارش تهران‌امروز، آبان‌ماه امسال مردي به کلانتري در تجريش مراجعه کرد و گفت: چند وقت قبل جواني به نام شهريار که با پسرم دوست شده بود به منزل ما رفت‌و‌آمد پيدا کرد. پس از گذشت مدت زماني کوتاه، او به اتومبيل شخصي من ابراز علاقه کرد و به پسرم گفت حاضر است آن را به قيمت مناسبي بخرد. من هم به‌واسطه دوستي پسرم با وي و با وجود اينکه قصد فروش ماشينم را نداشتم با فروش آن موافقت کرده و اتومبيل را در اختيار پسرم قرار دادم.

اما چند روز بعد وقتي پسرم به همراه شهريار براي امتحان کردن اتومبيل به خيابان‌هاي اطراف محل سکونت‌مان رفته بودند، متوجه سرقت اتومبيل توسط شهريار شدم. پسرم گفت: شهريار به بهانه اينکه مي‌خواهد ماشين را امتحان کند از من خواست پشت فرمان بنشيند و من نيز قبول کردم اما او بعد از آنکه پشت فرمان اتومبيل نشست در يک لحظه و بدون آنکه من سوار اتومبيل شوم حرکت کرد و هرچه با تلفن همراهش تماس گرفتم، او جواب مرا نداد.

با توجه به اظهارات مالباخته، بلافاصله دستور توقيف اتومبيل و سرنشينان آن به تمامي يگان‌هاي انتظامي و پليس آگاهي سطح کشور و تهران بزرگ ابلاغ شد تا در صورت مشاهده اتومبيل موردنظر سرنشينان آن را دستگير کنند. سرانجام در آذرماه سال جاري، ماموران گشت انتظامي شهر ساري حين گشت‌زني خودروي مورد نظر مدل پرادو را شناسايي كردند اما به علت عدم توجه راننده آن به دستور ايست پليس و تلاش براي فرار از دست ماموران با رعايت قانون به‌کارگيري سلاح اقدام به تيراندازي کرده و در نهايت موفق به توقيف اين اتومبيل شدند ولي متهم با استفاده از تاريکي شب موفق به فرار از دست آنها شد.

در ادامه تحقيقات کارآگاهان براي شناسايي و دستگيري متهم، اين‌بار فرد ديگري به کلانتري 123 نياوران مراجعه کرد و اظهارات وي درمورد سرقت اتومبيل تويوتا کمري‌اش کارآگاهان را متوجه شباهت روش سرقت اين خوردو با اتومبيل پرادو كرد.

مالباخته با حضور در پايگاه پليس آگاهي درخصوص سرقت اتومبيل خود به کارآگاهان عنوان كرد: چندي پيش در داخل استخر کاشانک با شخصي به نام شهريار که خود را پسر يکي از سفيران جمهوري اسلامي معرفي کرده بود آشنا شدم و او با من طرح دوستي ريخت و ما يكديگر را در استخر ملاقات مي‌کرديم تا اينکه در يکي از اين ديدار‌ها و موقع بازگشت از استخر، او را سوار ماشين کردم تا در قسمتي از مسير با يکديگر باشيم. در طول راه او درباره فروش اين خودرو سوالاتي را از من پرسيد و من هم که قصد داشتم اتومبيلم را تغيير دهم به او گفتم در صورتي که قيمت مناسبي براي خودرو پيشنهاد شود حاضر به فروش آن هستم که يک‌مرتبه شهريار خود را به عنوان خريدار اتومبيل معرفي کرد. فرداي آن روز شهريار به بهانه خريد خودرو به آدرس منزل ما در منطقه کاشانک آمد و پس از توافق بر سر قيمت خودرو، از من خواست براي امتحان کردن، سوئيچ ماشينم را در اختيار او بگذارم. من هم، سوئيچ را به او دادم و او نيز با گفتن اينکه مي‌خواهد با ماشين دور کوتاهي بزند سوار آن شده و از مقابل منزل من حرکت کرد. هرچه منتظرش ايستادم او ديگر نيامد و هرچه هم با او تماس گرفتم متوجه خاموش بودن تلفن همراه او شدم.

کارآگاهان پايگاه يکم با توجه به اظهارات مالباخته و شباهت اين پرونده به پرونده قبلي اطمينان داشتند که سارق خودرو در هر دو سرقت يک نفر است. آنها با چهره‌نگاري چهره متهم توسط دو مالباخته، موفق به ترسيم چهره فرضي متهم شدند.

با مراجعه کارآگاهان به بانک اطلاعات مجرمان سابقه‌دار پليس، متهم به عنوان يکي از مجرمان سابقه‌دار پليس که در سال 84 به اتهام توهين به ماموران دستگير و روانه زندان شده بود، شناسايي شد.

با شناسايي هويت متهم به نام شهريار. ق، بلافاصله مخفيگاه وي نيز در منطقه استاد معين مورد شناسايي کارآگاهان قرار گرفت. با شناسايي مخفيگاه و محل‌هاي تردد وي سرانجام 22 دي ماه طي يک عمليات ضربتي و در حالي که تمامي مسيرهاي منتهي به مخفيگاه متهم توسط ماموران به محاصره در آمده بود، شهريار در حالي که قصد داشت از دست ماموران متواري شود، دستگير شده و در بازرسي از منطقه محل سکونت وي، خودروي سرقت شده در داخل يکي از کوچه‌ها کشف و همراه متهم به پايگاه يکم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شد.

متهم پس از انتقال به پايگاه پليس آگاهي و مواجهه حضوري با صاحبان دو اتومبيل سرقت شده و شناسايي شدن توسط آنها، ضمن اعتراف به سرقت خودرو در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: از کودکي علاقه شديدي به ماشين‌هاي گرانقيمت و مدل بالا داشتم و هميشه آرزو مي‌کردم يک روز صاحب يکي از اين خودروها باشم اما چون به خاطر نداشتن شغلي مشخص قادر به خريد حتي يک اتومبيل معمولي هم نبودم، در نهايت تصميم گرفتم با سرقت اتومبيل‌هاي مدل بالا براي مدت کوتاهي هم که شده به آرزوي ديرينه خود برسم و پس از آن نيز با فروش آنها مخارج خود را تامين كنم.

طبق اظهارات سرهنگ علي‌اکبرپور، رئيس پايگاه يکم پليس آگاهي تهران بزرگ، برابر اعترافات صورت گرفته متهم پس از سرقت دومين خودرو مجددا براي گردش و خوشگذراني به شمال کشور و اين‌بار به شهر لاهيجان سفر کرده و قصد داشته پس از بازگشت از مسافرت، خودروي سرقت شده را به قيمت هفت ميليون تومان به خريدار اتومبيل‌هاي سرقتي بفروشد که توسط کارآگاهان دستگير و به پايگاه پليس آگاهي منتقل شد.

سرهنگ علي‌اکبرپور افزود: تمامي مالباختگان احتمالي که خودروهاي آنها به اين شيوه مورد سرقت قرار گرفته مي‌توانند براي شناسايي متهم و طرح شکايت خود به پايگاه يکم پليس آگاهي تهران بزرگ مراجعه كنند.