علی نصیریان: همسرم فرش نفیسی را که جهیزیه اش بود فروخت تا من بتوانم به فستیوال آتن بروم/ بعد از فوتش سه روز اشک چشمم خشک نشد
مگه چقدر مسیر مشخص طی شده..
که محل سقوط پیدانشده!!!
چرا گفتن:فرود سخت..
وقتی از چیزی خبر ندارن!!!
وهزار چرا..