هنوز جوهر پيشنهاد علي مطهري نماينده اصولگراي مجلس براي برون رفت از وضعيت موجود و پيدا کردن راهکار خشک نشده بود که پيشنهاد پنج گانه ميرحسين موسوي منتشر شد؛ پنجگانهاي که اگرچه از جنس پيشنهاد هفتگانه علي مطهري دور نيست اما با پيشنهاد چهارگانه آيتالله هاشمي رفسنجاني که در تنها خطبه نماز جمعهاي که پس از انتخابات رياست جمهوري ايراد و ارائه کرد قرابت بيشتري دارد.
در اين شرايط اگرچه واکاوي پيشنهادات سلف ميرحسين موسوي مهم مينمايد اما آنچه پيش از بررسي اين ايده قابل تامل است از سويي زمان و فضاي طرح اين ايده هاست و از سوي ديگر جايگاه ميرحسين موسوي به عنوان اصليترين کانديداي معترض به انتخابات. اما شايد آنچه پيش از همه اينها لازم است يافتن پاسخ براي اين پرسش است که چرا اين بستههاي پيشنهادي که اتفاقاً ترجيعبندهاي مشترکي دارند تاکنون به نتيجه نرسيده است؛ سوالي که پاسخ به آن ميتواند تا حدودي افق پاسخ به پيشنهادهاي ميرحسين موسوي را روشن کند. از همين رو به سراغ علي مطهري رفتيم؛ نمايندهاي که چند ماه پيش در پي پيشنهاد صلح حسني مهدوي کني از وي خواست خود حکميت براي آشتي را بر عهده گيرد و چند روز پيش هم بسته پيشنهادي هفت مادهاي را منتشر کرد. سوال اصلي از اين نماينده اصولگرا علت به نتيجه نرسيدن اين پيشنهادها و پيشبيني سرنوشت پيشنهاد ميرحسين موسوي بود که پاسخهاي وي در پي ميآيد.
• چند روز از طرح پيشنهادات شما براي حل مشکلات فعلي ميگذرد. برخورد و واکنش بدنه سياسي قدرت به خصوص ردههاي بالا به پيشنهاد شما چگونه است؟برخي مقامات از هر دو طرف موافقت کردهاند، فقط ارادهاي لازم است که اين طرح را پيش ببرد و فکر ميکنم اگر بعضي از نخبگان از اين طرح حمايت کنند، قابليت اجرا داشته باشد.
• بر فرض اينکه نخبگان هم از اين طرح حمايت کنند، براي اجراي آن بايد کساني از بدنه قدرت از اين طرح حمايت کنند، به نظرتان اين افراد حاضرند روي طرح شما سرمايه گذاري کنند؟ به هر حال پيش از شما هم افرادي مثل آقاي مهدوي کني پيشنهاداتي براي برون رفت از مشکل مطرح کردند و مورد حمايت نخبگان هم قرار گرفت اما مورد حمايت بدنه قدرت قرار نگرفت. مخالفان چه کساني هستند؟به نظر ميرسد گروهي از حاميان دولت تمايلي به پايان دادن به بحران فعلي ندارند و دوست دارند اين بحران ادامه داشته باشد. احتمالاً ادامه اين بحران منافعي براي آنها دارد چون هر طرحي که مطرح ميشود سريعاً به آن حمله ميکنند و تلاش ميکنند آن را ناکام و عقيم بگذارند.
به عقيده من اگر عدهاي از نخبگان معتدل مذهبي و سياسي از اين طرح حمايت کنند و هياتي را مشخص کنند که با دو طرف گفت وگو کنند ان شاء الله اين بحران به راحتي حل خواهد شد. قطعاً با بيانيهاي که آقاي موسوي صادر کردند راه براي حل اين بحران هموارتر شده است.
• آن گروه مخالف چه نفعي از ادامه مشکلات ميبرد؟به نظر ميرسد اين افراد در فضاي نامتعادل و آشوب و بحران بهتر به اهداف شان ميرسند.
• چه اهدافي؟اينکه مثلاً برخي از شخصيتها را از انقلاب حذف کنند به خصوص کساني که مانع رسيدن آنها به اهداف شان هستند. به همين خاطر از فضاي آشوب و بحران و عوام فريبي استفاده ميکنند و کارشان را پيش ميبرند.
• جواب سوال قبلي مرا نداديد، بر فرض اينکه عقلا و نخبگان هم از طرح حمايت کنند، اين طرح براي اجرا نياز به حمايت بدنه قدرت، ولايت فقيه، علماي قم و... دارد. مسلماً شما پشتوانه دولت را که انتظار نداريد؟ چه نهادي بايد از طرح حمايت کند؟اگر مراجع قم وارد شوند، بسيار موثر است. در دولت هم کساني هستند که ميتوان در جهت اجراي طرح از آنها استفاده کرد. يک راه اين است که هياتي تشکيل شود که مورد قبول هر دو طرف باشد. اگر اين هيات تشکيل شود تقريباً 50 درصد کار انجام شده است. به عقيده من اين کار دور از دسترس نيست.
• اين هيات را چه کسي يا کساني تعيين خواهد کرد؟بزرگاني بايد وارد عمل شوند. رئيس مجلس به عنوان نماينده مردم ميتواند نقش مهمي ايفا کند. از جامعه روحانيت، جامعه مدرسين و مجمع روحانيون هم کساني هستند که مورد قبول طرفين هستند. فکر نميکنم جمع کردن اين هيات کار مشکلي باشد.
• پيش بيني شما از سرنوشت طرحي که دادهايد چيست؟اگر اين آقايان افراطي همچنان به کارهايشان ادامه دهند، با توجه به اينکه قدرت را در دست دارند، بعيد نيست که اين طرح هم مثل طرحهاي قبل مسکوت بماند؛ چرا که آنها ميتوانند باز هم کارشکني و تندروي کنند. ولي ما نبايد نااميد شويم بايد به تلاشهاي خودمان ادامه دهيم. مهم اين است که با اطلاعاتي که من دارم رهبر انقلاب هم با تندروي اين افراد موافق نيستند. اخباري دارم از اينکه ايشان از بعضي تندرويها ناراحت هستند.
• بعضي از مراجع قم و چهرههاي جامعه روحانيت يا مجمع روحانيون عنوان کردهاند اگر وارد اين ماجرا شوند، متهم به همراهي با اغتشاشگران ميشوند. در واقع سکوتشان به دليل اين است که بعد از 30 سال خدمت به نظام، متهم به همراهي با اغتشاشگران شوند.اگر انسان براي خدا کار ميکند نبايد به اين چيزها توجه کند. اگر ما احساس تکليف کنيم و به اينجا برسيم که براي نجات و سربلندي کشور و رفع مشکل بايد فداکاري کنيم و حتي از آبروي خودمان مايه بگذاريم حتماً وارد ميشويم، نبايد فقط به موقعيت خودمان فکر کنيم. بايد روحيهاي مثل روحيه شهيد مطهري داشته باشيم. ايشان در اين گونه مواقع خودشان را فدا ميکردند. من اين ملاحظه کاريها و احتياطها را اصلاً قبول ندارم.
• فکر ميکنيد اگر شهيد مطهري و بهشتي الان بودند چه کار ميکردند؟قاطعانه وارد ميشدند. البته بستگي به قوت شخصيت افراد هم دارد. بايد کساني باشند که دو طرف از آنها تمکين کنند. با اين وجود در حال حاضر شخصيتهاي بزرگي که مورد قبول دو طرف باشند داريم ولي به دليل ملاحظه کاري وارد ميدان نميشوند.
• اصلاً شما قبول داريد که ما در دهه 60 هم با وضعيتي مشابه وضعيت فعلي مواجه شديم.نه، اما تاکنون با چنين پديدهاي روبه رو نبوده ايم که يک طرف اساساً نتيجه انتخابات را باطل اعلام کند و خواستار ابطال انتخابات باشد. فقط در انتخابات مجلس سوم (ظاهراً) که يک طرف معترض بود امام هياتي را براي بررسي و قضاوت تشکيل دادند و در نهايت هم بحران حل شد.
• تنها در طول دو روز شاهد هستيم که چهرههاي ميانه روي اصولگرا مانند عسگراولادي، احمد توکلي و حتي رسانههاي ميانه روي اين جناح نسبت به خطر تندروهايي در درون اصولگرايان هشدار داده و اعلام کردهاند اين تندروها وضع را بدتر ميکنند. به نظر شما اين هشدارها تصادفي است يا واقعا اصولگرايان به وجود چنين تندروهايي بين خودشان واقف شدهاند؟اصولگرايان از تندرويهاي هر دو جناح نگران هستند و معتقدند اين مشکل را بايد از طريق عقل و تدبير حل کنيم. مثلاً حمله به حسينيه جماران کار اشتباهي بود. اگر در همان شب عاشورا وزارت اطلاعات و وزارت کشور با اين افراد برخورد ميکردند شايد آن اهانتهاي روز عاشورا هم صورت نميگرفت.
• يعني شما معتقديد حمله به جماران باعث تحريک بخشي از جامعه شده است؟بله، قطعاً عدهاي را تحريک کرد. طبيعي است عدهاي که در آن مکان کتک ميخورند به فکر انتقام و پاسخ دادن برآيند. در روز عاشورا هم که تجمع آزاد بود و زمينه براي برگزاري چنين تجمعاتي فراهم بود. البته در اين ميان افرادي که اساساً اسلام و دو طرف ماجرا را قبول ندارند از اين شرايط سوء استفاده کردند و عليه اصل انقلاب و اسلام شعار دادند و دست به تخريب زدند.
• عدهاي معتقدند ماجراي پاره کردن عکس امام(ره) و حمله به حسينيه جماران را نبايد با هم مقايسه کرد و حمله به حسينيه جماران را مصداق توهين به امام نميدانند. آيا اين نظرات را قبول داريد؟ اصلاً به نظر شما جماران حرمت دارد ؟هر مکاني در ذات خودش حرمتي ندارد. ولي اعتبار تاريخ و انتسابش به يک فرد بزرگ حرمت پيدا ميکند. مثلاً حرم امام رضا(ع) و امام حسين(ع) هم مثل بقيه جاها و مکانها هستند اما به اعتبار انتساب به اين دو بزرگوار حرمت پيدا ميکنند. بنابراين حمله به حسينيه جماران کمتر از پاره کردن عکس امام نيست.
• يعني شما معتقديد اگر وزارت اطلاعات با حمله کنندگان به جماران برخورد ميکرد شايد اتفاقات ظهر عاشورا نميافتاد؟اگر هم ميافتاد کمرنگتر بود. به هر حال عدهاي به تبع تحريکات رسانههاي بيگانه به دنبال ايجاد آشوب و مبارزه با اسلام و انقلاب هستند اما ما نبايد بهانه به دست آنها بدهيم. بپذيريم ماجراي جماران آن عدهاي را نيز که نظام اسلامي را هم قبول دارند عصباني کرد و آنها در بين جريانهاي مخالف قرار گرفتند و تبديل به سياهي لشگر افراد مخالف جمهوري اسلامي شدند.
من معتقدم حساب معترضان قانوني از افراد مخالف اسلام جداست. حرف و خواسته معترضان قانوني با خواستههاي اين افراد متفاوت است. معترضان قانوني به بازداشتهاي گسترده، تعطيلي مطبوعات و نبودن آزادي بيان اعتراض دارند. آنها با اصل نظام مخالف نيستند بلکه به دنبال اجرا شدن اصول بر زمين مانده قانون اساسي هستند ولي طرف مقابل از اين نقاط ضعف جنبش سبز استفاده ميکند و آنها را مخالف اسلام و مقدسات جلوه ميدهد.
البته حواس مان باشد که يک گروه غربگراي مخالف اسلام وارد اين جنبش شده و در صدد به دست گرفتن رهبري آن است. بنابراين رهبران اين جنبش بايد زودتر حساب خودشان را از اين افراد جدا ميکردند.
• پيشنهاد شما به جنبش سبز براي اينکه چنين نقاط ضعفي پيدا نکند، چيست؟من معتقدم جنبش سبز بايد راه، هدف و شعارهايش را کاملاً روشن و مشخص کند تا از سوءاستفادههاي احتمالي جلوگيري کند. و اگر کساني شعار انحرافي ميدهند بلافاصله اعلام موضع کنند و سکوت نکنند تا متهم به مبارزه با اصل انقلاب و مقدسات نشوند.
منبع: اعتماد