۱۱ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۱ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۳۲۰۴۲
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۳ - ۱۳-۱۰-۱۴۰۲
کد ۹۳۲۰۴۲
انتشار: ۱۵:۵۳ - ۱۳-۱۰-۱۴۰۲

رنج نامه یک مادر به روایت مرحوم رسول ملاقلی پور فیلمساز

رنج نامه یک مادر به روایت مرحوم رسول ملاقلی پور فیلمساز
همزمان با روز مادر و روز زن مروری دارد بر یکی از مهم ترین فیلم های که درباره مادر در سینمای ایران ساخته شده است،

ایسنا نوشت: رسول ملاقلی پور می گفت: فیلم سینمایی "میم مثل مادر" رنج نامه یک مادر است،

همزمان با روز مادر و روز زن مروری دارد بر یکی از مهم ترین فیلم های که درباره مادر در سینمای ایران ساخته شده است.

فیلم سینمایی "میم مثل مادر" به تهیه کنندگی منوچهر محمدی در سال ۸۵ درست ۱۷ سال قبل به نمایش در آمد و زنده یاد ملاقلی پور همان سال در نشست خبری ایسنا حاضر شد و حالا ما مروری داریم بر بخشی از این نشست.

"میم مثل مادر" براساس فیلم نامه‌ای از ملاقلی پور جلوی دوربین رفت و در خلاصه داستان آن امده است: «پزشکان دلیل وضعیت سعید ( علی شادمان) فرزند سپیده (که نقش آن را گلشیفته فراهانی ایفا می‌کند،) را ناشی از استشمام گازهای شیمیایی در زمان جنگ توسط سپیده می‌دانند. سهیل پدر سعید که نقش آن را حسین یاری ایفا می‌کند اصرار دارد تا فرزند را به یک آسایشگاه تحویل دهند اما سپیده مخالفت می‌کند.» 

رسول ملاقلی‌پور درباره‌ی شخصیت زن و مادر در فیلمش گفته بود: قبل از "میم ‌مثل مادر" نیز برخی شخصیتها و داستانهای فیلم‌هایم‌ درباره‌ی زنان بوده همچون "نجات یافتگان" و "هیوا" که هر دو این فیلمها نیز با موضوع جنگ ساخته شده‌ بودند، اما اینکه به شدت درگیر موضوع بشوم و شخصیت اصلی فیلم یک زن باشد، در مجموعه کارهایم نبوده است.

وی درباره‌ی این دیدگاه که مطرح می‌شود، "میم مثل مادر" قسمت دوم "نجات یافتگان" است، یادآور شده بود: می‌توانیم به آن دید نگاه بکنیم که زن "نجات یافتگان" که در جنگ بود، حال پس از گذشت سالها تشکیل زندگی داده و می‌تواند دچار چنین مشکلات و عوارضی که سپیده به آنها دچار شده باشد.

ملاقلی‌پور درباره‌ی تاثیری احساسی که فیلم برمخاطب می‌گذارد، تاکید کرده بود: قصد نداشته‌ام با احساس مخاطب بازی کنم. ولی به هرجهت موضوعی که در "میم مثل مادر" مطرح شد، قطعا مشخص بود بر مخاطب از لحاظ احساسی تاثیر می‌گذارد درعین حال فکر نمی‌کردم چنین تأثیری هم روی تماشاگر بگذارد.

اواسط فیلمبرداری بود که بخشی از مونتاژ فیلم هم همزمان انجام شده بود وآقای‌ منوچهرمحمدی - تهیه کننده فیلم- صحنه‌های را دیدند و به من گفتند فیتله را بده پایین، ممکن است اگر این‌طوری بروی جلو، نتوانیم تماشاچی را کنترل کنیم. طبیعتا از نیمه فیلم به بعد، فیتله بیش از حد احساسی فیلم را دادم پایین، بنابراین اگر دست خودم بود، قطعا به مراتب فیلم احساسی‌تر از این در می‌آمد، چون رابطه‌ی یک مادر و فرزند بود.

رنج نامه یک مادر به روایت رسول ملاقلی پور

این کارگردان سینمای ایران معتقد بود: من احتیاج دارم به این که اگر ادعا دارم فیلم تاثیرگذاری ساختم، ابتدا عکس العمل مخاطبان را در سالن سینما ببینیم و اینکه مخاطب خوشش می‌آید یا نه؟ بعد نقاط ضعف و قوت کار را بررسی بکنم. نمی‌توانم بررسی نقاط قوت و ضعف فیلم خودم را واگذار کنم به افرادی که خود ورشکسته سینما هستند و بی آن که چراغی برای دیدن ضعف های فیلم بیفروزند صرفا به نقد توهین آمیز بسنده می کنند.

در شرایطی می‌توانم نقاط ضعف و قدرت فیلم را دریابم که در کنار نظر تماشاگر، نقدهای علمی آدمهای باسواد و با دانش را هم بخوانم. طبیعتا در آن شرایط به یک جمع بندی خواهم رسید. زمانیکه "مزرعه پدری" اکران شد چون صاحب نداشت طبیعتا خوب اکران نشد و هرگز نتوانستم به یک جمع بندی برسیم که فیلم "مزرعه پدری" اشکالات‌اش چند درصد از من و چند درصد از بازی ها یا موارد دیگر بود.

به طوری کلی می‌توانم بگویم مشکل آن فیلم از اکران بود البته نمی‌توانم مدعی شوم فیلم بی‌نقصی بود؛ چنان که معتقدم "میم مثل مادر" هم قطعا خالی از نقص نخواهد بود.

او همچنین معتقد بود: فیلم "میم مثل مادر" یک فیلم تلخ و سیاه نیست، بلکه رنج‌نامه یک مادر است و تصورم این است که نمی‌تواند تاثیر منفی بر روی مخاطب داشته باشد.

همچنین ملاقلی‌پور درباره‌ی صحنه بیرون کشیدن صدام از گودال که در فیلم میم‌مثل مادر به آن اشاره شده است گفته بود:فرض کنید ۲۰ سال دیگر این فیلم برای نسلی دیگر می‌خواهد به نمایش درآید، باید بگویم در چه تاریخی این فیلم ساخته شده است و در عین حال برای من خیلی اهمیت داشت که در این فیلم عامل اصلی این جنایت را نشان بدهم گرچه کشورها و قدرتهای دیگر هم بودند ولی عامل اصلی‌اش صدام بوده است.

من طبیعتا از دستگیری صدام به این شکل فضاحت‌بار خیلی خوشحال بودم و لازم دیدم در این فیلم هم به یک شکلی آن را نشان بدهم.

او با اشاره به موضوع فیلم میم مثل مادر گفته بود: اگر دقت کنید در فیلم یک جایی سپیده می‌گوید، از جمعیت ۱۲ هزار نفری سردشت هشت هزار نفر آن روز شیمیایی شدند و از آن هشت هزار نفر طبیعتا نصف آنها خانمها بودند آیا می‌دانید آن ها بعد از شیمیایی شدن چه مشکلات اساسی دارند؟ آنها دچار مشکلات عجیب و غریب هستند.

در حالیکه من معتقدم سپیده فیلم "میم‌مثل مادر" آنچنان فقر ندارد و در تهران است حداقل یک دوستی دارد. حال اگر می‌خواستیم زندگی یکی از زنانی را که در سردشت قربانی این اتفاق شده است، تصویر کنیم مطمئنا غیرقابل تحمل‌تر بود.

زنان شیمیایی شهر سردشت چنان شرایط حادی دارند که زندگی سپیده برایشان هرگز دردناک تر از زندگی خودشان نخواهد بود. سپیده در تهران زندگی می‌کند وضعیت بدی ندارد اما آنها این شرایط را ندارند. آنجا طبیعتا احساسی نخواهند بود. این فیلم تلنگری است برای اینکه بدانیم زنهایی که آنجا هستند چه می‌کنند! بچه‌هایی که در آنجا به دنیا می‌آیند هنوز شیمیایی می‌شوند در حالیکه در زمان جنگ اصلا نبوده اند؛ اما آلوده به گاز خردل به دنیا می‌آیند.

ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
هشدار اتحادیه؛ قیمت لبنیات در دو هفته، دو بار تغییر کرد معمای «محکوم» پیچیده‌تر شد؛ سرنخ سیم‌کارت به بن‌بست رسید، قتل تابان زیر آوار گذشته بهمن! خانه پروایدنس؛ تضاد دل‌نشین مصالح سرد و گرم در معماری (+فیلم) پایان آزمون و خطا در تیم ملی؛ فهرست جدید قلعه‌نویی برای محک جدی در تورنمنت العین چمران: اتفاقی که استانداری برای حریم رقم زده، غارت تهران است نمایش سگ های انفجاری و پهپادهای تهاجمی چین؛ شبیه سازی تهاجم آب خاکی برای کنترل تایوان(+فیلم و عکس) کاراته ایران نایب قهرمان مسابقات بین‌المللی روسیه شد؛ سهم کاروان ایران ۲ طلا، ۵ نقره و ۳ برنز مدال نقره میکس تپانچه برای ایران؛ درخشش میرشفیعی و احمدی در جام جهانی پاراتیراندازی شناسایی باند ۵ نفره کلاهبردار در شبکه‌های اجتماعی هدیه باورنکردنی رونالدو به پسرش؛ قیمت پلاک لامبورگینی جونیور میلیون‌ها دلار می‌ارزد مسمومیت ۵ دانشجوی دانشگاه فرهنگیان خرم‌آباد بر اثر گازگرفتگی چالش شیرین قلعه‌نویی؛ مهاجم سوم تیم ملی کیست؟ رقابت تنگاتنگ حسین‌زاده و علیپور برای جانشینی سردار و طارمی شهادت یک اسیر فلسطینی دیگر در زندان اسرائیل شفاف‌سازی استقلال درباره وریا غفوری؛ پاسخ قاطع مدیر رسانه‌ای به شایعه‌سازان او تا ۳۰سالگی به همه‌چیز رسید، اما احساس پوچی داشت؛ ۵ کشف تکان‌دهنده نجاتش داد