۱۳ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۴:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۹۹۵۸۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۴ - ۰۲-۰۵-۱۴۰۲
کد ۸۹۹۵۸۰
انتشار: ۰۸:۴۴ - ۰۲-۰۵-۱۴۰۲

وقتی یک روحانی از دختر بی حجاب برای همکاری دعوت کرد

وقتی یک روحانی از دختر بی حجاب برای همکاری دعوت کرد
لباس من، شلوار و تی شرت بود و بی‌ حجاب بودم. با غرور ‌گفتم من همینم، نمی‌خواهم دروغ بگویم. اگر می‌‌خواهد در دفترش قبولم کند، باید با همین پوشش قبول کند.
حمید قزوینی، تاریخ پژوه، در نواندیش نوشت: بی مقدمه داستان دختر بی حجابی را روایت می‌کنم که از سوی یک روحانی عالیرتبه نه تنها طرد نشد که دعوت به همکاری شد.
 
او غاده جابر، همسر لبنانی مصطفی چمران است که اولین دیدارش با امام موسی صدر خواندنی است.
 
او در این باره می‌گفت: « آقای صدر نوشته‌های من را خوانده بودند و پیام فرستادند که می‌خواهند با من دیداری داشته باشند. من برای رفتن تردید داشتم. اما با اصرار دوستان، به مجلس اعلای شیعیان رفتم. لباس من، شلوار و تی شرت بود و بی‌حجاب بودم. با غرور ‌گفتم من همینم، نمی‌خواهم دروغ بگویم. اگر می‌‌خواهد در دفترش قبولم کند، باید با همین پوشش قبول کند. به دفتر آقای صدر که رسیدم، گفتم با آقای صدر کار دارم. رئیس دفتر گفت شما می‌خواهید آقای صدر را ببینید؟! نمی‌شود. گفتم من اصرار ندارم، ایشان اصرار دارد. دوستی که همراهم بود گفت بگویید غاده جابر آمده است.
 
وقتی یک روحانی از دختر بی حجاب برای همکاری دعوت کرد
 
تا این را شنید، گفت یک لحظه صبر کنید. بعد به اتاق امام صدر رفت. من هم بیرون منتظر ماندم. با خودم فکر می‌کردم ممکن است قبولم نکند. یک دفعه دیدم امام خودشان آمدند. خیلی برای من عجیب بود که دیدم خودشان بیرون آمدند و مدام تکرار می‌کردند: «اهلاً وسهلاً... اهلاً وسهلاً...». مرا به داخل دفتر دعوت کردند‌. خدا می‌داند داشتم از خجالت می‌مُردم. می‌خواستم زمین من را ببلعد که چرا با این قیافه آمده‌ام. اما ایشان برخوردشان کاملاً موقر و صمیمانه بود...
 
به هرحال فکر می‌کنم نزدیک یک ساعت نزد آقای صدر بودم و برایم جالب بود که ایشان پشت میز ننشستند. از قلم من خیلی تعریف کردند. گفتند من مقالات‌ شما را خوانده‌ام. چه قدر زیباست، من افتخار می‌کنم که شیعه چنین کسانی دارد. اینکه چقدر خوب درباره ولایت و امام حسین (ع) نوشته‌اید. ما به شما احتیاج داریم. ما با شما قرارداد می‌بندیم...
 
از این حرف ناراحت شدم. گفتم: من برای پول کار نمی‌کنم، من کسی نیستم که یکی پول بدهد تا برایش بنویسم. ایشان خیلی بزرگوارانه، معذرت خواست...
 
بعد گفت ما موسسه‌ای داریم برای نگهداری بچه‌های یتیم. فکر می‌کنم کار در آنجا با روحیه شما سازگار باشد.
 
خیلی اصرار کرد و تا قول رفتن به موسسه را از من نگرفت، نگذاشت برگردم.»
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
دشمن واقعی باتری گوشی / اپل و گوگل توضیح می‌دهند: بهترین روش شارژ برای عمر طولانی‌تر باتری یک پیش‌بینی عجیب؛ تا ۲۰ سال آینده میلیون‌ها نفر برای زندگی به فضا می‌روند ببرهای طلایی از نادرترین گربه‌های بزرگ جهان‌اند؛ اما سرنوشت تلخی در انتظارشان است (+عکس) پایان ۴۰ سال شک و تردید؛ ویدیوی 4K ناسا به توطئه فرود بر ماه خاتمه می‌دهد؟(+عکس) اقتصاد قطر در یک نگاه (+اینفوگرافی) هشدار درباره کاهش حس بویایی تفاوت بنزین هواپیما با خودرو؛ چرا موتورهای هوایی همچنان به اکتان بالا و سرب نیاز دارند؟ چطور سن واقعی کامپیوتر و لپ‌تاپ را تشخیص دهیم؟ قیمت آپارتمان ۵۰ در تهران؛ فرق شمال و جنوب پایتخت چقدر است؟ اسباب بازی‌های بمب گذاری شده توسط اسرائیل برای کودک‌کُشی در غزه اعلام برنامه ویژه برای لامین یامال؛ وینگر جوان بارسلونا باید زمان بیشتری را روی نیمکت سپری کند واکنش حماس به احتمال تصویب قانون برای اعدام اسرای فلسطینی فونت متفاوت شماره ۱۰ هافبک ایرانی دینامو ماخاچ‌قلعه جلب توجه کرد (+عکس) بلندپایه‌ترین افسر صهیونیست اسیر در بین اجساد تحویلی به صلیب سرخ بازیکن لیگ برتری در خیابان شلوغ لندن با اسلحه تهدید شد/ بازداشت مدیر برنامه ستاره تیم ملی انگلیس به ظن اخاذی