۳۰ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۰۳:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۴۰۴۵۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۹ - ۲۹-۰۲-۱۴۰۱
کد ۸۴۰۴۵۶
انتشار: ۱۵:۱۹ - ۲۹-۰۲-۱۴۰۱

خاطره بازیگر سینما از روزی که خدا صدایش را شنید

خاطره بازیگر سینما از روزی که خدا صدایش را شنید
سال ۱۳۹۱ به یک جشنواره خانه سینما رفتم و به جایزه گرفتن شهاب حسینی نگاه می‌کردم. من آن زمان به خود گفتم که ۵ سال بعد باید این جایزه را کسب کنم، اما ۲ سال بعد توانستم آن جایزه را کسب کنم.

ساعد سهیلی از سختی‌هایی که در راه رسیدن به سینما طی کرده است گفت.

این بازیگر مشهدی سینما در رویداد حرکت انسانی که شامگاه گذشته، ۲۸ اردیبهشت‌ماه در مشهد برگزار شد، در رابطه با راهی که برای بازیگر شدن طی کرده است، اظهار کرد: از زمان کودکی عاشق بازیگری و برای تست دادن به دفترهای مختلف سینمایی مراجعه می‌کردم، اما به من اعتماد نمی‌کردند و معمولا نقش‌های خیلی کوتاه به من پیشنهاد می‌دادند.

این روند تا سال ۱۳۸۷ ادامه پیدا کرد و آن زمان باید به سربازی می‌رفتم. برای سربازی به نیشابور اعزام شدم، خدمت را شروع کردم. در آنجا با یک فرد تهرانی آشنا شدم و جای خود را برای سربازی با عوض کردم و به تهران رفتم. پس از آن به شهرک سینمایی دفاع مقدس رفتم.

وی افزود: مسیر من تا آنجا خیلی دور بود. یعنی باید ۵ صبح از خواب بیدار می‌شدم و چند وسیله نقلیه سوار می‌شدم تا به محل خدمت برسم. روزانه ۶ ساعت در راه بودم و کارم آنجا این بود که گردگیری انجام دهم، چایی بریزم، زباله‌ها را آتش بزنم و سرویس‌های بهداشتی را نظافت کنم.

سهیلی تصریح کرد: زمان‌هایی که پست خود را ترک می‌کردم که فیلمبرداری سکانس فیلم‌های درحال تولید را تماشا کنم، تصور می‌کردم که شاید من می‌توانم بهتر از بازیگران آن فیلم‌ها بازی کنم، اما نمی‌دانستم این حس واقعی است یا نه و به خود مطمئن نبودم. فرمانده نیز برخی اوقات متوجه می‌شد که پست خود را ترک می‌کنم و اضافه خدمت می‌خوردم، اما به کارم ادامه می‌دادم.

وی خاطرنشان کرد: یک روز که باید زباله‌ها را وسط بیابان آتش می‌زدم، به آتش خیره شده بودم، در فکر بودم و نمی‌دانستم که در زباله مواد منفجره قرار دارد. یکدفعه آتش منفجر شد و حس کردم که صورتم سوخته است. به آینه‌ای رسیدم و دیدم صورتم سیاه است و هرچه آب روی صورتم می‌ریختم پاک نمی‌شد. مژه‌ها و ابروهایم نیز کاملا از بین رفته بود. در آن شرایط نگران بودم و با خود می‌گفتم که تنها ابزار بازیگری من می‌تواند صورتم باشد.

این بازیگر ادامه داد: فرمانده اجازه داد که برای درمان از آنجا خارج شوم اما هیچ ماشینی آنجا من را سوار نکرد که به بیمارستان بروم و فریاد کشیدم که چرا هیچکس من را نمی‌بیند. بالاخره آن زمان گذشت، صورتم خوب شد و پس از خدمت برای نقش اول یک فیلم انتخاب شدم. گمان می‌کنم که آن روز که با صورت سوخته فریاد زدم خدا صدایم را شنید.

سهیلی بیان کرد: برای فیلمی که بازی کردم بهترین بازیگر جشنواره شدم و پس از آن فیلم گشت ارشاد را بازی کردم. سال ۱۳۹۱ به یک جشنواره خانه سینما رفتم و به جایزه گرفتن شهاب حسینی نگاه می‌کردم. من آن زمان به خود گفتم که ۵ سال بعد باید این جایزه را کسب کنم، اما ۲ سال بعد توانستم آن جایزه را کسب کنم و تندیس را مانند شهاب حسینی بوسیدم.

وی اضافه کرد: برایم جالب بود که چرا این خاطره را فراموش کرده بودم.

ارسال به دوستان
آیا ما فرزند یک انفجار ستاره‌ای هستیم؟ زیبا بروفه: شادمهر عقیلی به من گفت باید بیام خانه شوهرت را ببینم از خاک تا حیات؛ چگونگی تبدیل مواد معدنی خاک به مواد زنده / چرا مکمل‌ها به‌درستی جذب نمی‌شوند؟ اعتبار جهانی ۶۰ کشور از نگاه شهروندان ثروتمند جهان (+ اینفوگرافیک) آوارگی خانواده فقیر به خاطر خون آلوده؛ صاحبخانه پسر ۷ ساله مبتلا به ایدز را بیرون کرد ژیلا صادقی: همه از روی من اسکی می روند  پایان نگرانی والدین؛ تبدیل بازی‌های خشن به محتوای کودکانه با فناوری جدید  کلینتون، مایکل جکسون و شاهزاده انگلیسی در باتلاق فساد اخلاقی اپستین مریم امیرجلالی: برای چی لب هایم را اردکی کنم؟ هشدار رئیس دانشگاه تهران: ایران در مرز بحران قطعی ‎آب قرار دارد/ اگر یک قطره آب هم برداشت نشود، ۲۰۰ سال طول می‌کشد تا سفره‌های زیر زمینی احیا شوند سد جگین سرریز کرد شوک والیبال ژاپن به اروپا؛ صعود مقتدرانه اوساکا به فینال جام باشگاه‌های جهان کارشناس روس: ایران از متحدان خود همچون مسکو، انتظار حمایت فعال‌تری دارد زلزله «لامین یامال» در بازار کیت‌های فوتبالی؛ عبور اعجوبه بارسلونا از مسی و امباپه در سال ۲۰۲۵ بن‌گویر خواستار ساخت زندان امنیتی با حصار تمساح‌ شد
نظرسنجی
طنز «مهران مدیری» را بیشتر دوست دارید یا طنز «رضا عطاران» را؟