اين براى چندين بار است که جريده کيهان به انتشار مطالب کذبى عليه بنده مىپردازد و بنده نيز بنا به دلايلى از ارائه پاسخ خوددارى کرده و به عذرخواهى آقاى شريعتمداري، مدير مسئول اين روزنامه اکتفا کردهام. اما يادداشت منتشره در صفحه 14 کيهان مورخ 24/5/88 به قدرى هتاکانه است که به راحتى نمىتوان از آن گذشت. موارد شکايت بنده در دو محور هتاکى و ايراد تهمت و افترا تنظيم خواهد شد.
الف) مصاديق هتاکي
ـ هوسرانى سياسى ـ فلسفه بافى براى هجويات سياسى برخى از اصلاحطلبان ـ تبرئه دوستان کودتاچى خود ـ بذله گويى و ترانه سرايى ـ مدعى دروغين دانش و اخلاق ـ پرت و پلاگويى ـ سهم خواهى از دولت و ...
ب) مصاديق کذب و افترا ـ که البته بوى تفتيش عقايد نيز مىدهد
ـ عدم اعتقاد به توطئه از سوى قدرتهاى خارجى ـ نقل مکان به اردوگاه سياسى چپ و شيفتگى و تبليغ آراى سياسى يکى ازنويسندگان چپ در پايان دهه 60 ـ درخواست مجازات براى دستاندرکاران محاکم برخى متهمان ـ دگرگونى بنيادين مرام فکرى ـ فعاليت در هفته نامه عصر ما ـ فعاليت در روزنامه سلام ـ فعاليت در پروژه اصلاحات و جامعه مدنى در کنار برخى افراد مذکور در يادداشت ـ حضور در اردوگاه اصلاحات تا ابتداى دهه 80 ـ تعامل با برخى افراد مذکور در يادداشت در طول نمايندگى مجلس هفتم ـ خط خوردگى از فهرست کانديداى مجلس هشتم و ...
هرچند محتواى کذب اين يادداشت نزد اهل خبره و آشنا با فعاليتها و جريانات سياسى کاملا مبرهن است و لذا نبايد مورد اعتنا قرار گيرد، اما جهت جلوگيرى از تاثيرات سوء و مخرب اينگونه سناريوهاى طراحى شده روى افراد ناآگاه يا کم اطلاع از جريانات سياسى و سابقه افراد، لازم ديدم تا با تنظيم يک شکايت نامه، شرايط و زمينه اى فراهم شود تا پرده از روى اين پروژههاى هماهنگ و غيراخلاقى برداشته شود. در پايان اين متن آمده است: فى الحال قصد اطاله کلام ندارم. منتظرم تا مدير مسئول کيهان براى مدعيات واهى خود اقامه دليل و برهان کند. البته از اين بابت که در اين مدت ايشان خاطر مرا آزرد، خطاهاى مرا شست و باعث آمرزش گناهان من شد، به گونهاى از ايشان سپاسگزار نيز هستم، هرچند ايشان را نخواهم بخشيد.