اعتراف به یک جنایت دیگر در آستانه اعدام

فارس: مرد جوان محكوم به قصاص در آستانه اجراي حكم قصاص از راز يك قتل ديگر پرده برداشت.

عصر يكي از روزهاي تابستان سال 73 مأموران كلانتري شوش از وقوع يك فقره قتل در حوالي ميدان شوش با خبر شدند.

مأموران با حضور در محل حادثه دريافتند يك مرد 45 ساله آهنگر در محل كارش بر اثر اصابت جسم سنگين به سرش به قتل رسيده و جسدش در اين محل رها شده است.

تحقيقات نشان داد اين فرد يك كارگر 18 ساله به نام محراب دارد كه در زمان كشف جسد در محل حضور نداشته است در حالي كه به گفته همسايه‌ها اين نوجوان هر شب در اين محل به همراه صاحب كار خود استراحت مي‌كرده است.

شهرياري بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران درباره اين پرونده گفت: محراب شناسايي و دستگير و مدعي شد صاحب كارش را به قتل رسانده است.

وي ادامه داد: محراب در خصوص انگيزه قتل صاحب كارش مدعي شد پس از گذشت چند شب از حضور در محل آهنگري و خوابيدن كنار صاحب كارم اين فرد مدعي شد من در خواب در مورد وقوع يك قتل سخن گفته‌ام كه به همين دليل قصد داشت مرا به پليس معرفي كند.

وي افزود: من نيز براي آنكه از پليس هراس داشتم وي را كشتم تا نتواند من را به پليس معرفي كند اما بعد از اين اقدام انگيزه‌ام تغيير كرد و اموال وي را نيز به سرقت بردم.

بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران گفت: اين فرد به اتهام قتل محكوم به قصاص شد اما اين حكم به دليل عدم مراجعه خانواده مقتول اجرا نشد تا اينكه در سال جديد خانواده مقتول خواستار اجراي اين حكم شدند.

وي ادامه داد: تمام فعاليت‌ها براي اجراي اين حكم انجام شد تا اينكه محراب خواستار ديدار با بازپرس پرونده و مدعي شد موضوع قتل در سال 73 صحت دارد.

محراب مدعي شد من با فردي به نام حسين آشنا بودم و با وي در يك ساختمان نيمه كاره كار مي‌كرديم و شب‌ها در حوالي باغ فيض پيش يك پيرمرد مي‌خوابيديم.

وي ادامه داد: يك روز زماني كه صبح از خواب بيدار شدم متوجه سرقت اموالم توسط حسين شدم و همين امر باعث شد تا در صدد انتقام‌گيري از وي برايم.

محراب افزود: چند ماه از روز سرقت اموالم گذشت تا اينكه يك روز حسين را در حوالي بهشت زهرا ديدم و او را تعقيب كردم اما وي به داخل يكي از مقبره‌هاي خانوادگي متواري شد.

وي گفت: ساعتي را منتظر بيرون آمدن وي شدم تا اينكه زماني كه وي مطمئن شده بود من از آن محل رفته‌ام و قصد خروج از آنجا را داشت وي را با ضربات يك ميله به قتل رساندم.

بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران افزود: محراب مدعي شد پس از اين موضوع به پيش صاحب مغازه آهنگري رفته و از وي خواستم تا در آنجا زندگي و كار كنم.

وي ادامه داد: با اطلاعاتي كه محراب در خصوص نحوه وقوع قتل و محل قتل به مأموران داد تحقيقات ادامه يافت اما هيچ اثري از قتلي كه وي مدعي به ارتكاب آن است پيدا نشد.

وي افزود: به همراه محراب به باغ فيض رفتيم اما پيرمردي كه محراب از وي سخن گفته بود نيز حضور وي و حسين را در آن محل تأييد كرد اما مدعي شد از سرنوشت حسين بي‌اطلاع است.

معاون زنان ریاست جمهوری: مبدا پیامک های ارسالی تذکر حجاب به زنان هنوز نامعلوم است

تماشاخانه

شهر وحشت ، شهر تاریکی ، شهر مافیا ؛ جایی عجیب که حتی پلیس هم جرأت ورود نداشت (فیلم)