۳۰ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۰۳:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۱۶۵۴۶
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۰ - ۱۲-۱۲-۱۳۹۸
کد ۷۱۶۵۴۶
انتشار: ۱۸:۴۰ - ۱۲-۱۲-۱۳۹۸

ضرب «قریشی» روی تشت «مهدی طارمی»!

طارمی و قریشی از دو جنس متفاوت بودند اما نه شیطان، نه فرشته. هیچکدام هم داعیه پرهیزگاری نداشتند اما حالا که عکس آتلیه‌شان منتشر شده هم باید بدانند که در عصر دوربین‌ها و شبکه‌های اجتماعی چیزی به اسم راز وجود ندارد.

عصرایران؛ احسان محمدی- رفته بودم خیابان سئول. وزارت ورزش و جوانان. هنوز محمود گودرزی وزیر بود. قرار بود جشن «بوم‌پاد» برگزار شود. جشنی برای تجلیل از فعالان حوزه ورزش و محیط زیست. با پسری آشنا شدم که لهجه جنوبی داشت و موهای در هم تنیده. گفت دوست و مدیر برنامه‌های مهدی طارمی است.

مدت زیادی نبود که ستاره شده بود. با استعداد و چالاک و گرسنه موفقیت. پسر گفت که با مهدی همخانه است و کارهایش را انجام می‌دهد. نصیحت پیرانه‌ای کردم که مواظبش باش و عالم ستارگی، تشنه بلعیدن بازیکنان با استعدادی مثل او است که از شهرستان می‌آیند. خندید و گفت: «مهدی خودش می‌گوید بعضی وقت‌ها جلوی آیینه به خودم نگاه می‌کنم می‌گویم مهدی تویی؟! واقعاً اومدی پرسپولیس؟ یادته یه وقتایی پول کرایه آژانس نداشتی تو بوشهر بری سر تمرین؟! خدایا شکرت!»

اینها را با لهجه غلیظ جنوبی می‌گفت. می‌دانستم که خیلی‌ها قبل از طارمی همین حرف‌ها را جلوی آیینه به خودشان زده‌اند اما طولی نکشیده که آیینه را هم تحویل نگرفته‌اند. شوخی نیست. شهرت با خودش موجی می‌آورد که هیمالیا را هم از جا می‌کند چه برسد به پسر جوانی که از بوشهر آمده و در تهران دختر و پسر برایش حلوا حلوا می‌کنند.

در همه این سال‌ها مهدی طارمی را با ماجراهای مختلفی به یاد می‌آوریم. وقتی ستاره شد و جایزه‌اش که خودرو بود را بخشید به مجتبی محرمی، وقتی آقای گل لیگ شد، وقتی رفت ترکیه و با کودتا برگشت، وقتی فایل صوتی‌اش منتشر شد که داشت از حسین هدایتی پول می‌خواست و «حاجی، حاجی» می‌کرد، وقتی در پیراهن تیم ملی خوش درخشید و با تک گل‌های سه امتیازی‌اش جاده رفتن به جام جهانی روسیه را صاف کرد، وقتی کی‌روش قبل از هر بازیکنی نام او را اعلام می‌کرد و معتقد بود کامل‌ترین فوتبالیست ایرانی است، وقتی برای پرسپولیس گل می‌زد، وقتی روان پرسپولیسی‌ها را با هدر دادن موقعیت‌های طلایی فرسوده می‌کرد، وقتی در جام جهانی آخرین فرصت ایران مقابل پرتغال را هدر داد و بعد روی زمین افتاد و مثل ابر بهار گریه کرد، وقتی در قطر درخشید، وقتی در پرتغال دلبری کرد...

و حالا در «گردونه رو بچرخون روزگار» یک بار دیگر نامش سر زبان‌ها افتاد اما بیرون از زمین فوتبال. جایی در آتلیه و کنار بازیگری که حاشیه‌هایش بیشتر از بازی‌هایش در خاطره‌ها مانده است. سحر قریشی می‌تواند مونیکا بلوچی میلیون‌ها نفر باشد اما در لیست پانصد بازیگر زن محبوب من نیست، برایم بیشتر یادآور آن مصاحبه معروفش با رضا رشیدپور است که نام بزرگان سینمای جهان را نمی‌دانست یا آن اظهارنظر شگفتش در مورد منقلب شدن هنگام دیدن فوتبال مردان در ورزشگاه! هر دو شاد و مضحک!

مهدی طارمی

سر الکس فرگوسن در کتاب زندگی‌اش نشان می‌دهد که از ازدواج دیوید بکام او با ویکتوریا خشمگین است. معتقد است زنی که خواننده گروه اسپایس گرلز است برای بازیکن محبوبش حاشیه درست می‌کند. او گفت: مشکل بزرگ من این بود که من یک مرد فوتبالی بودم و هستم، اما او عاشق ویکتوریا شد؛ آن دختر زندگی دیوید را تغییر داد، او نه تنها در آن زمان بلکه بعدها نیز تصمیمات غلطی را گرفت. شما چطور می‌توانید رئال مادرید را به مقصد ال ای گالاکسی ترک کنید؟ دیوید فقط به فکر شهرت و محبوبیت بود و از توانایی‌های خود استفاده نمی کرد؛ او 5 سال عمر خود را در میلان و پی اس جی و ال ای گالاکسی هدر داد.

در عصری که زندگی مشترک دو بازیگر سینما به پنج سال نمی‌کشد، ازدواج فوتبالیست و بازیگر عاقبتش مشخص است. طارمی و قریشی از دو جنس متفاوت بودند اما نه شیطان، نه فرشته. هیچکدام هم داعیه پرهیزگاری نداشتند اما حالا که عکس آتلیه‌شان منتشر شده هم باید بدانند که در عصر دوربین‌ها و شبکه‌های اجتماعی چیزی به اسم راز وجود ندارد.

ستاره‌ها در حباب‌های شیشه‌ای زندگی می‌کنند. همانطور که بی‌نهایت و گاه اغراق شده تحسین می‌شوند به همان اندازه هم مورد نقد قرار می‌گیرند. دو روز دیگر این ماجرا به خاطره‌ای دور تبدیل می‌شود و تشت یک نفر دیگر از بام می‌افتد و خلایق به او می‌تازند. رامبد جوان تا یک ماه پیش در لیست مغضوبین قرار داشت، حتی گفته می‌شد ممنوع التصویر است اما کرونا نه فقط این شائبه را شست بلکه برنامه خندوانه او را از شبکه سه، به شبکه یک که در واقع رسمی‌ترین صدای جمهوری اسلامی ایران است آورد! تطهیر با ویروس!

مهدی طارمی حق دارد به نرمی گله کند ولی در عصر حاضر، غول رسانه‌ها خوراکش همین گاف‌های ستاره‌هاست. سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی با همین لایک‌های ناشی از سرک کشیدن در زندگی خصوصی ستاره‌ها فربه می‌شوند، دیده می‌شوند و پول در می‌آورند. سحر قریشی و مهدی طارمی نه اولین زوجی هستند که چنین بی‌رحمانه قضاوت می‌شوند و نه آخرین آن. تا رسانه هست و ستاره، در روی همین پاشنه می‌چرخد.

در عصر جدید هر کس این بخت را دارد که چند دقیقه به «شهرت» برسد اما «محبوب» ماندن به یک «آن» نیاز دارد که بسیاری ندارند. مراقبت از محبوبیت در جامعه‌ای که از بی آبرو کردن آدم‌ها لذت می‌برد اما نگران آبروی خودش است، کار دشواری به شمار می‌رود. مهدی طارمی اگر می‌خواهد مردم این روزهای ناخوب او را فراموش کنند باید روی فوتبال و توپ گرد تمرکز کند.

کسی از او انتظار پرهیزگاری ندارد، کافی است خوب بازی کند، گل بزند و ستاره شود، آن وقت بخشش هم از راه می‌رسد. درست مثل مارادونا که به تنهایی اندازه بازیکنان یک دهه در پرونده‌اش تخلف و جرم ثبت شده اما فوتبال و توپ گرد برایش یک مصونیت و محبوبیت به همراه آورده است... از مهدی طارمی باز هم ماجرا خواهیم دید و شنید. او به شدت مستعد درخشش، گاف دادن و البته اغفال شدن است.

ایران ورزشی

ارسال به دوستان
آیا ما فرزند یک انفجار ستاره‌ای هستیم؟ زیبا بروفه: شادمهر عقیلی به من گفت باید بیام خانه شوهرت را ببینم از خاک تا حیات؛ چگونگی تبدیل مواد معدنی خاک به مواد زنده / چرا مکمل‌ها به‌درستی جذب نمی‌شوند؟ اعتبار جهانی ۶۰ کشور از نگاه شهروندان ثروتمند جهان (+ اینفوگرافیک) آوارگی خانواده فقیر به خاطر خون آلوده؛ صاحبخانه پسر ۷ ساله مبتلا به ایدز را بیرون کرد ژیلا صادقی: همه از روی من اسکی می روند  پایان نگرانی والدین؛ تبدیل بازی‌های خشن به محتوای کودکانه با فناوری جدید  کلینتون، مایکل جکسون و شاهزاده انگلیسی در باتلاق فساد اخلاقی اپستین مریم امیرجلالی: برای چی لب هایم را اردکی کنم؟ هشدار رئیس دانشگاه تهران: ایران در مرز بحران قطعی ‎آب قرار دارد/ اگر یک قطره آب هم برداشت نشود، ۲۰۰ سال طول می‌کشد تا سفره‌های زیر زمینی احیا شوند سد جگین سرریز کرد شوک والیبال ژاپن به اروپا؛ صعود مقتدرانه اوساکا به فینال جام باشگاه‌های جهان کارشناس روس: ایران از متحدان خود همچون مسکو، انتظار حمایت فعال‌تری دارد زلزله «لامین یامال» در بازار کیت‌های فوتبالی؛ عبور اعجوبه بارسلونا از مسی و امباپه در سال ۲۰۲۵ بن‌گویر خواستار ساخت زندان امنیتی با حصار تمساح‌ شد
نظرسنجی
طنز «مهران مدیری» را بیشتر دوست دارید یا طنز «رضا عطاران» را؟