ریشه بی اعصاب کاغذ

عصر ایران؛ روح الله صالحی- در این که حافظه تاریخی ما ایرانی ها به سرعت خود رو پاک می کند شکی نیست و باعث شده مدام شبه حوادث تاریخی گذشته مجدد تجربه کنیم.

در برخورد با اتفاقات روزمره اجتماعی و سیاسی باید کمی به ذهن فشار بیاوریم یادمان بیفتد در فلان دوره هم شبیه این حوادث را از سر گذرانده ایم.

چطور شد در سال 92 جمله «هوا معتدل شد» یا «روحانی متشکریم» را حتی به خاطر گل قوچان نژاد به کره جنوبی هم استفاده شد. همان حوادثی که منجر به این جمله شد این روزها در حال سپری شدن است.

چهار سال گذشت و انگار یادمان رفته بود که دلار چه نقشی در روزمره گی های ما دارد. اما حالا در این ده روز گذشته شاید بشود با انگشتان یک دست افرادی را سرشماری کرد که خبر از چند و چون دلار نداشته باشند.

بعد از کاغذ پاره دانستن قطعنامه ها و میدان داری دلار در سال 91 بحث کالای اساسی و ارز مرجع مطرح شد و مشکلات تقریبا لاینحلی را به وجود آورد که اثراتش را هنوز می توان بر بازار دید.

حالا که دولت با خط و نشان و اخم و تخم بسیار، دلار را روی 4200 تومان قرار داده بازهم شبیه همان مشکلات پیش روی اقتصاد ایران قرار گرفته است. حتی بسیاری آن را پاشنه آشیل موفقیت طیف هم مسیر دولت در انتخابات 1400می دانند.

کالا های اساسی اسمش با خودش یدک کشیده می شود که بود و نبود دلار بر شریان حیاتی یک بخش فشار می آورد.یکی از بخش هایی که مستقیم با نواسان دلار تحت تأثیر قرار می گیرد بازار کاغذ کشور است.

زمستان سال 96 دلار سرجای قبلی اش 3750تومان ایستاده بود هم چنان کاغذ مشکل حاد بخش نشر کشور بود به طوری که روزنامه سینما به خاطر گرانی ناگهانی کاغذ یک هفته منتشر نشد و معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از اتخاذ تصمیماتی برای برگشت ثبات به بازار کاغذ خبر داده بود.

هرچند در آن مقطع زمانی، تصویب ثابت ماندن تعرفه واردات و اعطای ارز مبادله ای ،کمی از التهاب بازار کاست. اما این روزها حس و حال خوبی از بازار کاغذ تراوش نمی کند.

«کاغذ جزو کالای اساسی کشور قرار گرفت» این خبری بود که صالحی ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد و در توئیت خودش نوشت: «برای ناشران، نویسندگان و اصحاب مطبوعات خبر خوشایندی است که دولت نیاز فرهنگی را چونان غذا و دارو برای کشور مهم و اساسی می داند»

خبر خوشایند ایشان چه قدر می تواند از التهاب بازار بکاهد. کاملا واضح است که با توجه به مجموع اتفاقات نمی توان به سال پیش رو، حتی با در زیر مجموعه کالای اساسی قرار گرفتن ،نمی توان آینده روشنی پیش بینی کرد.

این که دولت چه قدر می تواند با همین روش بازار دلار را کنترل کند خودش التهابی است که بر بازار کاغذ سایه می اندازد و در سال حمایت از تولید ملی چند و چون حوزه نشر را باید زیر ذره بین گذاشت.

درد وقتی می افتد زیر دندان آدم نمی رود بستنی فروشی، می داند کار بیخ پیدا خواهد کرد. حوزه کاغذ اگر می خواهد سر و سامان بگیرد باید شیوه و ساختار مصرف را بهینه مدیریت کرد تا درد آرام بگیرد و در لیست دارو و غذا جا خوش نکند.

تغییر ساختار نشر کتب در حوزه عملیاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. در کنار کاهش بورکراسی مبتنی بر پرونده سازی و کپی ها ریز و درشت از اسناد می تواند رسیدن به نقطه مطلوب مصرف کاغذ را نزدیک تر کند.

مادامی که 28 درصد سهم حوزه تالیف کتاب به کتب کمک درسی اختصاص می یابد که عموما یک بار مصرف هستند و با توجه میانگین 249صفحه این دسته از کتب، می توان به حجم مصرف کاغذ پی برد .آن هم در بخشی که بازخورد اجتماعی و آگاهی بخش آن مورد تردید کارشناسان نظام آموزشی است.

مادامی که می خواهند با افزایش دامنه حوزه نشر به هر بهانه ای وانمود کنند که به لحاظ فرهنگی کارکرد مطلوبی داشته اند فاجعه حتمی است. این 28درصد را بگذارید کنار انواع کتب طالع بینی و چگونه در یک دقیقه موفق شویم بعد می فهمیم که درد زیر دندان افتاده و بستنی خوردن نشان از سلامتی نیست.

رقم هزار تیراژ حتی بعضا به پانصد جلد کتب تخصصی و به اصطلاح کاربلد بدون فروش روی دست نویسنده می ماند و این بین کاغذ هم چنان دغدغه حوزه نشر و رسانه مکتوب محسوب می شود.

کارخانه های تولید کاغذ داخلی هم حال و روز خوشی ندارند و در حجم انبوه واردات کمر خم کرده اند و با حداقل تولید بقای خود را ادامه می دهند.

این که وزیر می خواهد از سخت گیری دولت به نفع حوزه نشر بهره ببرد فی نفسه بد نیست اما این بازار به بیش از این ها نیاز دارد تا با هر نسیمی دندانش آبسه نکند.

«رکود رفاقت» به مردان رسید!

تماشاخانه

وقتی پوتین فریب اخبار ساعت ۱۴ صدا و سیما را می‌خورد / مدیران ایرانی می‌توانند چه بلایی سر روسیه بیاورند؟ (فیلم)

کوروش یغمایی، خداحافظی با گل یخ (+صدا)

فیلم های دیگر