
28 تیر ماه ، بی آن که به تقویمی سرزده باشم ، تصور می کردم " زاد روز " دوست نازنین " خسرو شکیبائی " است ، با یاد شکوه و شان هنری - انسانی آن رفیق شفیق ، خاطره ای از ایشان را بازنگاری و در صفحه ی همین فضای مجازی منتشر کردم.
به فاصله کوتاهی ، آگاه شدم که آن روز ، نه " زاد روز " بلکه سالگرد سفر پایانی خسرو شکیبائی است!
در اصلاح و ویرایش همان نکته ، هر چه کردم ، دیدم نمی توانم و دست و دلم نمی رود تا کلمات و عباراتی همانند : " فوت " ، " درگذشت " ، " سالمرگ " و ... را جایگزین کنم و در متن بگنجانم!
حس و حالی فراهم شده بود
در یک سو ، با " زاد روز " مواجه بودم که ریشه در " زاد " و " زادن " ، و به بیان روشن تر ، " آفرینش " و " خلقت " داشت ، که همین واژگان ، از ارکان و بنیان های اثر هنری محسوب می شوند ، یعنی چیزی که تا دیروز نبوده است و امروز آفریده شده است ! به همین دلیل ، همین عبارت " زاد روز " چه قدر در ذهنم قشنگ و دلنشین جلوه می کرد !
از سوی دیگر با همان کلمات و عبارات آزار دهنده ، همانند : " مرگ " و " فوت " و " درگذشت " و " سالمرگ " و .... مواجه بودم ! و شکل گیری این پرسش ، که مگر " هنرمند " و " اثر هنری " می میرد!؟
حاصل آن چالش درونی و فراز و فرود واژگان ذهنی ، رسیدن به این روشنی و شکل گیری این معنا بود که " هنرمندان " ، " شخصیت های علمی " انسان های بزرگ و هستی ساز و در عرصه ای گسترده تر ، همه ی کسانی که دوست شان می داریم ، در یک روز ، چشم به جهان هستی و همین زندگی زمینی باز کرده اند ، که این آغاز را به درستی و به زیبائی " زاد روز " نامیده ایم . اما برای سفر پایانی آن ها که رو به سوی آسمان و جهان آخرت نهاده اند ، به جای کلمات و عبارات آزاردهنده ای همانند " مرگ " و " فوت " و " سالمرگ " ( که به هر روی با مفاهیم نابودی و نیستی در آمیخته اند ) ذهن عاطفی و کاوشگر من در آن روز ، این عبارت نوین و نوبنیاد و متناسب " زاد پرواز " را کشف کرد !
بدین ترتیب ، پیشنهاد می کنم که ما ایرانیان فارسی زبان ، به جای کلمات " تولد " و " مرگ " این دو عبارت متناسب با یکدیگر را به کار گیریم :
آغاز زندگی زمینی زاد روز، آغاز زندگی آسمانی زاد پرواز