روزنامه آفرینش نوشت:
واکنش مقتدرانه نظام، توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به حملات تروريستي اخير داعش در تهران که با موشکهاي ميان برد زمين به زمين از پايگاههاي موشکي داخل خاک ايران، مقر تروريستها در منطقه ديرالزور سوريه را هدف قرار داد، اقدامي ستودني است که عزم جزم نيروهاي مسلح و ملت شريف ايران براي مقابله با تروريسم را نشان ميدهد. اقدامي جدي که اثبات كرد ناامن کردن جمهوري اسلامي خط قرمزي است كه عبور از آن تبعات سنگيني دربرخواهد داشت.
جداي از بحث وعده ايران درمورد تلافي خونهاي ريخته شده درتهران و گرفتن انتقام از تروريستهاي تكفيري، حمله موشكي اخير سپاه به مقر داعش در ديرالزور حامل پيامهاي بازدارنده و هشداردهنده به كشورهاي حامي تروريست بود كه توجه به ابعاد آن بسيار با اهميت است.
حمله موشکي سپاه به يک مركز عملياتي مهم داعش، به نحوي که هيچ تلفات غير نظامي نيز بر جاي نداشت، و به وسيله موشک هاي قابل هدايت و نظارت گريز، نشانگر تفاوت ماهوي قدرت ايران با ديگر قدرت هاي منطقه، به لحاظ اقتدار و پيچيدگي رفتار استراتژيک است.
حمله موشکي سپاه را ميتوان پيامي به اقدامات نيروهاي آمريكايي در شرق سوريه دانست. اخيراً نيروهاي آمريكايي با هدف قرار دادن نيروهاي مقاومت تحت حمايت ايران پيشروي آنها در شرق سوريه و رسيدن به مرزهاي عراق را با مشكل مواجه كرده بودند. اين اقدام ميتواند پيامي سياسي براي ائتلاف ضد داعش داشته باشد كه مبارزه با تروريست نميتواند به صورت گزينشي و يا مدارا گرايانه باشد.
اما پيام صريح تر اين حملات به سمت جنوب خليج فارس مخابره شد. آنجا كه شيوخ عرب با حمايتهاي مالي و تسليحاتي از تروريستها منتظر ضربه زدن به ايران نشستهاند. پيام اين موشكها به رياض اين بود که جنگ افروزي و حمايت از تروريست نميتواند اهداف سياسي و منطقهاي را محقق سازد. اين يک هشدار رسمي بود تا حكام آل سعود متوجه اقدامات حمايتي خود از تروريستها براي نا امن كردن ايران باشند.
برخورد جدي با تروريستها و مقاومت براي نابودسازي آنها پيام واضح ديگر ايران به جهان و افكارعمومي بود. ايران نشان داد كه در پيگيري مبارزه با جريان هاي تكفيري جدي است و در اين معركه علاوه بر جبهه ديپلماسي از توان جبهه نظامي نيز بهره خواهد برد. ايران قائل به حل و فصل سياسي بحران سوريه است و تاكنون نيز برمحور اين هدف پيش رفته است، اما مسلماً در پاره اي موارد دركنار گزينههاي نرم نياز به اقدامات سخت نيز هست.
اما نكته بسيار ظريفي در بطن اين حمله موشكي براي فضاي داخلي كشورنهفته است. ضرورت فهم اين موضوع كه برنامه جامع صلح سازي و ثبات آفريني در پيرامون ايران و سرتاسر منطقه، قطعا مستلزم هماهنگي کامل همه قواي ملي ايران با وحدتي يكپارچه است. اين موشكها براي اثرگذاري بر هدف نيازمند ديپلماسي سياسي هستند. اين اقدام نظامي نيازمند ديپلماسي امنيتي در تعاملات منطقهاي و بين المللي است.
به موازات پيام قاطع بخش دفاعي نظام ، فعاليت دستگاه ديپلماسي کشور در نقد دستاوردهاي سياسي و ديپلماتيک اين اقدام هشدار دهنده و بازدارنده، فوق العاده ضروريست. قطعا با اجرا نشدن اين حركت مکمل، چنين اقدام موثر و ضروري، به طور ناخواسته تبديل به عاملي براي تصاعد بحران و گسترش درگيريها برعليه كشورمان خواهد شد.
البته ايران پاسخ جدي و درخور را در هرگونه تجاوز به حريم امنيتي خود حق مشروع و قانوني ميداند، اما قرار گرفتن در مسير جنگ و افزايش درگيري و هزينههاي تقابل درمنطقه، از جمله اهدافي است كه دشمنان ايران به دنبال آن هستند.
ضمن اينکه نبايد فراموش کرد امروز بسياري از بهانه جويي هاي دولت فرصت طلب و منفعت گراي ترامپ براي افزايش تحريم هاي ايران سياه نمايي درمورد فعاليت هاي موشکي را در دستور کار خود قرار داده است. لذا بايد با بهره گيري از توان ديپلماسي براي افکارعمومي جهان شفاف سازي کنيم که قدرت و توان دفاعي ايران براي دفاع از امنيت شهروندانش و در راستاي مبارزه با تروريست مي باشد.