روزنامه آفرینش نوشت:
نقش و تاثير عمل هريك افراد يك ملت در شكل گيري و تعالي مدنيت در آن جامعه تاثير گذار است و در واقع نتيجه رفتار و عملكرد شهروندان و مسئولان، ملاكي براي قضاوت افكارعمومي جهان در مورد ساختار و نظام حكومتي آنها خواهد بود. هرچه ميزان عملكرد اين دو طيف به يكديگر نزديكتر باشد، خروجي كار استاندارد و معقول خواهد بود. همچنين اگر ميان عملكرد و خواستههاي مردم و مسئولان مطابقت كافي وجود نداشته باشد، قطعاً انحرافي در عملكرد نهايي به وجود خواهد آمد. اين مسئله داراي دو آفت و آسيب زيان بار خواهد بود كه اجمالا به آنها اشارهاي خواهيم داشت.
براي سهل الوصول بودن بحث براي مخاطبين قضيه لغو سخنراني يكي از نمايندگان مجلس در خراسان رضوي را مصداق بحث قرار ميدهيم تا آفت و آسيبهاي جبران ناپذير پيرامون اين موضوع را تشريح كنيم. دراولين آسيب اين انحراف ميان عملكردها و خواستهاي مردم و مسئولان بايد به تخريب چهره نظام در بعد خارجي اشاره داشته باشيم. امروز خيل كثيري از رسانههاي خارجي براي سوژه يابي برعليه نظام اسلامي منتظر يك بهانه هستند تا از كاهي، كوهي به بلنداي تخريب وجهه ايران و ايراني بسازند.
فارغ از اينكه درماجراي لغو سخنراني مشهد چه شخص يا گروهي مقصر بوده و يا كلا اين سخنراني مجوز داشته يا نه؛ بايد به آثار سوء به وجود آمده در اين ماجرا توجه ويژه داشت. تمام رسانههاي خبري خارجي با تكيه بر نامه نگاريهاي انجام شده دراين قضيه حكومت ايران را به باند بازي و سياسي بازي ميان جناحين مختلف محكوم كردهاند. اينكه در ايران به جاي حاكميت قانون، مناسبات سياسي حاكم است و اشخاص و گروهها براي حفظ موقعيت خود از هر وسيله اي براي تخريب يكديگر استفاده ميكنند.
آيا اين زد و خوردهاي سياسي به نفع ملت و حيثيت نظام تمام خواهد شد؟ همانطور كه گفته شد قضاوتي درمورد طرفين ماجراي سخراني مشهد نداريم، اما نميتوان نسبت به نتيجه اين موضوع بي تفاوت بود. اگر سخنراني مجوز نداشته اقدامي غير قانوني بوده و اگر برخلاف قانون سخنراني لغو شده، بازهم آتش آن دامن آزادي و صلابت نظام را گرفت. چرا كه انحرافي ميان خواستههاي مردم و عملكردهاي سياسيون حادث شد و در زير چتر حكومت نظام اسلامي اين اتفاق رخ داده است.
اما آفت ديگر اين تضاد ميان خواستهها و عملكردها را بايد در بعد داخلي مورد توجه قرار داد كه ميزان آسيب آن به مراتب بيشتر از تخريبهاي رسانهاي خارجي است. بروز اين رفتارهاي متناقض موجب بي انگيزگي مردم نسبت به توان و قدرت قانون در كشور ميشود. دراين ماجرا قطعاً يكي از طرفين برخلاف قانون رفتار كردهاند، حال اگر اين قبيل رفتارهاي غيراصولي بي توجه و بي رسيدگي باقي بماند، اعتماد و اطمينان مردم را به نظام اسلامي مخدوش خواهد كرد.
هيچ آسيبي بزرگتر از اين نيست كه مردم در داخل كشور نسبت به كارايي و انسجام نظام حكومتي مايوس شوند و ناخواسته به دام تبليغات منفي عليه بزرگان و دلسوزان واقعي كشور بيفتند. در ماجراي مشهد فقط يك سخنراني برگزار نشد(قانوني يا غيرقانوني)، اما هجمه منفي آن به قدري گسترده است كه آبروي نظام را هدف قرار داده است. اين قبيل رفتارها وحدت و انسجام داخلي را متزلزل خواهد ساخت و اطمينان خاطر مردم نسبت به ارجح بودن قانون را از بين ميبرد.
مسلماً درماجراي مشهد و ديگر مراسمات عمومي همچون همايشهاي سياسي، كنسرتهاي موسيقي، نمايشهاي تأتر وسينما و...، تخلفي از سوي مجريان ناظر و يا برگزار كنندگان رخ داده است، اما حاصل آن تاكنون هيچ دستاورد مثبتي نبوده است. بايد توجه به اين مهم داشت كه عملكرد فرد فرد يك جامعه در شكل گيري رفتارها، تحقق خواستهها و برنامه ريزي اهداف، تاثير گذار
است.
پس بار ديگر بايد تاكيد كرد كه عملكرد برمحور قانون و مهمتر از آن برخورد با بي قانونيها ضرورتي است كه امروز حفظ صلابت و صلاحيت نظام به آن بستگي دارد.
وقتي جامعهاي از درون نسبت به حكومت قانوني خود نا اميد شوند ديگر نيازي به جنگ رسانهاي و لشگر كشي نظامي و بمب و موشك نيست...