18 سال پیش زمانی که ژنرال میشل عون فرمانده وقت ارتش و رئیس حکومت نظامی لبنان بعد از خروج از کاخ ریاست جمهوری از دست نیروهای سوریه به سفارت فرانسه در بیروت پناهنده و سپس به خارج از کشور تبعید شد، گمان نمی برد که 18 سال بعد به عنوان کاندیدای مورد حمایت سوریه و حزب الله با آرایی قاطع به عنوان سیزدهمین رییس جمهور بر کرسی ریاست جمهوری لبنان تکیه بزند.
این روزها بیشتر رسانه ها پیروزی میشل عون را موفقیت و پیروزی حزب الله در داخل لبنان و پیروزی محور مقاومت در منطقه عنوان می کنند که این تحلیل چندان هم دور از واقعیت نیست اما قطعا نیاید از برخی پشت پرده های این انتخاب و موفقیت نسبی جریان مقابل حزب الله یعنی سعد حریری هم غافل شد.
در واقع زمانی که دوره میشل سلیمان رییس جمهور سابق لبنان به پایان رسید، جریان 8 مارس یعنی حزب الله و هم پیمانانش و جریان 14 مارس یعنی یعنی سعد حریری و هم پیمانانش، غیر محتمل ترین گزینه ها یعنی میشل عون و سمیر جعجع را برای ریاست جمهوری کاندیدا کردند؛ در حالی که کمترین توافق هم بر روی این دو نفر وجود نداشت و اوج گیری درگیری ها در منطقه بویژه بین ایران و عربستان از یک سو و امریکا و روسیه از سوی دیگر، کار انتخاب رییس جمهور توافقی را به بن بست کشاند تا جایی که حزب الله عملا جلسات مجلس برای انتخاب رییس جمهور لبنان را تحریم کرد.
در طول 2 سال اخیر که کار تعیین رییس جمهور به بن بست رسیده بود ، حزب الله مصرانه بر روی کاندیدای مورد نظر خود ایستادگی و به هیچ وجه حاضر نشد در این خصوص با کسی مذاکره کند و دقیقا همین امر جریان مقابل را به تکاپو واداشت تا برای خروج کشور از بحران به دلیل منافع اقتصادی و سیاسی دست به کار شود و خیلی زود از گزینه مد نظر خود یعنی سمیر جعجع کوتاه بیاید.
حزب المستقبل به ریاست سعد حریری گمان کرد که با کوتاه آمدن از گزینه سمیر جعجع که در جریان ربایش دیپلمات های ایرانی هم نامش مطرح بود، حزب الله هم از گزینه میشل عون کوتاه می آید و آنگاه می توان بر روی گزینه میانه و توافقی جدیدی توافق کرد اما حزب الله در این مرحله هم از حمایت عون کوتاه نیامد تا حریری مجبور شود در یک حرکت غیرقابل پیش بینی از کاندیدای دوم حزب الله یعنی سلیمان فرنجیه حمایت کند.
سعد حریری بر این گمان بود که با این حرکت، حزب الله از کاندیداتوری عون کوتاه می آید اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه جعجع هم در یک حرکت غیرمنتظره از رقیب سابق خود یعنی میشل عون حمایت کرد.
نهایتا حریری در مقابل گرفتن امتیاز تکیه بر کرسی نخست وزیری، حاضر شد از میشل عون حمایت کند تا گزینه حزب الله سیزدهمین رییس جمهور کشورش باشد اما به نظر می رسد باید این بازی را بازی برد- برد برای طرفین تلقی کرد چرا که نکات زیر باعث می شود که تحلیل برد مطلق حزب الله با تردیدهایی مواجه شود:
اول اینکه علی رغم تاکید سیدحسن نصرالله بر استمرار هم پیمانی با نبیه بری رییس جنبش امل و سلیمان فرنجیه همپیمان مسیحی خود، این دو جریان برخلاف حزب الله حاضر به حمایت از میشل عون نشده و برای اولین بار طی سالیان اخیر، راه خود را از حزب الله در عرصه سیاسی جدا کردند که امکان بالاگرفتن اختلافات در تشکیل دولت نیز وجود دارد. در واقع در این مرحله، حمایت از میشل عون، ریزش حدودا 20 تن از نمایندگان همراه در مجلس لبنان را برای حزب الله به دنبال داشته که سیدحسن نصرالله ابراز امیدواری کرده در تشکیل دولت و سایر اقدامات مجددا با هم پیمانان خود یعنی بری و فرنجیه هماهنگ و همراه خواهند شد.
دوم آنکه نمی توان میشل عون را که دارای شخصیت سیاسی خاص و منحصر به فردی است برخلاف نبیه بری یا حتی سلیمان فرنجیه دارای تفکر مقاومت یا همراه با حزب الله دانست بلکه آنچه میان حزب الله و جریان آزاد ملی باعث ایجاد توافق شده، یک ائتلاف استراتژیک از سال 2006 برای پیشبرد بهتر امور در صحنه سیاسی است و ممکن است با توجه به اوضاع سیاسی کشور و منطقه دستخوش تغییر و تحول شود.
سوم آنکه عون بیشتر از 80 سال از عمر خود را سپری کرده؛ در حالی که پسری برای جانشینی خود در صحنه سیاسی لبنان ندارد و اخیرا حزب آزاد ملی، جبران باسیل داماد ارشد او را بعنوان رییس حزب برگزید؛ باسیل که در حال حاضر وزیر خارجه لبنان می باشد، میان لبنانی ها و حتی طرفداران حزب الله چندان خوشنام نیست و این نگرانی وجود دارد که روند اجرایی امور ریاست جمهوری عملا در اختیار وی قرار گرفته و همین امر به بالاگرفتن اختلافات در کشور دامن بزند.
چهارم آنکه سعد حریری که5 سال پیش با استعفای وزرای طرفدار میشل عون دولتش از حد نصاب افتاد و مجبور شد بیروت را ترک کند، در قبال حمایتش از عون، موفق شد بار دیگر به قدرت برگردد که این امر یک موفقیت بزرگ برای وی محسوب می شود.
حال نباید بازی سیاسی در لبنان را پایان یافته تلقی کرد چراکه 3 مرحله بسیار سخت دیگر طی روزهای آینده در پیش خواهد بود که ممکن است عدم توافق بر روی آنها ماهها روند اجرایی در لبنان را به تاخیر بیندازد. اول تشکیل دولت ائتلافی از میان 18 طایفه و گروه که همواره یکی از سخت ترین امور در لبنان بوده و هست. دوم بیانیه دولت که هر دولتی در ابتدای کار خود باید آن را صادر کند و روال بر این بوده که معمولا دولت ها از سلاح مقاومت در بیانیه وزارتی خود حمایت می کنند ولی این بار بعید است سعد حریری حاضر به صدور چنین بیانیه ای شود. سوم برقراری روابط با اصلی ترین همسایه لبنان یعنی سوریه که اختلاف دیدگاه میان میشل عون و سعد حریری به عنوان رییس جمهور و نخست وزیر در این زمینه، قطعا بحران جدی را ایجاد خواهد کرد. حال باید منتظر ماند و دید که آینده سیاسی ترین کشور خاورمیانه چطور رقم خواهد خورد.
*مسؤول دفتر سابق خبرگزاری جمهوری اسلامی در بیروت