روزنامه آفرینش نوشت:
براي آن دسته از سياسيون و مردم كه به تحولات بين المللي علاقه دارند، نخستين دور مناظره نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري آمريكا، بهانهاي بود تا در اولين ساعات روز سهشنبه بيدار باشند تا گفتگوهاي هيلاري كلينتون نامزد حزب دموكرات را با دونالد ترامپ نماينده جمهوري خواهان را به تماشا بنشينند.
مسلماً براي نكته سنجهاي سياسي اين مناظره مطالب بسياري به همراه داشت. ابتدا به امر بايد به برگزاري محل اين مناظره اشاره داشت. دانشگاه " هوفتسرا " در نيويورك ميزبان اين نشست بود و مناظره كنندگان درمقابل دانشجويان و ديگر افراد علاقمند به گفتگو و بعضاً درگيري لفظي پرداختند. آيا درآمريكا سالن همايش يا محلي براي برگزاري چنين رويدادي همچون ميادين اصلي، شبكههاي جهاني ماهوارهاي و يا ورزشگاهي وجود نداشت كه اين هماورد سياسي در آنجا انجام شود؟
اما درجواب بايد بار ديگر برمحوريت دانشگاه و نقش آن درنگاه سياستمداران و صاحبان قدرت در جهان اشاره داشت. دانشگاه محلي براي توليد فكر و تضارب آراست، پس بهترين محل براي ابراز نظرات و سليقههاي مديريتي براي احراز پست رياست جمهوري در ميان دانشجويان است.
درجريان گفتگوها آنچه از جنس اين مناظره مشخص بود، تسلط كلينتون در پاسخگويي به ايرادات و انتقادات ترامپ بود. اين امتياز از بابت تسلط وزيرخارجه سابق دولت اوباما، بر مسائل و تجربه مديريتي در ساختار سياسي قدرت ايالات متحده بود. لذا مشاهده كرديم كه نقش تجربه و اشراف بر موضوعات مختلف تاچه حد در مديريت اوضاع تاثير گذار است. جداي از فرض اين امتياز براي نامزد دموكرات آمريكا، بايد براين نكته تاكيد داشت كه موفقيت در عرصه سياسي پيوندي ناگسستني با تجربه و مديريت اجرايي دارد. نمونه عيني اين مسئله را طي سالهاي گذشته در كشور خودمان در حوزه مديريتي مشاهده كرديم كه بعضاً عدم آشنايي مسئولان با مسائل و نداشتن صلاحيت و مهارت مديريتي، چگونه براي كشور هزينه آفريني كرد.
نكته ديگر پايبندي كلينتون به سيركنوني سياستهاي حزب دموكرات بود كه درحال حاضر قدرت را در دست دارند. وي تلاش كرد در پاسخ به انتقادات ترامپ در حوزه سياستهاي حاكميتي آمريكا در قبال متحدين خارجي و جامعه داخلي، اين اطمينان را بدهد كه باحضور در پست رياست جمهوري تغييري در روند كنوني و نظم حاكميتي آمريكا ايجاد نخواهد شد. اين ثبات و وفاداري سيستماتيك نشان از توانايي و نقش احزاب دارد كه متاسفانه دركشورما چنين چيزي وجود ندارد و حتي احزاب موجود نيز بنابر منافع گروهي به يكباره تغيير مسير ميدهند و به سمت جريان قدرت خميده ميشوند.
جالب ترين بخش اين مناظره براي كساني كه آن را مشاهده كردند، مسائل و مباحثي بود كه درحول محور ايران مطرح گرديد. انتقاد ترامپ از برجام و تاكيد بر درگيري با نيروهاي ايراني در آبهاي خليج فارس، درمقابل دفاعيات كلينتون از دستاوردهاي ديپلماتيك دولت اوباما و برجام، گفتگوهاي جالبي را پديد آورد. نكته اين بخش از مناظره دقيقاً بازخوردي داخلي براي ما داشت. اينكه مسئولان ما مطلع نيستند يا درگيريهاي داخلي درحوزه قدرت و سياست آنچنان مشغولشان ساخته كه متوجه نيستند، ايران به عنوان قدرتي مهم در منطقهاي استراتژيك، قرار دارد كه قدرتهاي بزرگ براي نحوه برخورد با آن برنامه ريزي كردهاند و بخش عمدهاي از مناظرات سياسي خود را به آن اختصاص ميدهند.
حال در داخل كشور ما به دنبال ضربه و تضعيف جريان حاكم بوده و از سوي ديگر به جاي پذيرش يكديگر به دنبال حذف و تخريب طرف مقابل هستيم.
اين مناظره 90 دقيقه اي که در نيمه دوم خود شاهد حملات لفظي و فردي دو نامزد انتخاباتي به يکديگر بود، در نهايت اصلي ترين درس دموكراسي را از خود بروز داد. نهايتاً پس از گفتگوهاي پرچالش هردو نامزد با اذعان به پذيرش نتيجه انتخابات در صورت شکست در انتخابات 8 نوامبر، بر تبعيت نسبت به سياستهاي اجرايي طرف پيروز تاكيد كردند. اين موضوع مشق سازنده اي از دموكراسي براي كساني است كه پس از پايان رقابتهاي دوران انتخابات، عطش قدرتشان سيري نميپذيرد و همچنان خود را در قالب رقيبي براي دولتها تلقي مي كنند و در تمام امور اجرايي خود را مخالف تصميمات و سياستهاي حزب حاكم نشان ميدهند.
شايد اگر جرج بوش هم همچون برخي از سياستمداران پس از پايان دوران رياست جمهوري و تحويل كاخ سفيد به باراك اوما، قصدي براي در قدرت ماندن داشت امروز به جاي ترامپ او به ميدان رقابت ميآمد. همچنين اگر ديويدكامرون عطش قدرت را در انگليس درسر ميپروراند امروز نميتوانست با روي كار آمدن نخست وزير جديد انگليس كنار بيايد و در رستورانهاي ساحلي لندن همچون شهروندي عادي همبرگر بخورد!