حميدرضا عسگري در سرمقاله امروز روزنامه آفرینش نوشت: وضعيت اقتصاد كشور به گفته مسئولان دولتي رو به بهبود است، تورم مهار شده و برنامه مشخصي براي تك رقمي شدن آن در دست اجراست، پرونده هستهاي به حالت عادي برگشت، تحريمها و قطعنامهها لغو شد، روابط با غرب از سرگرفته شد و موارد بسيار ديگر كه هركدام براي كشور نقطه مثبتي به حساب ميآيد.
اما در بين اين همه موضوع سياسي و اقتصادي، كسي بر معضل بيكاري توجهي نميكند و مسئوليت سنگين آن را برعهده نميگيرند. صرف اعلام آمارهاي ميليوني از تعداد بيكاران و تاسف خوردن از بابت افزايش فارغ التحصيلان جوياي شغل، چه عملكرد ديگري را ميتوان از سوي مقامات برشمرد و به عنوان استراتژي مبارزه با بيكاري مورد بررسي قرار داد.
اينكه وزن و اكثريت نمايندگان مجلس به سمت اصولگرايان يا اصلاح طلبان يا جريان اعتدال، متمايل باشد يا نباشد، چه دردي را از جوانان ما و حتي سرپرستان خانوار كه به سبب وضعيت نامناسب توليد و صنعت بيكار شدهاند، دوا ميكند. امروز يكي از راههاي فرار از بيكاري براي جوانان و ديگر اقشار جوياي كار خريدن موتور سيكلت و مسافركشي در كف خيابان ميباشد!.
خيل كثير موتورسواران در پايتخت براساس آمار راهنمايي و رانندگي بيش از سه ميليون مي باشد كه بيش از 70 درصد آنها براي امرارمعاش تردد مي كنند. آيا پتانسيلهاي درآمدزايي كشور صرفاً درجابهجايي مسافر با موتورسيكلت ختم ميشود. البته اين روش ايجاد شغل كم هزينه نيست، بلكه در ازاي افزايش اين تعداد موتور سيكلت، شاهد افزايش تصادفات و فوتيهاي جوانان هستيم.
تاكنون برنامه مشخصي از سوي دولت براي ساماندهي بيكاري جوانان ديده نمي شود، اما ضرورت ايجاب ميكند تا نمايندگان مجلس ضمن مشورت با دولت و ديگر كارشناسان در قالب برنامه ششم توسعه بتوانند راهکاري اساسي براي خروج از رکود وحل مشکل بيکاري در نظر بگيرند.
البته تنها راه و اصلي ترين راهكار براي حل اين معضل تقويت توليد ملي از طريق توانمندسازي واحدهاي توليدي و افزايش درآمد عمومي ميباشد. نكته بسيار مهم و شايد بتوان گفت كارگشا تعيين زمان براي حل معضل بيكاري است. اين ابهام وجود دارد كه چرا مسئولان اقتصادي ما نقطه آغاز و پاياني براي ايجاد اشتغال و معضل بيكاري مشخص نميكنند. اگر براي حل بحران بيكاري زماني را تعيين كنيم قطعاً ميتوان نسبت به عملكردها و دستاوردهاي مسئولان قضاوت كرد و ضعفهاي كار را در يك پروسه زماني شناسايي و مرتفع نمود.
متاسفانه جوانان و مشكل بيكاري آنها تبديل به سوژه و ابزاري براي تخريب دولت فعلي و دولتهاي قبلي گرديده است. مخالفان حجم بالاي بيكاري تحصيل كردهها را از بابت بي برنامگي و عدم توفيق دولت دانسته و ازآن به عنوان ابزاري براي تخريب دستاوردهاي ديگر دولت يازدهم استفاده ميكنند. از سوي ديگر حاميان دولت فعلي تمام مشكلات به وجود آمده را به سبب كم كاري و خرابكاريهاي دولت قبل معرفي ميكنند.
اما آنچه همچنان برجاي خود باقي است مشكل بيكاري جواناني است كه از بابت نداشتن شغل به انواع و اقسام آفتهاي اجتماعي دچار ميشوند. نداشتن درآمد كمترين بهانه براي گرايش جوانان به سمت درآمدزاييهاي غير قانوني ميباشد. نداشتن پول توجيبي و خجالت كشيدن از خانواده كمترين انگيزه براي اغفال جوانان و آلوده شدن به فروش و مصرف مواد مخدر مي باشد.
فحشا، سرقت، اعتياد، قاچاق و فروش موادمخدر، و انواع بزهكاريهايي كه امروز در سطح جامعه شاهد آن هستيم، نتيجه بي توجهي به معضل بيكاري است كه متاسفانه در ميان رقابتهاي سياسي ميان احزاب و جناحهاي مختلف پاسكاري ميشود و صرفاً براي تخريب يكديگر به آمارهاي روبه رشد آن اشاره ميكنند.
اميدواريم اين سير بي توجهي يا عدم توانايي براي برنامه ريزي پيرامون حل معضل بيكاري جوانان مداومت نداشته باشد، و حال كه مجلسي هم پا و همراه براي دولت فراهم شده، ترتيبي براي بهبود شرايط كسب و كار و اشتغال زايي فراهم گردد.