حميدرضا عسگري در روزنامه آفرینش نوشت: همه ساله با پايان سفرهاي نوروزي و تلاش بسياري ازنهادها و ارگانها براي تامين امنيت مسافران و حفاظت و مراقبت از نظم عبور و مرور و سلامت جاني آنها، بازهم شاهد آمارهايي هستيم كه به نوبه خود وحشتناك است. در مورد بروز چنين وقايع تلخي عوامل بسياري را ميتوان برشمرد كه ازجمله آنها بايد به فرهنگ نامناسب رانندگي، عدم مهارت كافي رانندگان، استاندارد نبودن راهها و جادههاي كشور، نبود امكانات و تجهيزات كافي براي كنترل، و امنيت بسيار پايين خودروهاي داخلي درهنگام تصادفات به عنوان شاه بيت تلفات اشاره كرد.
البته اين تلفات صرفاً به ايام نوروز اختصاص ندارد، بلكه در تمام ايام سال عوامل يادشده موجب قرباني شدن مردم در تصادفات رانندگي ميشود. براساس آخرين آمارها روزانه 50 ايراني به دليل تصادفات جان ميدهند و 17 برابر زخمي و مصدوم ميشوند . اما نكته قابل توجه و تاسف آور اينجاست كه هر روز نيز 100نفر بر اثر تصادفات دچار انواع معوليتها ميشوند.
معلوليتهايي كه بعضاً موجب از كار افتادگي، عدم توانايي حركتي، از دست دادن حواس لامسه و ضايعههاي نخاعي ميگردد. قدري به اين مسئله توجه كنيم كه روزانه 100 نفر از مردم جامعه بخشي از توانايي و يا امكان حركت جسمي خود را از دست ميدهند! آنها تا آخر عمر بايد اين ضايعه را تحمل كنند و فشار بسياري بر خود و ديگران وارد سازند تا امورات روزانه آنها را مرتفع گردد.
براساس امارهاي موجود هزينه نگهداري از معلولين براي سازمانهاي حمايتي و بهزيستي مبلغي بين 600 تا يك ميليون تومان در ماه ميباشد كه تامين آن براي دولت و حاميان خيرخواه بسيار سخت و شكننده است. چه تعداد از خانوادههاي جامعه ما اين توانايي را دارند كه معلول خود را در مراكز توانبخشي و بهزيستي نگهداري نمايند؟ آيا هزينههاي سنگين درمان معلوليتهاي نسبي براي خانوادهها قابل تحمل ميباشد؟
آنها كه توانايي پرداخت چنين هزينههايي را ندارند مجبورند در خانه و بدون تجهيزات بهداشتي به سختي از معلول خود نگه داري كنند. بنا به اعلام وزارت كار و رفاه اجتماعي هزينه نگه داري معلولان در خانه با وجود لوازم بهداشتي و توانبخشي بين 250 تا 350 هزار تومان درماه ميباشد. آيا تامين چنين هزينهاي براي خانواده مقدور است؟
بروز هر نوع معلوليت براي افراد جامعه به منزله از دست كارايي لازم، افزايش هزينههاي درمان و زندگي روزمره، و افزايش هزينههاي عمومي براي رفاه آنها خواهد شد. روزي 100 نفر به انواع اين معلوليتها دچار مي شوند و عملاً بخشي از توانايي آنها براي خدمت به جامعه از بين خواهد رفت. دركشورهاي پيشرفته قوانين و مقررات و تمامي دستاوردهاي علمي در راستاي حفظ جان و سلامت جسمي افراد جامعه به كار گرفته ميشود تا از نيروي انساني افراد براي رفاه حال همگان استفاده شود و هزينههاي سنگين درمان و نگهداري از چنين بيماراني براي مدت مديدي بر دوش ملت ودولت قرار نگيرد.
البته همانطور كه تمام امكانات براي حفظ سلامت انسانها به كار گرفته ميشود، از سوي ديگر شديد ترين مجازاتها براي خاطيان و نقض كنندگان قانون ترتيب داده شده تا هيچ كس موجب آسيب و خسارت به خود و جامعه نگردد.
واقعا راه چاره چيست؟! آيا ميتوان كارخانههاي توليد خودروهاي داخلي تخته كرد و از فردا ديگر محصولي بدون اخذ مجوزهاي استاندارد امنيتي توليد نشود؟! آيا مي توان به يكباره جادههاي خطرناك و ناامن كشور را سروسامان داد؟!
آيا ميتوان با توجه به بودجه و امكانات حداقلي كه به ارگانهاي امداد ونجات داده ميشود توقع داشت در كمتر از 10 دقيقه(زمان طلايي نجات) در محل حادثه حاضر باشند و هزار يك دليل ديگر كه گفتن آنها فايده اي ندارد چراكه كسي مسئوليت اين بحران را برعهده نميگيرد...
اما راه نجات در دست خود ماست تا بتوانيم اين همه آسيب، خسارت و تلفات را از جان خود و خانوادهها دور سازيم. رعايت فرهنگ رانندگي و ترتيب اثر دادن قوانين راهنمايي تنها راه نجات در ميان اين كمبودها و بي مسئوليتيها ميباشد. بايد از خودمان بخواهيم تا بدون كسب مهارت كافي در جادهها و راهها رانندگي نكنيم، حداقلهاي ايمني را رعايت كنيم، بي سبب براي خود و ديگران خطرآفريني نكنيم، تا حداقل قدري از اين فجايع انساني كاسته شود.
منبع: روزنامه آفرینش