«بادیگارد» ابراهیم حاتمیکیا
درباره محافظی شخصی به نام حیدر است که از
جان یکی از شخصیتهای مهم نظام (معاون اول رئیس جمهور) محافظت میکند اما بعد از ترور این معاون اول، حاج حیدر قصه حاتمی
کیا متوجه میشود که او بیش از آن که به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است.
حیدر بعد از این ماجرا دچار تشکیک میشود و همین امر باعث میشود که محافظت از آن فرد را کنار بگذارد. اما به دلیل خدماتی که حیدر به نظام و شخصیتهای مهم کشور کرده است او را به محافظت از فرد دیگری میگمارند که یکی از فعالان هستهای کشور است.
ابراهیم حاتمیکیا بعد از اکران این فیلم در جشنواره فجر در برابر نقدهایی که این ساخته حاتمیکیا را متهم به سیاسی بودن و در نقد دولت روحانی میکردند ایستاد و گفت:« بادیگارد نقد دولت روحانی نیست.» بسیاری از منتقدین مقایسه دهه شصت با نشان دادن عکس شهید بهشتی و دهه نود با نشان دادن عکس حسن روحانی، را کنایه مستقیم حاتمی کیا به رئیس دولت یازدهم دانسته اند.
در این نوشتار اما میخواهم پا را فراتر بگذارم و بگویم که نه این مقایسه بلکه هدف اصلی این فیلم تخریب دولت روحانی به شکل کاملا هنرمندانه است. فیلم حاتمی کیا دو شخصیت و یک کلید واژه مهم دارد.
شخصیت اصلی داستان همانگونه که در بالا به آن اشاره شد«حیدر» است. او با سابقه حضور در دفاع مقدس، عهده دار حفاظت از شخصیت های نظام است. یعنی یادیگارد است یا آنگونه که خود می گوید محافظ است.
شخصیت دوم یک دانشمند جوان هسته ای به نام میثم استبا بازی «بابک حمیدیان» که حاج حیدر وظیفه محافظت او را دارد.
کلیدواژه این فیلم اما درست
راهگشای پسا ذهن حاتمی کیا در این فیلم است. معمولا در فیلمهای گذشته او، قهرمانها
از القابی مانند، سردار و حتی حاجی فرار میکردند اما حیدر وقتی مشاور آقای معاون اول او را «حاج حیدر» خطاب میکند، به سرعت اعلام می کند که یک "سرهنگ"
است.
سرهنگ واژه آشنایی در ادبیات سیاسی ایران است. به خرداد ۹۲ برگردید و جمله معروف حسن روحانی در مناظره معروف انتخابات ریاست جمهوری را به یاد آورید: «من سرهنگ نیستم.» ؛حالا به ادامه داستان توجه کنید.حیدر با یک فداکاری قابل تحسین که اتفاقا درخشان ترین سکانس بادیگارد هم هست از جان این دانشمند هستهای دفاع می کند.
این داستان را در مقیاس بزرگ تر تصور کنید و آن را با فضای سیاسی ایران مقایسه کنید. میثم داستان حاتمیکیا همان پرونده هستهای است که باید فردی از آن حمایت کند. حاج حیدر هم میتواند نقش رئیس جمهوری را بازی کند از دستاوردهای هستهای دفاع میکند و حتی حاضر است جان خود را از دست بدهد. به نظر سازنده آژانس شیشهای، پرونده هستهای ایران احتیاج به یک بادیگارد یا محافظ دارد که به سر منزل مقصود برسد و چه کسی بهتر از یک سرهنگ.
آقا ابراهیم سینمای ایران همانطور که در فیلم، دهه بهشتی را با دهه روحانی مقایسه می کند، اعتقادی به دیپلماسی شیخ دیپلمات ندارد و بر این باور است که او نمی تواند بادیگارد دستاوردهای هسته ای باشد.
برخلاف آنچه حاتمی کیا می گوید، فیلمش سیاسی است.