زهرا كيانبخت در روزنامه آفرینش نوشت: تا پايان سال، زمان چنداني باقي نمانده، سالي كه اتفاقات تلخ و شيرين بسياري را در ذهن مردم ما ماندگار كرد و شايد بتوان در رأس همه اتفاقات برجسته امسال، از برجام و تلاش نمايندگان ايران براي به ثمر رساندن آن نام برد كه با بسته شدن پروندهي تحريمها، لبخند را بر لب بسياري از مردم ما نشاند و نيز، به احتمال قوي، وقايع منا و ازدست دادن انسانهاي زيادي در جريان آن، كه عدهي زيادي از آنها، جزء هموطنانمان بودند، در نظر بسياري از ما ميتواند به عنوان تلخترين رويداد امسال قلمداد شود.
اما با عنايت به اينكه توافق درخصوص برنامهي جامع اقدام مشترك، به مثابه يكي از مهمترين و پررنگترين تيترهاي خبري امسال، رقم خورده است، اين اميد را هم ميتوان داشت كه يك نوع برجام دروني نيز در كشور نهادينه شود. برجامي كه بخش عمده تحقق آن، در گرو همراهي و دلسوزي مسئولين براي به سرانجام رساندنش است.
درواقع، به نظر ميرسد يكي از مهمترين مشكلات فعلي جامعه ما، پايين بودن آستانه تحمل عمومي و آمار خشونتها و درگيريهاست كه موجب ميشود پروندههاي مربوط به خشونتهاي اجتماعي در طول سال، قطورتر و قطورتر شوند.
به بيان ديگر، اينكه ما در عرصه جهاني، خواستار صلح هستيم و پيام آن را نيز از طريق مذاكرات برجام به گوش جامعه بينالملل رسانديم، اقتضا ميكند در سطح ملي هم به نوعي «ديگرپذيري و پرهيز از خشونتهاي كلامي و رفتاري» روي آوريم؛ چيزي كه امروز، يكي از نيازهاي اساسي جامعه ماست.
در همين راستا، اين انتظار را ميتوان از مسئولان داشت كه با پرهيز از تخريب و توهين رقيبان، فضاي جامعه را به سمت اخلاقمداري و كاستن از خشونتها ببرند.
همان طور كه هر يك از افراد جامعه نيز ميتوانند با بالا بردن آستانه تحمل خود و روي آوردن به ابزار مذاكره و گفتمان به جاي خشونت، درگيري و نزاع، سهمي در نهادينه كردن اين برجام دروني داشته باشند. به عنوان يك نمونهي بسيار كوچك در اين خصوص، ميتوان به اظهارات يكي از رؤساي شعبههاي دادسراي کيفري استان تهران اشاره كرد كه مدتي قبل در گفتگويي بيان كرده بود: 70 درصد قتلها ناشي از «جنون آني» است ودر ادامه، آمار نزاع و درگيري در کشور را نگرانکننده خوانده بود.
بيشك، تصميماتي كه در حوزههاي مختلف گرفته ميشود بهخصوص در حوزههاي اقتصادي و فرهنگي، ميتواند به طور قابلتوجهي، سلامت روان و خشونتپرهيزي را در جامعه، بكاهد يا رواج دهد و همين مسأله، بار مسئوليت مديران و مسئولان را سنگينتر ميسازد تا با اتخاذ تصميمات مناسب، مانع از اين شوند كه خشونت، همچون يك بيماري مسري، افراد جامعه را با خود درگير كند.
در كنار آن، ما نيز به عنوان فردي از افراد جامعه، در هر شغل و جايگاهي، ميتوانيم به كمرنگ شدن خشونت در جامعه كمك كنيم تا ديگر، در لحظات حساس نزاع كه ممكن است بر سر مسائل بيارزش، يك يا چند قرباني نيز داشته باشد، اولين كاري كه ميكنيم در آوردن گوشي موبايل و تصويربرداري از آن نباشد و روحيه تعارفي بودني را كه ايرانيها به آن شناخته ميشوند، به جاي هر موقعيت ديگري در هنگام رانندگي به نمايش بگذاريم تا فرهنگ رانندگي ما بالاخره روزي، به سطح مطلوب، نزديك شود.
به هر حال، كاستن از بار خشونتها در جامعه و پررنگ كردن نوعدوستي در آن، چيزي است كه ميتواند جامعه ما را به سمت و سوي يك جامعه رشديافته سوق بدهد.