در این میان در شبکه های مجازی این بحث درگرفته که آیا این استقبال به منزله شکست کمپین نخریدن خودرو صفر است؟
بدون آن که بخواهیم واردجزییات بحث کمپین علیه خودروهای صفر شویم ازاین واقعیت نمی توان صرف نظر کرد که تا پیش از این حداکثر وام خودرو 15 میلیون تومان بود که در عالم واقع نیزبرای همه محقق نمی شد با دوره بازپرداخت 36 ماهه و با سود 20 درصد و حالا هم وام خودرو افزایش یافته و هم مدت زمان بازپرداخت وهم سود کاهش پیدا کرده است.
این را هم در نظر بگیریم که بانک ها تا کنون این گونه و بدون مطالبه مدارک و اسناد مختلف وام نمی دادند.ضمانت های مختلف و جدی می خواستند(مانند گواهی کسر از حقوق) اما در این طرح سپردن چک و سفته کافی است و خوش بختانه راه تبدیل به وجه نقد با قابلیت تورم زایی بسته است.
با این نگاه می توان گفت پویش جمعی بی اثر نبوده و از کسانی که طعنه می زنند کمپین شکست خورد می توان پرسید: مگر هدف ورشکسته و نابود کردن خودروسازان بود؟
یکی از مشکلات حرکت های جمعی در ایران که موجب ایجاد حساسیت در نهادهای امنیتی هم می شود این است که در یک موضوع خاص متوقف نمی شوند و درصدد تعمیم و تسری آن به عرصه های متفاوت و متنوع برمی آیند و همین اسباب دردسر می شود.
اگر هدف از کمپین این بود که حقوق مشتری یادآوری شود و خودروسازان گمان نکنند مردم در هر حالت محکوم به خرید هستند تا حدی به موفقیت رسیده اما اگر این هدف را دنبال میکردند که خودروسازان را زمینگیر کنند بله به نتیجه هم نرسیده اما مگر چنین قراری بوده است؟
در کشمکش هایی از این دست بهتر است طرفین به بازی برد – برد تن بدهند و به جای اصرار بر حداکثرها بر روی حداقل ها یا خواست میانی به توافق برسند و اکنون به نظر می رسد این اتقاق افتاده است. چه طرفین به روی خود بیاورند و چه انکار کنند.
فراموش نکنیم آن کمپین در قبال خودروسازانی بود که از حمایت برخی رسانه ها نیز برخوردار بود و شبکه های اجتماعی قدرت خود را تحمیل کردند.
ممکن است برخی انتظار داشتند خودروسازان به قیمت های قبل از افزایش دلار در سال 90 بازگردند اما در عالم واقع این امر امکان پذیر نبود چون همین حالا هم دلار 3500 تومان است و حقوق و دستمزد ها نیز افزایش یافته هر چند به میزانی نبوده که قدرت خرید قبلی حفظ شود.
اما همین که خودروسازان از تفرعن قبل عقب نشستند و حال به میزان استقبال مشتری می بالند می تواند یک دستاورد تلقی شود.
این که آیا این همه عطش برای صاحب خودرو شدن یا تغییر مدل آن واقعی است یا کاذب موضوع این مطلب نیست و جای دیگری می توان به آن پرداخت. این که پرداخت این همه قسط به دارندگان فشار می آورد و در پایان احساس زیان می کنند یا عجالتا با مبلغی اندک امکان استفاده از خودرو را می یابند و همین برای آنها اولویت دارد نیز باز در گفتاری دیگر می تواند مورد اشاره و تحلیل قرار گیرد.
عجالتا می توان گفت کمپین «نه به خرید خود رو صفر» با نگاه صفر و صدی به نتیجه نرسید اما با نگاه نسبی موفق شد و با تعدیل برخی موضع گیری ها و نفی مطلق انگاری و رواج نسبی نگری می تواند به عنوان نمونه ای از توانایی های جامعه مدنی و شبکه های اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
این نکته از آن رو آمد که گروهی ثبت نامکنندگان را به مثابه پیمانشکنان سرزنش میکنند و دسته ای فعالان آن پویش و کمپین را که دیدید به نتیجه نرسیدید؟ در حالی که نه این میزان از پرداخت وام سابقه داشته نه عرضه 21 مدل خودرو برای جلب توجه مشتری و البته خودروسازان باید اعتماد نسبی را که دوباره جلب کرده اند پاس دارند و بدانند همواره حق با مشتری است.
با تشكر
نکته مهم :خودرو سازان و بانکها با توجه به اینکه از اولین روز اغاز طرح جدید و با مشاهده استقبال هیجانی از طرح جدید دبه دراوردند و شرایط بازپرداخت و سود و زمان تحویل را به نفع خودشان تغییر دادند از هم اکنون قابل پیش بینی است که برای زمان تحویل خودرو هم خلف وعده کنند. مطمئن باشید که تاخیرتحویل خودرو برای همه مشتریان بخصوص مشتریان سایپا اتفاق میافتد چرا که سایپا توان تولید خودرو برای مشتریان جدید را ندارد این خودرو ساز در زمان رکود و نبود مشتری هم تاخیر تحویل داشت . پس مشتریان باید از هم اکنون برای دریافت جریمه دیرکرد تحویل خودرو و سود پول واریزی به حساب خودروسازان (جمع پرداختی مشتری و وام بانکی ) هوشیار باشند چون چیزی در مورد تاخیر تحویل و میزان سود در خرید جدید وجود ندارد.
حرف کمپین قیمت بالای خودرو و کیفیت بسیار پایین خودروها بود. حال کدامیک از این دو به نتیجه رسیده؟ کیفیت بالا رفت؟ قیمت پایین آمد؟
تنها اتفاقی که افتاده این هست که همان خودروهای بی کیفیت نه تنها همچنان با قیمت بالا، که با یک سود 16 درصد فروخته میشوند تا بانک ها هم یه سودی از این ماجرا ببرند.
باز هم سر مردم کلاه رفت!!!!
این ماشینهایی که هفت هشت ماه زیر آفتاب مونده را نقد کردند وگرنه هم از بین می رفت و هم مدلشون میومد پایین.
گزينه اول:
شما خودرو مي خريد و 7 ميليون را نقد و 25 ميليون را طي اقساط 7 ساله ماهانه 496 هزار تومان مي پردازيد در پايان سال 7 شما يك خودرو فرسوده با متوسط 210 هزار كيلومتر كاركرد كه حدود 50 ميليون برايش پرداختيد و حدود 18 ميليون مي ارزه
گزينه دوم:
ماهانه 496 هزار را در شركت بيمه سرمايه گذاري كنيد و 7 ميليون را در يكي از بانك هاي سپرده طولاني مدت كنيد در پايان 7 سال نقدا 106 ميليون تومان بابت بيمه عمر و از بانك هم 31 ميليون جمعا" 137 ميليون پول خواهيد داشت.
مواظب باشید
بازپرداخت 48 میلیون
واه واه واههههههههههههههه
با حمایت دولت روحانی و رسانه های ایران ا،ز خودروسازها هدفمون محقق نشده