عصر ایران؛ مهرداد خدیر- درست در روزی که رییس جمهوری فرمان اجرای «برجام» یا برنامه جامع اقدام مشترک را در پی تایید طرح مجلس شورای اسلامی در شورای نگهبان صادر کرد علیرضا زاکانی نماینده اصولگرای مجلس که ریاست کمیسیون ویژه بررسی برجام را برعهده داشت در نشستی با همفکران خود در اردبیل از «6 نوع نظارت» - به ادعای او ظالمانه -گفته که «بر کشور تحمیل شده» و این که «دولت می خواهد قهرمان ملی برجام باشد».
با توجه به نقشی که آقای زاکانی طی 40 روز جلسات کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس ایفا کرد اشاره به چند نکته خالی از لطف نیست:
1- با این اظهارات روشن میشود که ریشه مخالفت شماری از اعضای کمیسیون تحت ریاست ایشان با برجام را باید در دو موضوع جُست:
اول: نظارتهای به گفته او «ظالمانه» و دوم: این که دولت میخواسته یا میخواهد یا میتواند در این قضیه قهرمان ملی شود. پس آنان مخالفت میکردهاند تا اولا نظارتهای «ظالمانه» برچیده شود و ثانیا دولت، «قهرمان ملی» نشود.
یک نمونه از این «نظارت های ظالمانه» را نیز این گونه معرفی کردهاند: «حداکثر 24 ساعت بعد از تصویب بر اساس ماده 77، غرب هر کجا را که دلش بخواهد میتواند بازرسی کرده و حتی از تاسیسات امنیتی دفاعی و نظامی حال و آینده ما بازرسیهای خود را انجام دهد».
این در حالی است که «24 ساعت» در متن پیشنهادی اولیه 1+5 آمده بود ولی با تلاشهای ظریف و عراقچی «24 ساعت» به «24 روز» تبدیل شد و «هر کجا» هم نیست و اهل فن می دانند که 24 ساعت کجا و 24 روز کجا! در 24 ساعت نوعی غافلگیری وجود دارد و به عکس، در 24 روز، آمادگی کامل. آیا آقای زاکانی نمیداند در بند 77 نه 24 ساعت که 24 روز آمده و یکی از دستاوردهای مهم هیات ایرانی اتفاقا همین تغییر بوده است؟!
2- از این اظهارات این گونه برمیآید که دغدغه کمیسیون یا شخص زاکانی بیشتر این بوده که دولت و در واقع روحانی یا ظریف قهرمان ملی نشوند. حال آن که اگر برجام به نفع ملت است – که هست – چرا کسی یا کسانی که برای برچیدن تحریمها، دور کردن خطر جنگ از کشور، مقابله با فساد به بهانه دور زدن تحریمها، گشایش اقتصادی و تزریق آرامش به جامعه خسته و ملتهب کوشیده و موفق شدهاند قهرمان ملی نشوند؟
3- نگرانی از «قهرمان» شدن دولت را میتوان نگرانی از انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی دانست و فقرههای بعدتر انتخاباتی و حتی دورتر در انتخابات ریاست جمهوری. وگرنه قهرمان بودن یا نبودن این افراد برای کسانی که مدعیاند دنیا را سه طلاقه کرده و جز به خدمت خلق و عبادت خالق و راهنمایی مخلوق مشغول نیستند نباید نگرانیآور باشد.
4- آقای زاکانی گفته است:« عدهای اصرار داشتند برجام به مجلس نیاید ومساله در شورای عالی امنیت ملی به نفع خودشان تمام شود اما مجلس در این موضوع پافشاری کرد و علیرغم اینکه لاریجانی و روحانی راضی نبودند برجام به مجلس بیاید، مجلس در قالب کمیسیون ویژهای برجام را مورد بررسی قرار داد تا به صورت فنی، اصولی و دقیق روی آن مباحث مطرح شود.
آنان دوست داشتند در یک سناریوی طراحی شده، سرسری و به صورت سربسته این مساله را از مجلس عبور دهند اما ما کار را به حدی پیش بردیم که حتی از آمانو (مدیر کل آژانس) دعوت کردیم تا به مجلس بیاید در حالی که عدهای از دوستان ما در مجلس به این کار ما خرده میگرفتند که چرا آمانو را به کمیسیون ویژه برجام میآورید؟»
از ایشان باید پرسید: دستتان درد نکند. برجام را به مجلس بردید. اما چه شد؟! نه دولت لایحه داد، نه گزارش کمیسیون متبوع شما به مجلس رفت بلکه دست آخر، طرح «اقدامات متقابل و متناسب دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» را که کمیسیون امنیت ملی تهیه کرده بود تصویب شد. اگر این نتیجه باب میل شماست که به چه اعتراض دارید؟! اصرار داشتید برجام به مجلس بیاید که آمد. اگر هم از نتیجه راضی نیستید و این موخره باب میل تان نیست پس چرا این قدر به مقدمه آن می بالید؟!
آیا آنان که به تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام – به رغم نظر رییس جمهور و رییس مجلس- رای دادند «مجلس» بودند و آن 161 نفر که سه شنبه هفته پیش به جزییات طرح رای دادند و اشک دوستان شما را در آوردند «مجلس» نبودند؟
اگر سناریو این بوده که برجام «سرسری و سربسته از مجلس عبور کند» حالا این اتفاق افتاده یا نه؟ اگر افتاده که خود جناب ایشان نیز به بخشی از این سناریو تبدیل شدند و دیگر جای افتخار ندارد و اگر این اتفاق نیفتاده از کدام سناریو صحبت می کند؟
جان کلام رییس کمیسیون سابق برجام اما این است:« ما به هیچوجه در مجلس در این موضوع کمکاری و کمفروشی نکردیم اما به دلایل مختلف برجام به تصویب رسید.» یعنی ایها الناس ! ما کار خودمان را انجام دادیم ولی «به دلایل مختلف» برجام به تصویب رسید. اما اگر «به دلایل مختلف» برجام به تصویب رسید لابد به همین «دلایل مختلف» بوده که آقایان روحانی و لاریجانی در ابتدا تمایلی به ارایه لایحه یا تهیه طرح نداشتند و جای اعتراضی باقی نمیماند.
میماند این که میخواهند بگویند «به تکلیف مان عمل کردیم». در نگاه تکلیفگرایانه اما اولا تکلیف بر نتیجه ارجح و مقدم است. چندان که مرحوم امام میگفتند: «ما مامور به تکلیفایم نه به نتیجه» و دغدغه «نتیجه» جایی ندارد. ثانیا اگر مبنا انجام تکلیف باشد نباید نگران باشند که کی قهرمان میشود و کی نمیشود.
اسلام و مسلمانی که دغدغه آنها نیست
منظور اینه که دولت تلاش دارد ولو به قیمت تحقیر ملت و به خطر انداختن امنیت ملی یک شوی انتخاباتی راه بیاندازد!!!!!!!!!!!
جالب اينكه همه هم خود را محق ميدانند