۲۶ شهريور ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۷۶۴۳۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۹ - ۲۴-۱۰-۱۳۹۳
کد ۳۷۶۴۳۰
انتشار: ۱۱:۳۹ - ۲۴-۱۰-۱۳۹۳

درخواست طلاق از شوهر قاتل!

از آن روز به بعد زبانش دراز شده بود، در حضور من می‌نشست و مدام با گوشی تلفن همراهش ور می‌رفت. یک روز گوشی‌اش را برداشتم و پیامکی از شماره‌‌ای ناشناس با این مضمون که «سعید پول جور کن و دهانم را ببند وگرنه به زنت می‌گویم چه غلطی کرده‌ای و...» دیدم.
مردی جوان که از چندی پیش با زنی جوان رابطه پنهانی برقرار کرده بود  سر یک اختلاف وی را به قتل رساند.

به گزارش ایران، همسر این مرد وقتی راز هولناک شوهرش فاش شد به دادگستری مشهد مراجعه کرده و طلاق خواست. 

وی گفت: با هزار امید و آرزو راهی خانه بخت شدم اما از همان روز اول شوهرم عصبی بود و دنبال بهانه می‌گشت تا کتکم بزند.

به هر بدبختی که بود خون دل خوردم و صبر کردم تا اینکه صاحب یک فرزند شدیم، فکر می‌کردم با تولد بچه‌مان اخلاقش عوض خواهد شد اما هر روز که می‌گذشت  اوضاع بدتر و بدتر می‌شد.

حدود سه ماه پیش کاسه صبرم لبریز شد و شکایت کردم، می‌خواستم او را  با قانون روبه‌رو کنم تا بلکه به سر عقل بیاید اما دو شبانه‌روز بچه‌ام را از من دور کرد و من که تحمل دوری بچه را نداشتم از شکایتم گذشتم و دوباره  به همان جهنمی برگشتم که او برایم ساخته بود.

از آن روز به بعد زبانش دراز شده بود، در حضور من می‌نشست و مدام با گوشی تلفن همراهش ور می‌رفت.  یک روز گوشی‌اش را برداشتم و پیامکی از شماره‌‌ای ناشناس با این مضمون که «سعید پول جور کن و دهانم را ببند وگرنه به زنت می‌گویم چه غلطی کرده‌ای و...» دیدم.

آن روز موضوع را با سعید مطرح کردم، زیر بار نمی‌رفت و حتی مرا مورد حمله شدیدی قرار داد. از دست این کارهایش عذاب می‌کشیدم و به خودم می‌گفتم مگر من از زنان دیگر چه کم دارم که شوهرم به من خیانت می‌کند و تازه اگر خواسته‌ای دارد یا ایرادی در من می‌بیند چرا مثل آدم حرف دلش را نمی‌گوید و...

چند وقت پیش بود که همسایه‌ها به من خبر دادند وقتی به خانه پدرم می‌‌روم زنی به خانه‌مان رفت و آمد دارد. با شنیدن این حرف‌ها واقعاً داشتم دیوانه می‌شدم، او را نفرین می‌کردم و برای خودم تأسف می‌خوردم. این اواخر او خرجی بخور و نمیری دستم می‌داد و دیگر هیچ توجهی به من و بچه‌مان نداشت تا اینکه  دوماه پیش برای شرکت در مراسم عروسی یکی از اقوام به شهرمان رفتیم.

همسرم می‌گفت خودرو خراب شده و باید با اتوبوس برویم، او کلافه بود و نمی‌توانست خودش را آرام کند. حتی در مراسم عروسی همه اقوام و آشنایان می‌گفتند چرا سعید این طوری شده و...
در راه برگشت او به گریه افتاد و از من حلالیت خواست. به مشهد که  رسیدیم یک تاکسی دربست گرفت و گفت: شما به خانه بروید، من کاری دارم و زود برمی‌گردم. حرکات و رفتارش برایم خیلی عجیب بود، او به خانه برنگشت. روز بعد مأموران کلانتری گلشهر مشهد آمدند، دنبال سعید می‌گشتند.

وقتی علت را جویا شدم گفتند شوهرتان زنی را داخل خودرویش به قتل رسانده است.  بعد از دستگیری‌اش فهمیدم همان زنی را کشته که با هم رابطه پنهانی داشتند. سعید تاوان اشتباهات خودش را به بدترین شکل داد، دلم برایش می‌سوزد و واقعاً برایش متأسفم. حتی یک بار حاضر نشد بنشیند و با هم چند کلمه حرف بزنیم. غرور و لجبازی و  دنبال هوی و هوس رفتن از او یک قاتل ساخت.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: طلاق ، قتل ، رابطه پنهانی
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
«مریخی»؛ فیلمی دربارۀ علم و انسان و امید سفر در زمان؛ عکسی از یهودی‌های شیراز ، سال ۱۳۵۲ (عکس) زیبایی های کار معمار ایرانی در نوشهر (عکس) چکاپ کامل خون چیست و شامل چه آزمایش‌هایی می‌شود؟ دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: خانم‌ها همخوانی می‌کنند اما برای آوازخواندن یک خانم در جمع آقایان مجوز نمی دهیم نمی توانیم برای آوازخواندن یک خانم در جمع آقایان مجوز بدهیم پکارد اِکسلنس رونمایی شد؛ تولد دوباره یک برند جاودانه پس از ۱۷ هزار ساعت کار دقیق (+عکس) مارتین لوتر؛ کشیشی که "ایمان" را از چنگ "کلیسا" نجات داد امکان واردات خودرو با سرمایه گذاری خارجی در ایران پل طبیعت پنجشنبه شب طلایی می‌شود بهره‌گیری پلیس از هوش مصنوعی برای کنترل و مدیریت ترافیک وویا تایشان، رقیب چینی رولزرویس کالینان رونمایی شد (+عکس) عروس قاتل با بخشش پدرشوهر از اعدام رهایی یافت وقتی معماری و طبیعت در مکزیک یکی می‌شوند (عکس) سلول‌های مرموزی که رازهای تازه‌ای از بدن برملا می‌کنند