امروز استقلال باید برنده میدان را ترک کند تا شاید فرصت جبران مقابل پرسپولیس دوباره درست شود. امروز استقلال با شایدها و البته بایدهایش رخ در رخ ذوب میایستد. استقلال امروز یک باید دارد، بردن ذوبآهن و یک شاید که آن دیدار دوباره با رقیب سنتی است. برای این بازی هیچ بحث فنی خاصی را نمیتوان پیش کشید. فقط میتوان گفت که آبیها برای آنکه ذوب را مغلوب کنند به اندکی شانس و روحیه نیاز دارند.
عصر ایران - پشت گذرگاه تاریکی گیر افتاده که آن سرش ناپیدا است. امیر قلعهنویی نمیداند پس از این بازی چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود، از استقلال خواهد رفت یا دوباره پایههای نیمکتش سفت و محکم خواهد شد. برای امیر قلعهنویی یک اتفاق رویایی است، اینکه امروز ذوب را شکست دهد و پرسپولیس هم از سد گلگهر بگذرد و آنگاه کمتر از 10 روز دیگر دوباره رخ در رخ پرسپولیس قرار بگیرد. آری رویایی است اگر استقلال افتاده بر خاک که با انبوهی از طعن وارد میدان امروز میشود مقابل ذوب به برتری برسد و پرسپولیس هم گل گهر را مغلوب کند تا دوباره فرصت انتقامی بزرگ از ارتش سرخ را داشته باشد.
دنیا برای امیر بهشت خواهد شد اگر امروز یحیی را با آرمانهای بلند پرسپولیسیاش شکست دهد و پرسپولیس هم خود برنده میدان بازی با گلگهر باشد و آنگاه در دربی دوباره رخ در رخ سرخها قرار بگیرد و جبران مافات کند. چه فرصتی از این بزرگتر تا امیر قلعهنویی دوباره به همان مربی دستنیافتنی بدل شود و تمام سیاهیهای این روزها را از مقابل خودش پاک کند؟ بازگشت به روزهای آرام میتواند در عرض کمتر از دو هفته رقم بخورد.
یعنی استقلالی که امروز آب خوش از گلویش پایین نمیرود، استقلالی که مشکلات مالی سر تا پایش را فرا گرفته و ستارههایش در معرض جدایی قرار دارند ناگهان بدل شود به تیمی آرام و امیدوار. قلعهنویی در جستوجوی بهشتی تازه است. مانند آن روزها که در اوج بود. آن ایامی که پیوسته به واسطه بردهایش به تیتر یک رسانهها بدل میشد نه حالا که از در و دیوار برایش میبارد. حاشیه پشت حاشیه، خبر پشت خبر و احتمال در پس احتمال. تصورش که امیر با فرض باخت به ذوبآهن همچنان روی نیمکت استقلال باشد قدری دشوار است مگر اینکه او بخواهد به واسطه فاصله کمی که تا صدر جدول فاصله دارد بماند و در نیمفصل دوم جبران کند. مگر اینکه قلعهنویی پیش خودش بگوید میمانم و میجنگم.
برای او اما عاقلانه است که برنده بازی بزرگ امروز لقب بگیرد و دعا کند پرسپولیس هم ساعتی قبل از سد گلگهر بگذرد و آنگاه پنجه در پنجه حریفی بیندازد که اسباب ناخوشیاش را فراهم کرده است. برای امیر جانشینتراشی هم شده است. از پرویز مظلومی و صمد مرفاوی که همین دیروز از سمتش در صبا استعفا داد تا علی منصور. مربی خارجی هم میتواند گزینه باشد اما امیر هرگز دوست ندارد با این فضاحت از استقلال برود. او میخواهد در اوج با آبیها وداع کند؛ اگر بخواهد روز وداعی را پیش روی خود متصور باشد. استقلالی که امروز رخ در رخ ذوبآهن قرار میگیرد تیم آنچنان مستحکمی نیست. آنها به پرسپولیس باختهاند، آنها خستهاند، آنها روحیه ندارند و آنها هزار و یک دلیل برای تکرار باختی دیگر مقابل ذوبآهن پیش روی خود دارند اما باخت در این بازی یعنی مرگ، یعنی نیستی. یعنی بحرانهای بیشتر و شاید اخراج یا استعفای امیر قلعهنویی و هزار و یک شاید دیگر.
امروز استقلال باید برنده میدان را ترک کند تا شاید فرصت جبران مقابل پرسپولیس دوباره درست شود. امروز استقلال با شایدها و البته بایدهایش رخ در رخ ذوب میایستد. استقلال امروز یک باید دارد، بردن ذوبآهن و یک شاید که آن دیدار دوباره با رقیب سنتی است. برای این بازی هیچ بحث فنی خاصی را نمیتوان پیش کشید. فقط میتوان گفت که آبیها برای آنکه ذوب را مغلوب کنند به اندکی شانس و روحیه نیاز دارند. در داشتن شانس هیچ دخلی نیست اما میشود استقلال را با روحیه و استحکام مطلوبتری رخ در رخ ذوب قرار داد که این برمیگردد به هنر امیر قلعهنویی...