عصر ایران؛ هومان دوراندیش - محمدابراهیم رضایی، نماینده مردم خمین در مجلس شورای اسلامی، رای نیاوردن مکرر گزینههای پیشنهادی حسن روحانی برای وزارت ورزش و جوانان را ماجرای عجیبی میداند چرا که، به گفته او، تطابق چندانی با فضای مجلس در روز رایگیری ندارد. با این حال، رضایی معتقد است که ادبیات حسن روحانی در روز رای اعتماد به نصرالله سجادی، در رای نیاوردن او بیتاثیر نبود. وی همچنین نارضایتی نمایندگان مجلس از استانداران تعیینشده از سوی وزیر کشور را عامل دیگری میداند که موجب مخدوششدن حسن ظن اولیه مجلس به دولت شده است.
***
*مشکل انتخاب وزیر ورزش دقیقاً از کجا نشات میگیرد؟ چرا در بین وزرای روحانی، وزیر ورزش کارش به اینجا کشیده شده؟بله، شاید این توقع وجود داشت که وزیر ورزش، در قیاس با سایر وزرا، شانس بیشتری برای گرفتن رای اعتماد داشته باشد. در هر سه مورد قبلی هم، فضای مجلس به طور کلی مثبت بود و ما مطمئن بودیم که وزیر ورزش رای میآورد. بویژه درباره گزینه اول، این اطمینان بیشتر بود. ولی سوابقی که بر ذهن نمایندگان اثر گذاشت، یعنی نقش برخی از این وزرا در فتنه 88، که البته به نظر من دلیل خیلی محکمی هم نبود، نهایتاً کار وزیر ورزش را به اینجا کشاند. مثلاً در روز رای اعتماد به همه وزرای دولت روحانی، فراکسیون روحانیان در آخرین لحظه اطلاعیهای صادر کرد و به نوعی به اعضای خودش تکلیف کرد که به تعدادی از وزرا رای ندهند که نخستین گزینه روحانی برای وزارت ورزش هم، جزو همین افراد بود.
*چه شد که فراکسیون روحانیان ناگهان چنین موضعی اتخاذ کرد؟نمیدانم چه شد ولی به هر حال اسم پنج وزیر پیشنهادی را اعلام کردند. یعنی همان سه وزیری که رای نیاوردند:وزرای آموزش و پرورش، آموزش عالی و ورزش و جوانان.
*آن دو گزینه دیگر چه کسانی بودند؟ بیژن زنگنه و جواد ظریف؟آقای ظریف نه، ولی آقای زنگنه بود و آقای ربیعی.
*به نظر میرسید که روحانیان مجلس علیه دولت روحانی موضعگیری نکنند. در روز رای اعتماد به کل وزرا، فراکسیون روحانیان تحت تاثیر مواضع حمید رسایی قرار گرفت؟نه، رسایی نقش چندانی نداشت. مشکل اصلی، مشکلی آییننامهای است. یعنی رای ممتنعها کار دست آقای روحانی داد. رای ممتنع معنا ندارد. رای نماینده باید یا مثبت باشد یا منفی. وقتی رای ممتنع شود، وزیر پیشنهادی ضرر میکند. یعنی آن رای عملاً منفی میشود در حالی که رایدهنده نظرش منفی نبوده است. اگر این قسمت آییننامه اصلاح میشد، قطعاً این افراد هم رای میآوردند. اگر یک مخالف سفت و سخت رای چهار پنج نفر را هم از موافق به ممتنع بدل کند، ممکن است یک وزیر یپشنهادی رای اعتماد نیاورد.
*الان که کار وزرات ورزش و جوانان به این جا رسیده، این تصور در لایههایی از جامعه شکل گرفته است که مجلس از دولت نارضایتیهایی دارد و به نوعی با دولت لج کرده است. من فضای مجلس را فضای لجبازی با دولت نمیبینم. یعنی هیچ نمایندهای را نمیبینم که بخواهد از دولت انتقام بگیرد و به همین دلیل، به یک وزیر رای ندهد. اما آقای روحانی در جلسه دفاع از سومین گزینه پیشنهادیاش برای وزارت ورزش و جوانان، ادبیاتی به کار برد بسیار نامناسب بود و عدهای از نمایندگان ناراحت شدند. با این حال من بعید میدانم کسی در مجلس به دلیل ادبیات آقای روحانی، به آقای سجادی رای نداده باشد.
*واقعاً معتقدید نمایندگان از ادبیات روحانی ناراحت شدند ولی این ناراحتی نقشی در رای نیاوردن سجادی نداشت؟نمیتوانم بگویم نقشی نداشت ولی فضا، فضای لجبازی نبود. شاید آن ادبیات بر رای برخی از کسانی که میخواستند رای مثبت به وزیر پیشنهادی بدهند، اثر گذاشته باشد. ولی آن روز بحث اصلی نمایندگان این بود که در سوابق یک وزیر، که در یک جایگاه استراتژیک نظام قرار میگیرد، هیچ گونه شبههای نباید وجود داشته باشد. یعنی او باید مبرای از هر گونه خطای استراتژیک باشد و ایستادگی در برابر نظام در سوابقش وجود نداشته باشد. پس بحث لجبازی با آقای روحانی در کار نبوده است.
*منظورتان این است که آقای سجادی در ماجرای تحصن نمایندگان مجلس ششم و تهدید مدیران دولت خاتمی به استعفا، در برابر نظام ایستاد؟
بله، دلیل رای ندادن نمایندگان به آقای سجادی، 80 درصدش این بود و شاید 20 درصد هم نوع ادبیات آقای روحانی در مجلس بود. ولی کسی آشکارا اعلام نکرد که به دلیل ادبیات آقای روحانی به وزیر یپشنهادی او رای نمیدهد.
*انگار ادبیات روحانی در آن جلسه، واکنشی بود به حضور دوبارهاش در مجلس برای کسب رای اعتماد وزیر ورزش و البته واکنشی به نقدهای تند و تیز الیاس نادران به دومین گزینه روحانی برای وزارت ورزش. بعید میدانم. آقای روحانی یک سیاستمدار است و توقع ما این است که سیاستمداری با این وزن و در این جایگاه، کلامش خیلی مناسبتر و پختهتر باشد. در مجلس به هر حال آدمهای گوناگون با ادبیات مختلف وجود دارند و دو نفر هم بلند میشوند و مطالبی میگویند و دیگران هم میشنوند. مگر در روز رای اعتماد برای کل کابینه، سخنانی از این دست درباره دیگر وزرای پیشنهادی گفته نشد؟ درباره آقایان زنگنه و آخوندی هم چنین حرفهایی بیان شد ولی مجلس به این دو گزینه رای داد. مجلس هم مثل آقای روحانی برخوردار از رای ملت است و رئیس جمهور باید به بازی سیاست تن دهد.
*شما فکر میکنید حسن روحانی از چه چیزی ناراحت بود که با آن ادبیات با نمایندگان مجلس حرف زد؟ من نمیدانم. فقط میتوانم بگویم آن ادبیات در شأن آقای روحانی نبود. این ادبیات از کسی که خودش بیست سال سابقه نمایندگی مجلس را دارد، امری بعید و فاقد پختگی لازم است.
*جان کلام روحانی در آن نطق این بود که مجلس همسویی چندانی با رای مردم در انتخابات ریاست جمهوری نشان نداده است. چرا این سخن نازیبنده است؟رای مجلس به تیم اقتصادی آقای روحانی، در طول تاریخ جمهوری اسلامی بینظیر بود. وزیر اقتصاد رای بسیار بالایی آورد.
*ظاهراً روحانی در همان مرداد ماه هم معتقد بود که امتیازات لازم را در چیدمان کابینهاش به جناح اصولگرا داده است و دیگر دلیلی نداشت سه وزیرش رای نیاورند. آقای روحانی خودش اعلام کرده فراجناحی است و اصولگرا و اصلاحطلب نیست. او باید بر مبنای شایسته سالاری کابینهاش را میچید. ضمناً مجلس کی و کجا ضمانت کرده است که به همه وزرای پیشنهادی رئیس جمهور رای بدهد؟ ممکن است همین آقای گودرزی هم امروز رای نیاورد و آقای روحانی باید گزینه دیگری معرفی کند.
*این تصور هم در بین برخی از حامیان روحانی پدید آمده است که مجلس، به دلایلی، در صدد تحقیر حسن روحانی است که دائماً او را بابت رای اعتماد به یک وزیر، به مجلس میکشاند. کسانی که چنین حرفهایی میزنند، بهتر است بدانند این ادبیات اصلاً در شأن آقای رئیس جمهور نیست. این آدمهای حاشیهای معمولاً برای همه دولتها دردسرساز میشوند. رئیس جمهور شخصیت دوم نظام است و هر کس در صدد تخریب یا تحقیر رئیس جمهور باشد، به نظام ظلم کرده است. این حرفها از جانب هر کس که بیان شود، بد است و اصلاً نباید به زبان آورده شود.
*برخی از مردم هم میگویند این مجلس به رئیس جمهوری مثل احمدینژاد نیاز دارد که بیاید در صحن مجلس و غائله راه بیندازد!عجب! این تفکر از ریشه غلط است. فرقی هم نمیکند که مردم کوچه و بازار چنین حرفی بزنند یا اهل سیاست. مگر تخریب مجلس خوب است؟ پس چرا باید با چنین ادبیاتی درباره مجلس اظهار نظر کنند؟ فرقی نمیکند چه کسی مجلس را تخریب کند. چه احمدینژاد باشد چه طرفداران روحانی. تخریب مجلس با چنین سخنانی، از هر کسی که سر بزند، نادرست است.
*ظاهراً اختلاف مجلس و روحانی بر سر وزیر ورزش، تا حد زیادی هم ناشی از دعوای پشت پرده مجلس و دولت در ماجرای تعیین استانداران است. بله، این اثر داشته است. من این حرف را قبول دارم ولی اینکه مجلس در اعتراض به انتصابات وزرات کشور و ادبیات و عملکرد وزیر کشور، به شخص دیگری که واجد صلاحیت وزرات ورزش است رای ندهد، امر بعیدی است. ولی شاید بتوان گفت آن حسن ظن اولیهای که مجلس به دولت داشت، در اثر انتصابات وزارت کشور کمرنگ شده است.
*در ماجرای انتصاب استانداران، مجلس و دولت روحانی دقیقاً چه اختلافی دارند؟دولت ابتدا خودش اعلام کرد که استانداران را از طریق تعامل با نمایندگان مجلس و نماینده ولی فقیه در هر یک از استانها، انتخاب میکند. اما عملا این طور نشد. حتی صد در صد هم برعکس عمل شد. نمایندگان مجلس، که شاید خودشان هم از ابتدا اعتقاد داشتند دولت هر کس را که ترجیح میدهد به عنوان استاندار منصوب کند، وقتی که نظراتشان در تعیین استانداران با بیتوجهی دولت مواجه شد، شاکی شدند. یعنی دولت توقعی در نمایندگان ایجاد کرد ولی برخلاف آن توقع خودساختهاش عمل کرد و این منجر به بروز اختلاف بین نمایندگان و وزیر کشور شد.
*در واقع میتوان گفت وزیر کشور با اینکه گزینهای نزدیک به علی لاریجانی بود، انتصاباتش خیلی به سلیقه سیاسی جناح اصولگرا نزدیک نبود.
دقیقاً همین طور است. همه فکر میکردند که وزیر کشور به عنوان یک شخصیت معتدل به وزارت کشور آمده. آقای رحمانی فضلی، خودش گفته بود که از همه نیروهای شایسته، چه اصلاحطلب چه اصولگرا، در همه استانها استفاده میکند؛ اما عملاً این طور نشد. ظاهرا خود وزیر کشور هم نقشی در انتصاب استانداران ندارد. او اصلاً تصمیمگیرنده نیست. یعنی یک تیم در پشت صحنه، مشغول چیدن مقامات استانهای گوناگون است.
*یعنی عملکرد وزیر کشور منجر به دور شدن علی لاریجانی از حسن روحانی شده است؟نه، آقای لاریجانی اصلاً در این ماجرا دخالت ندارند. آقای لاریجانی به صورت شفاف اعلام کرد که هیچ کسی را به عنوان کاندیدای وزارت به آقای روحانی معرفی نکرده است.
*ولی به نظر میآید آقای لاریجانی در جلسه دوم و سوم رای اعتماد به گزینههای وزارت ورزش، چنانکه باید جانب دولت را نگرفت. نظر شما چیست؟اتفاقاً برعکس بود. من احساس میکردم نظر آقای لاریجانی نسبت به گزینههای پیشنهای آقای روحانی مثبت است ولی در شأن آقای لاریجانی نبود که به نفع گزینه خاصی تبلیغ کند. ولی ما در ارتباطاتی که در خارج از صحن مجلس با آقای لاریجانی داشتیم، احساس میکردیم که نظر ایشان مثبت است و دوست دارد که مجلس به وزیر پیشنهادی آقای روحانی رای بدهد. حتی وقتی آقای سجادی رای نیاورد، آقای لاریجانی متعجب شد؛ چون فضای مجلس فضای مثبتی بود.
*انگار معاون پارلمانی رئیس جمهور هم عملکرد قوی و خوبی ندارد.کسی که معاون پارلمانی میشود باید انرژی بگذارد. حالا خود شما قضاوت کنید که معاون پارلمانی دولت انرژی لازم را برای اطلاعرسانی به سود دولت، انس برقرار کردن با نمایندگان و اقناع نمایندگان خرج میکند یا نه؟
*ظاهراً شما معتقدید مجید انصاری انرژی لازم را صرف پیشبرد خواستههای دولت در مجلس نمیکند. چرا چنین نظری دارید؟کسی که معاون پارلمانی دولت میشود، باید تحرک داشته باشد. اینکه بنشیند تا نمایندگان به سراغ او بروند، موفق نخواهد بود. البته جناب آقای انصاری شخصیت باسابقه و ارزشمند هستند ولی شاید برای این جایگاه مناسب نباشد.
*یعنی شما میگویید مجید انصاری شأن خودش را بالاتر از این میداند که به سراغ نمایندگان مجلس برود و با آنها چانهزنی کند؟نمیدانم؛ ولی باید با نمایندگان ارتباط برقرار کند. شاید این رویه جزو ویژگیهای شخصی آقای انصاری باشد. معاون پارلمانی دولت باید کسی باشد با روحیه باز، با روحیه لازم برای پیگیری جدی و ارتباط برقرار کردن با نمایندگان و پاسخ دادن به سوالات آنها. اگر معاون پارلمانی دولت در انجام این امور کوتاهی کند، قطعاً آقای روحانی ضرر میکند.
*به نظر شما، امروز گزینه جدید تصدی وزارت ورزش، محمود گودرزی، رای میآورد؟
نظر قطعی نمیتوانم بدهم؛ چون اطلاعات کمی درباره این وزیر پیشنهادی دارم. اگر مثل گزینههای قبلی، یک هفته فرصت داشتیم برای بررسی سوابق آقای گودرزی، شاید میتوانستم بگویم رای میآورد یا نه. ولی چنین فرصتی در کار نبوده و آقای گودرزی فقط باید به صحن مجلس بیاید و از سوابق و برنامه خودش دفاع کند. ولی نظر خود من مثبت است. دیگر نمیدانم بقیه دوستانم در مجلس چه نظری دارند. سوابق ورزشی ایشان هم خوب است. حالا اگر دوباره موضوعی پیدا نشود که جایگاه محمود گودرزی هم در ذهن نمایندگان مخدوش شود، فکر میکنم او رای میآورد. انشاءالله رای میآورد.
*شاید این شانس آقای گودرزی بوده که شما و دوستانتان آن فرصت یک هفتهای را برای بررسی سوابق او نداشتهاید!نه، اگر آن فرصت مهیا میبود به نفع ایشان بود. یعنی آقای گودرزی میتوانست به کمیسیونها و فراکسیونها بیاید و به سوالات نمایندگان رای بدهد. رای نمایندگان، رای تکلیفی است. نماینده باید بین خودش و خدای خودش به نتیجه برسد که فلان شخص صلاحیت وزرات دارد. اگر قانع نشود، به او رای نمیدهد. آن یک هفته فرصت، میتوانست به اقناع نمایندگان کمک کند.