۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۸۸۶۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۷ - ۲۰-۰۸-۱۳۸۶
کد ۲۸۸۶۶
انتشار: ۱۱:۳۷ - ۲۰-۰۸-۱۳۸۶

شریعتمداری: کارگزاران مرعشی را طرد کند!

 
 
«حسین شریعتمداری» مدیرمسؤول روزنامه «کیهان» سرمقاله شماره روز یکشنبه 20 آبان‌ماه این روزنامه را به نقد مواضع و اظهارات «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران اختصاص داد و خواستار طرد وی از این حزب و نیز موضع‌گیری شفاف آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در برابر حزب کارگزاران شد. متن کامل این سرمقاله را به نقل از سایت آفتاب می خوانید. 

1- این نوشته اگرچه با استناد به اظهارات اخیر آقای حسین مرعشی، سخنگوی محترم حزب كارگزاران نوشته می‌شود ولی روی سخن فقط با ایشان نیست، چرا كه جناب مرعشی ظاهراً بنا ندارند برای نظرات گاه و بیگاه خویش دلیل ارائه كنند، بلكه این نقیصه را به روش دیگری- بخوانید با توسل به یك ترفند- جبران می‌كنند و به جای استدلال كه لازمه اظهارنظر است از انتساب خود به حزب كارگزاران بهره می‌گیرند و نارواتر و ناشایسته‌تر آن كه پای آیت الله هاشمی رفسنجانی را هم به میان می‌كشند، آن گونه كه انگار علاوه بر سخنگوی حزب كارگزاران، وظیفه سخن گفتن از جانب آقای هاشمی رفسنجانی را نیز برعهده دارند!

با این توضیح، در این نوشته اولاً؛ روی سخن با حزب كارگزاران است و ثانیاً؛ سخنی- كه به یك درخواست دلسوزانه شبیه‌تر است- نیز با جناب آقای هاشمی رفسنجانی در میان است.

2- آقای مرعشی در گفت وگو با سایت اینترنتی رجا نیوز- كه متن آن روی سایت شخصی ایشان نیز آمده است- درباره آقای دكتر احمدی‌نژاد می‌گوید «این آقا هم مثل من فقط در راهپیمایی‌ها و كارهای دانشجویی حضور داشته و سهمش در به ثمر رسیدن انقلاب همین قدر است و الان هم اتفاقی رئیس‌جمهور شده است»!

مخالفت آقای مرعشی با آقای احمدی‌نژاد نه جدید است و نه عجیب زیرا دشمنی ایشان و دوستان هم حزبی او با احمدی‌نژاد از همان هنگام كه آقای احمدی‌نژاد شهردار تهران بود آغاز شده و در انتخابات مجلس هفتم و سپس انتخابات ریاست‌جمهوری به اوج رسیده بود. چرا كه احمدی‌نژاد با روحیه مردمی، ساده زیستی، كار طاقت‌فرسا و شبانه‌روزی، مبارزه با رانت‌خواران در شهرداری تهران و ده‌ها اقدام اسلامی و انقلابی دیگر، از یكسو، دوران حاكمیت حزب كارگزاران و جبهه اصلاحات بر شهرداری تهران را به شدت زیر سؤال برده و نه فقط كم‌كاری بلكه سوءاستفاده‌ها و خطاكاری آنان را پیش چشم مردم به نمایش گذاشته بود و از سوی دیگر می‌دانستند كه ادامه این روند و گسترش حاكمیت اصولگرایان بر سایر كانون‌های تصمیم‌ساز نظیر مجلس شورای اسلامی و ریاست‌جمهوری كمترین فرصتی برای بازگشت دوباره كارگزاران و مدعیان اصلاحات به قدرت باقی نخواهد گذاشت و از آنجا كه این هر دو اتفاق بعدی نیز رخ داد، آقای مرعشی و دوستانش تنها دو راه پیش‌روی خود داشتند، توبه از گذشته و بازگشت به آموزه‌های اصیل انقلاب و یا ادامه مخالفت كه متاسفانه آقای مرعشی و برخی از همفكران ایشان راه دوم را برگزیدند، بنابراین مخالفت آقای مرعشی و دوستانش با احمدی‌نژاد به عنوان یكی از چهره‌های شاخص اصولگرایی عجیب و غیرمنتظره نیست.

اما آنچه این روزها شاهد آن هستیم و در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری نهم نیز نمونه‌هایی از آن را شاهد بودیم، فقط یك مخالفت سیاسی از نوع متداول و تعریف شده آن نیست، بلكه آقای مرعشی در مخالفت با احمدی‌نژاد پا را از مرز مخالفت‌های مرسوم در میان گروه‌ها و احزاب سیاسی فراتر گذاشته و در اظهارنظرهای خویش بی آن كه متوجه باشد- و انشاءالله بی آنكه بخواهد- به دشمنی كور روی آورده و در پاره‌ای از موارد، مبانی نظام را زیر سؤال كشیده و به مردم اهانت می‌كند.

به عنوان مثال- و فقط به عنوان مثال- ایشان در اواخر تیرماه 68 طی مصاحبه‌ای، اعلام كرد «اسلام، نظام سیاسی ندارد»! یعنی موجودیت و مشروعیت جمهوری اسلامی ایران كه یك نظام سیاسی برخاسته از اسلام است را زیر سؤال برد و توضیح نداد كه اگر چنین اعتقادی دارد، چرا ایشان و دوستانش طی سال‌های متمادی در یك نظام اسلامی- كه مطابق نظر اعلام شده ایشان نباید مشروعیت داشته باشد- مسئولیت‌های حساس داشته اند و چرا هم اكنون نیز برای تصاحب كرسی‌های قدرت در همین نظام، سر از پا نمی‌شناسند؟! و جدیدترین اظهارنظر ایشان كه ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد را «اتفاقی» دانسته‌اند، نه فقط اهانت به احمدی‌نژاد و تحریف واقعیات است، بلكه اهانت به مردم ایران و نامشروع جلوه دادن دولت نیز هست، آن هم در بحبوحه چالش‌های بیرونی و همنوا با دشمنان تابلودار خارجی.

3- سخنگوی حزب كارگزاران توضیح نمی‌دهد كه وقتی رئیس‌جمهور شدن احمدی‌نژاد را «اتفاقی»- به مفهوم شانسی و تصادفی- می‌داند اولاً؛ برای رأی مردم و شور و شعور آنها چه ارزشی قائل است؟ آیا حضور توده‌های میلیونی مردم در مراكز رأی‌گیری و انتخاب یك نامزد مشخص از میان سایر نامزدها را هم اتفاقی! می‌داند؟ ثانیاً؛ نظر ایشان درباره این كلام حضرت امام (ره) كه علاوه بر حجیت نقل، با مبانی عقلی نیز انطباق كامل دارد چیست كه «میزان رأی مردم است»؟ آیا امام راحل (ره) هم اتفاقی! چنین فرموده‌اند؟ و یا، چون از نظر مشعشع آقای مرعشی خبر نداشته‌اند كه رأی مردم اتفاقی است چنان نظری را ارائه فرموده بودند؟! و...
ثالثاً؛ اگر رأی مردم به احمدی‌نژاد، اتفاقی! و بدون تفكر و محاسبه بوده است چرا این اتفاق! درباره نامزد مشترك حزب كارگزاران و جبهه اصلاحات و بسیاری از گروه‌های سیاسی همسو با آنان روی نداده است؟ و آیا آراء مردم به نامزد مورد نظر خودتان را هم اتفاقی می‌دانید؟، اگر پاسخ مثبت است كه وای به حالتان و اگر پاسخ منفی است و فقط آراء احمدی‌نژاد را اتفاقی تلقی می‌كنید، با كدام معیار این دو طیف را از هم تفكیك كرده‌اید؟! شاید بر این باورید كه هر كس با شماست دارای عقل و درك و شعور است و هركه با شما نیست از همه این مواهب محروم است؟! و اگر منظور شما هیچ‌كدام از این چند حالت نیست، پس منظورتان چیست؟!

4- و اما، همانگونه كه در صدر این نوشته آمده است، روی سخن فقط با آقای مرعشی نیست بلكه؛
آقای مرعشی از سوی حزب كارگزاران به عنوان سخنگوی این حزب معرفی شده است و مطابق یك اصل تعریف شده سخنگوی حزب بیان‌كننده مواضع حزب است. بنابراین باید از حزب كارگزاران پرسید كه آیا آنچه آقای مرعشی اعلام می‌كند، نظیر فقدان نظام سیاسی در اسلام- نفی مبانی انقلاب و نظام- و یا اتفاقی بودن ریاست جمهوری احمدی‌نژاد- اهانت آشكار به شعور مردم و چرخه مردم‌سالاری نظام- و موارد مشابه دیگر، مواضع حزب كارگزاران نیز هست؟ اگر پاسخ منفی است چرا ایشان را نه فقط از سمت سخنگویی حزب، بلكه از عضویت حزب طرد نمی‌كنید؟ و اگر پاسخ مثبت است، شما را چه می‌شود كه بیرون از گردونه می‌گردید؟ و برای كسب قدرت به هر ناروایی دست می‌زنید؟

البته وقتی آقای مرعشی وجود نظام سیاسی در اسلام را نفی كرد، آقای محمد هاشمی به عنوان عضو شورای مركزی حزب كارگزاران گفت: «اظهارنظر آقای مرعشی، نظر شخصی ایشان است و ارتباطی با مواضع تشكیلاتی كارگزاران ندارد» و تاكید كرد كه «حزب كارگزاران در زمان مناسب نظرات خود را اعلام خواهد كرد» ولی حزب كارگزاران برخلاف وعده عضو مركزیت خود، هرگز نظر حزب را اعلام نكرد. چرا...؟! شاید به مصلحت نمی‌دانست. البته، مصلحت حزبی نه مصلحت نظام! كه این نیز طرفه حدیثی دیگر است!

5- هرچند حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هرگونه ارتباط خود با حزب كارگزاران را نفی كرده‌اند اما، اعضای این حزب و از جمله آقای مرعشی در اظهارنظرها و مواضع سیاسی خود به گونه‌ای از آقای رفسنجانی سخن می‌‌گویند و پای ایشان را به ماجرا می‌كشند كه انگار حزب كارگزاران بی‌اجازه آقای هاشمی آب نمی‌خورد و بیرون از خواست و نظر ایشان نه كلامی به كام می‌چرخاند و نه قلمی بر كاغذ می‌دواند!

و این در حالی است كه برخی از مدعیان حمایت از آقای هاشمی بارها نشان داده‌اند هرگاه منافع حزبی و شخصی خود را در نفی شخصیت آقای رفسنجانی دیده‌اند، از تاختن به ایشان دریغ نورزیده‌اند و این ماجرا «عیان»تر از آن است كه نیازی به «بیان» داشته باشد.

به نظر می‌رسد- و به احتمال زیاد چنین است- كه نگاه پدرانه آقای هاشمی به اعضای حزب كارگزاران مانع از خروش ایشان به سوءاستفاده‌های این حزب از نام و جایگاه وی بوده و هست، اما، این نكته نیز نباید نادیده گرفته شود كه حزب كارگزاران در پوشش دروغین حمایت از آقای هاشمی، برخی از مبانی ارزشی نظام را مورد حمله قرار می‌دهد یعنی مبانی و اصولی- نظیر تاكید بر نظام سیاسی اسلام- كه افرادی مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، زندگی خود را در راه اثبات و تثبیت آن صرف كرده‌اند، بنابراین كمترین انتظار از آقای هاشمی رفسنجانی آن است كه اجازه ندهند مواضع غیراصولی و تخریبی این حزب به حساب ایشان نوشته شود.

مثلا - و فقط مثلاً- حمایت صریح آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از رأی مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم كه از شخصیت حق‌طلبی مانند آقای هاشمی جز این انتظار نمی‌رود، باعث خواهد شد سوءاستفاده‌كنندگان از شخصیت ایشان، زبان عناد به كام كشند و اگر باز هم زبان به عناد از كام بیرون آورند، گفته آنان - خدای نخواسته- در نگاه این و آن به حساب آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نوشته نشود.
 

ارسال به دوستان