عصر
ایران؛ سعید شمس - نفت،
برای اقتصاد ایران طلاست یا بلا؟ تهدید است یا فرصت؟ پاسخ این پرسش را باید در نوع
نگاه به نفت دانست اما در این که نگاه مصرفی به آن به زیان تولید است اتفاق نظر
وجود دارد.
سعید لیلاز - کارشناس و تحلیلگر اقتصادی - از این منظر به موضوع می
نگرد : «ایران کشوری است که از نظر اقتصادی در بازار جهانی ادغام شده و حتی می
توان گفت اختیارمان در زمینه هایی متاسفانه در دست دیگران است» و بر این اساس
تاکید می کند: نگاه مان به دلارهای حاصل از فروش نفت باید تغییر کند.
گفت و گوی عصر ایران با او همین موضوع را بررسی می کند:
* تحلیل هایی از قطع وابستگی غرب به نفت تا سال 2020 خبر می دهد .
به این معنی که این کالا اندک اندک مشتری های خود را ازدست می دهد. ما با به
عنوان دارنده آن، باید نگران باشیم؟
سالهاست که احتمالهایی درباره نفت به گوش میرسد. عده ای از نفت
1000 دلاری خبر میدهند و گروهی هم اینطور عنوان میکنند که نفت در آینده ای نزدیک
از موضوعیت افتاده و ارزش فعلی خود را از دست میدهد. اما واقعیت موجود همچنان
این است که نفت کالایی با ارزش متوسط در ساختار بین المللی است و البته باید
گقت که در کنار شرایط نفت، نوع مدیریت کشورها نیز اهمیت دارد که درآمدهای
نفتی خود را چگونه هزینه کنند تا بتوانند از این فرصت، بهترین استفاده را ببرند.
*نسبت ایران و نفت را چطور تعریف میکنید؟
اقتصاد ما در چند دهه اخیر با تکیه بر نفت روزگار گذرانده و میتوان
گفت به این شرایط عادت کرده است. برای اینکه بتوانیم از «فرصت» ها استفاده ببریم
باید به این واقعیت توجه ویژه ای داشته باشیم که حتی اگر نفت با قیمت 100 یا 120
دلار باقی بماند و بتوانیم روزی 2 میلیون بشکه هم صادر کنیم، بازهم مشکل چندانی از
مشکلات ما کم نمیشود.
*چرا؟
چون اقتصاد ما در بازار جهانی ادغام شده و باید این طور بگوییم
که اختیارمان متاسفانه در دست دیگران است. وابستگی به درآمدهای نفتی شرایطی را به
وجود آورده که به طور کاملا طبیعی هزینه های مشخصی را تحمیل میکند. این در حالی
است که 8 سال پیش دولتی با شعار عدالت طلبی و مهرورزی روی کار آمد تا مشکلات مردم
را کم کند. اما نتیجه کاملا برعکس شد و با وجود صعود قیمت نقت به عدد سه رقمی،
مشکلات بیشتر شد و محدودیتها اوج گرفت.
*چشم انداز بازار نفت را چطور پیش بینی میکنید؟
واقعیت موجود این است که در شرایطی دخایر نقتی آمریکا رو به رشد است
که کشورهایی چون روسیه، چین، الجزایر، اندونزی و نیجریه در حال کاهش است. در ایران
هم عمر بیشتر چاه های نفتی به نیمه رسیده است و معلوم نیست که بتوانیم فروش 2
میلیون بشکه را تا چه زمانی ادامه بدهیم و آیا میتوانیم به درآمدهای نفتی دل
ببندیم یا نه، همچنین باید گفت که معیارهای جمعیتی در حال افزایش است و همینطور
میران مصرف داخلی هم زیاد میشود.
*به پرسش همیشگی بازگردیم؛نفت برای ایران فرصت است یا تهدید؟
اگر ملت و مسؤلان بتوانند واکنشی منطقی به دلارهای نفتی نشان بدهند و
نگاه شان، مصرفی نباشد، درآمد نفتی را باید فرصتی بزرگ تلقی کرد که میتواند دست
آوردهای مهمی برای ما داشته باشد. اما اگر بخواهیم بر تداوم روند فعلی اصرار کنیم،
همچنان ضرر خواهیم رساند و اقتصاد خود را وابسته به مشتریهای نفت مان خواهیم دید
و می دانیم و می بینیم هزینههایی چنین رویکردی پیش روی چشم همه ما است و به همین
دلیل باید تاکید کرد که نگاه ما به نفت باید «تغییر»
کند.
*انتظار دارید در دولت آقای روحانی نگاه به نفت چگونه باشد؟
بنده به دولت آقای روحانی بسیار امیدوارم. با شرایط جدید این بخت را
داریم که نفت بیشتری بفروشیم و جایگاهی شایسته را در اوپک به دست آوریم و با توجه
به درایت و تدبیری که دولت یازدهم حتما از آن برخوردار خواهد بود، حتما منابع نفتی
را به سرمایه تبدیل خواهیم کرد. هر گاه به چنین موقعیتی رسیدیم، میتوانیم امید
داشته باشیم که در مسیر توسعه و پیشرفت و در نتیجه آرامش عمومی قدم برخواهیم داشت.