بنده می خواستم امروز یک عرایضی داشته باشم در باره مساله مهم "انتقادپذیری" که خوشبختانه جنای آقای رییس جمهور - دورشان بگردم - هفته گذشته در جمع عده ای از دانشجویان هم به آن اشاره کردند و گفتند این دولت انتقادپذیرترین دولت است.
البته من از قبل هم می دانستم که این دولت انتقادپذیر است، ولی این برادر جعفر قبول نمی کرد. یعنی ایشان هم فی الواقع قبول داشت که خیلی راحت می شود به این دولت محترم انتقاد کرد، منتها عقیده داشت که عواقب بعدی این "راحتی" را نمی توان به راحتی تحمل و هضم کرد! این است که به شکر خدا ان شاءالله ، هم رفع سوءتفاهمات برای برادرجعفر شده است و هم برای شما ...
البته همانطور که حدس می زدم عده ای از مغرضان واجب الفیلتر و مهدور الانتشار ممکن است بگویند اگر آنطور که می فرمایند دولت انتقادپذیر باشد و آزادی بیان هم "تقریبا به صورت مطلق"، پس چرا ما را فیلتر کردند و ما را بستند؟
آدم واقعاً خنده اش می گیرد از اینطور سوالات. ما هر چه می کشیم از این سوالات "پس چرا" یی است که هیچ وقت هم تمامی ندارد. به همین "پس چرا" گراها که رو بدهید مطمئن باشد نه می گذارند و نه برمی دارند و می پرسند که اگر واقعا دولت اینقدر انتقادپذیر است، "پس چرا" در همین جلسه های احمدی نژاد با نمایندگان دانشجویان، حتی یک نفر از نمایندگان انتقاد نکرد و همه تعریف و تمجید کردند؟ و یا چرا در مراسم سخنرانی ایشان در دانشگاه تهران، فقط عده ای مشخص و مودب (ملقب به بچه مثبت!) در سالن اجازه حضور یافتند و بقیه در بیرون سالن شعار می دادند؟
این است که ما نتیجه می گیریم پرسندگان سوالات "پس چرا"یی اصلا یک کاریشان می شود و از دولت محترم می خواهیم به جرم تشویش اذهان عمومی و به ویژه خصوصی و نشر اکاذیب، مجددا حال "پس چرا" گراها را بگیرد.
باور بفرمایید ما خودمان هم از این هایی که دائما در هر ماجرایی دنبال ایرادهای بنی اسراییلی می گردد دلمان خون است. دولت "گزارش رسمی" تهیه می کند، می گویند اگر این گزارش رسمی است "پس چرا" مثل بیانیه و شعاری تنظیم شده است؟ رسانه های دولتی، از میزان محبوبیت و مقبولیت قاطع دولت در اذهان و افکار عمومی آمار می دهند، اینها می گویند اگر اینقدر محبوب است "پس چرا" هر جا که می رویم مردم ناراضی اند؟ رسانه های اصولگرای ارزشی در مورد لزوم حمایت از تصمیم دولت برای مذاکره با آمریکا می نویسند، اینها می گویند اگر مذاکره خوب است "پس چرا" در دولت قبلی تا حرفش به میان می آمد کفن می پوشیدید؟ ...
بس کنید دیگر، تا کی "پس چرا، پس چرا"؟ خوب است دولت هم بگوید " محض اِرا، محض اِرا؟
به جان همین برادر جعفر که می خواهیم دنیا برایش نباشد حتی خودمان بعد از اینکه مشاور محترم رسانه ای رییس جمهور گفته بودند که در "همین دولت حتی به حزب اعتمادملی مجوز انتشار روزنامه داده شد و این نشانه آزادی بیان است" با همین دو تا گوش خودمان یک روز شنیدیم که یکی از همین "پس چرا" گراها گفت اگر مجوز روزنامه اعتمادملی است باید به این آزادی بیان ... باید به این آزادی بیان ... چیز،
بله، به نظر من هم باید به این آزادی بیان افتخار کرد. چرا که همه می دانیم که کل ملت شریف ایران به دو گروه تقسیم می شوند، عده ای بزرگتری که اصولگرایند و همگی طرفدار احمدی نژاد و عده کوچکتری که اصلاح طلبند و طرفدار آقای کروبی. گروه اول که روزنامه ایران و سایت رجانیوز را دارند و گروه دوم هم روزنامه "اعتمادملی" و سایت روزنا برای آنها منتشر می شود.
در نتیجه تمام مردم ایران رسانه های همسو با خودشان را دارند یا به بیان دیگر، رسانه هایی وجود دارند که مردم می توانند خودشان را با آنها همسو کنند...
اینها را عرض می کنم که تمام حضار محترم، تمام برادران و تمام خواهران محترمه که ان شاءالله عنایت دارند که سروصدایشان از پشت پرده زیادی بلند است، بدانند که یک عده ای هستند که چقدر مغرضند و اگر چهار روز بعد شنیدند در راستای یکی از طرح های متعدد جمع آوری و برخورد، با این مغرضین بالفطره، برخورد شده و جمعشان کرده اند؛ بدانند اینها حقشان بوده است.
یکی نیست بگوید مگر نشنیده اید که هر چیزی یک جایی و یک مکانی دارد و هر چیزی را اگر در جای ناجوری و به وقت نامناسبی قرار دهید، اوضاع به هم می ریزد. خب بابام جان، انتقادپذیری هم از همان چیزهایی است که جایی و مکانی دارد و متناسب با جا و مکان باید تغییر کند.
مثلا در جایی مثل دانشگاه کلمبیا در مملکت آمریکا، شرایط انتقادپذیری ایجاب می کند که یک آدم انتقادپذیر وقتی که به او ناسزا می دهند، به مملکتش اهانت می کنند و برایش هو می کشند با لبخند و طمانینه همه حرف ها را بشنود و به آرامی و لبخند پاسخ بدهد؛ اما در جایی مثل دانشگاه تهران همین انتقادپذیری حکم می کند که آدم از قبل هماهنگ کند که بچه پرروها را به سالن راه ندهند!
عزیزان من، "انتقادپذیری" هزار و یک جلوه و صورت دارد، یکیش همین؛ کشک که نیست!
اتفاقا گفتم کشک یاد یک ضرب المثلی افتادم که می فرماید: "آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته" که این نشان می دهد، آشپز یا کشک ساب و یا خاله مربوطه هم از روحیه انتقادپذیری بالایی برخوردار است! و انشاءالله آن خواهرزاده ای که کشک را به حلق بشر ریخته اند هم در قید حیات است و این موضوع را تایید می کند...
برادر جعفر اشاره می کند که وقت تمام است اما از طرف صاحبان مجلس خواسته اند که تمام حضار محترم برای صرف شام که آش شله قلم کار بسیار مطبوعی است تشریف داشته باشند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
*عصرایران: استقبال می کنیم .
کجایی راستی؟اوین! خوش بگذره تا تو باشی دیگه از این....
انشاالله که چاپ میکنید .
ما الان در دوره یکی از شعاری ترین دولتهای پیش و پس از انقلاب زندگی میکنیم هرچی نباشه دولت محترم در ارائه شعار کم نمیزاره.
کمی توجه کنید به آمار ارائه شده: مثل میزان تورم ،حداقل در قالب شعار کمی ترین میزان تورم به خصوص در بخش مسکن متعلق به همین دولت کریمه است مگه نه؟