
روزنامه ایران - محمود مشهودي
استان خوزستان را بسياري از ما به استاني با هواي گرم و شرجي و لوله هاي نفت و منابع خدادادي انرژياش ميشناسيم. اما اين استان در كنار اين محاسن، ظرفيت و پتانسيل هاي بيشمار ديگري نيز دارد كه شايد از نظرها دور افتاده باشد از جمله عرصه فرهنگ و هنر اين استان كه در كشورمان جايگاه والايي دارد.
در ميان اين هنر و فرهنگها، موسيقي محلي علوانيه كه از زيبايي خاصي نيز برخوردار است. در اين منطقه وجود دارد كه لزوم توجه به ساير ظرفيتها وفرهنگ هاي اين استان را پررنگتر ميكند و البته جايگاه مرداني كه اين موسيقي را زنده نگه داشتهاند نيز آنچنان رفيع است كه بايد پاس داشته شود.
شيخ عبدالواحد(كريم) باوي مردي از تبار اين هنرمندان است كه موي در راه اعتلاي اين هنر در اين خطه سپيد كرده است. وي كه متولد 1323 در اهواز است و از4 سالگي در روستاهاي دامغه وبهير روزگار سپري كرده است و به 2 زبان عربي و انگليسي نيز تسلط دارد در گفت وگويي با از چگونگي آشنايياش با اين موسيقي ميگويد.
آشنايي شما با ساز ربابه و موسيقي علواني به چه زماني برمي گردد؟
قبل از پاسخ به اين سوال ابتدا بايد بگويم كه من هيچ وقت ادعاي نوازندگي ساز ربابه را در جايي نداشتهام اما به ياد دارم در جواني در محل کارم با ديدن ساز ربابه در دست يکي از دوستان خوانندهام به اين ساز علاقه مند شدم و پس از آن در پي يادگيري اصول نواختن آن برآمدم.
از چه دوراني با استاد علوان الشويع آشنايي پيدا كرديد؟
به صورت دقيق به ياد ندارم كه چه زماني وي را ديدم اما در همان ايام جواني خوانندگان و نوازندگان معروف خوزستان به دليل مهمان نوازي و البته ارزشي كه من براي هنر آنان قائل بودم، مرتبا به منزلم ميآمدند که از جمله آنان ميتوان به علوان الشويع خواننده و نوازنده طور علوانيه و ساز گلن اشاره کرد.
کمي برايمان درباره ويژگيهاي مخصوص به شخصيت علوان بگوييد و اينكه چرا وي از بين تمام نوازندگان و خوانندگان آن زمان، مشهورتر و در بين مردم محبوب تر بود؟
مهمترين ويژگي علوان از نظر اخلاقي حياي بالاي نهادينه شده در وجودش بود بصورتي که من يادم ميآيد در آن زمان اکثر نوازندگان و خوانندگان در ازاي هنرنمايي خود حق الزحمهاي را دريافت ميكردند، اما روزي من در خانه علوان مهمان بودم و وي برايم ساز زد ، من نيز از ذوق و احترام به وي مبلغي پيشكش كردم اما وي به نشانه ادب به من گفت شما در خانه من مهمان هستيد چرا اينکار را ميکنيد. در مراجعه بعدي به خانه وي مقداري قهوه برايش بردم و علوان با لبخند به من گفت: اين روش صحيح شد.
همچنين ديگر ويژگي علوان تسلط و شناخت فوق العادهاش به اشعار بود به صورتي که بنا بر نوع و حالت شعر نحوه نواختن و خواندن وي هم تغيير ميکرد به صورتي که اگر شعر عاشقانه، حماسي يا در مورد دوستان و ياران بود، تماماً حالت و نوع خواندنش با ديگر اشعار متفاوت بود.
خود استاد الشويع نيز شعر ميسرودند؟
بله، پدر استاد و خودشان شاعران توانمندي بودند به گونهاي که به ياد دارم اتفاق رخ داده در يکي از مجالس كه در آن حضور داشت را به صورت بداهه و با ساز و آواز به صورت شعر براي من بازگوكردند.
با اين وصف، چرا خودشان در نوازندگي از اشعار ديگران استفاده ميکردند؟
در گذشته کتابت ،انتشار شعر و وقايع رسومات و حکايات و داستانها به صورت امروزه نبود و وي با اين کار به نوعي تاريخ فرهنگ و شعر مخصوص عربهاي خوزستان را احيا ميکردند و به نسل هاي آينده فرم صحيح را فرا ميدادند.
به عنوان آخرين سوال نظرتان درباره اينکه کشور عراق در برنامه اي راديويي، طور (آواز) علواني را از هنرهاي موسيقايي اين كشور معرفي كرد و اين فرم آواز را تقليدي از آوازهاي محلي خود نام برد، چيست؟
به هيچ عنوان چنين چيزي صحيح نيست؛ شايد با خاطرهاي بتوانم بهتر براي شما قدمت و اصالت اين موسيقي را نقل کنم تا به ارزش طور علواني پي ببريد.
استاد سلمان منکوب يکي از معروف ترين خوانندگان محلي عراق روزي به خانه يكي از دوستان من در اهواز آمده بود و دوست من براي استاد منکوب نوار کاستي از مرحوم علوان را گذاشتند. من با چشمان خود ديدم که سلمان منكوب تمام قد به پا ايستاد و دو دفعه به نشانه احترام به صدا تعظيم کرد و به زبان عربي رو به ما گفت: به خدا که اين آواز واقعي است.
البته نه تنها سلمان منکوب بلکه ديگر خوانندگان مشهور عراق همچون عبد الواحد، جواد وادي، داخل حسن و شهيد کريم نيز بارها به خوزستان و اهواز در زمان قبل از انقلاب سفر کردند و همگي بر اين مطلب که آواز علواني مخصوص عرب هاي اين کشور و زيبا ترين آواز محلي است، اذعان داشتند.