
راجر ایبرت، منتقد محبوب فیلم و مجری تلوزیون كه به همراه دوست و همكارش جین سیسكل قادر بود با نوشتن یك نقد مثبت یا منفی آینده یك فیلم را تعیین كند، در روز پنجشنبه، در شیكاگو و در 70 سالگی در گذشت.
به گزارش نیمروز و به نقل از نیویورك تایمز، راجر ایبرت در اواخر عمر با 800,000 نفر كه در سایت توئیتر او را تعقیب می كردند به یك قدرت فرهنگی فوق العاده بزرگ تبدیل شده بود.
خبر مرگ او توسط روزنامه شیكاگو سان تایمز، جایی كه او به مدت بیش از 40 سال در آن مشعول به كار بود اعلام شد. دلیل خاصی برای مرگش اعلام نشد اما او از سال 2002 دچار بیماری سرطان و مشكلات ناشی از آن بود. گزفه نیست اگر بگوییم كه آقای ایبرت مشهوترین معرفی كننده فیلمها در نسل خود و یكی از قابل اعتمادترین آنها بود. به لطف نیرو و غنای نقدهای او، نقد فیلم به جریان اصلی فرهنگ آمریكایی وارد شد. او نه تنها به سینماروها ئیشنهاد می داد كه چه فیلمی ببینند، بلكه به آنها می آموخت كه آن فیلم را چه طور ببینند.
باراك اوباما رئیس جمهور ایالات متحده در واكنش به مرگ آقای ایبرت بیانیه ای صادر كرد كه در بخشی از آن گفت: «برای یك نسل از آمریكایی ها، مخصوصا شیكاگویی ها راجر خود سینما بود. وقتی كه او از فیلمی خوشش نمی آمد، صادق بود، وقتی كه خوشش می آمد، پرحرارت و بسیار علاقه مند نشان می داد. او نقاط قوت فیلم ها را به ما نشان می داد تا ما را به جاهای جادویی ببرد.»
آقای ایبرت با مبارزه با سرطان در میان مردم از خود تصویر شخصی را ایجاد كرد كه در برابر بیماری تسلیم نمی شود. به دلیل عمل جراحی هایی كه به خاطر سرطان تیروئید بر روی غدد بزاقی و چانه اش انجام داد دیگر قادر به خوردن، نوشیدن و صحبت نبود (به این علت كه بخش بزرگی از فكش را از دست داده بود و سالها از طریق نی تغذیه می شد) و تبدیل به نسخه ای لاغر از آن تصویر چاق و چله ای شد كه پیشتر در ذهن ما باقی مانده است. با این حال او به نوشتن معرفی و یادداشت درباره فیلم ها ادامه داد و حتی یك كتاب آشپزی مخصوص تهیه غذاهای برنجی نیز نوشت.
او در سال 2010 در مجله اسكوایر گفته بود: «وقتی كه می نویسم مشكلاتم محو می شوند، و من همان آدمی می شوم كه همیشه بودم. همه چیز رو به راه است. من همانی هستم كه باید باشم.»
در سالهای اخیر آقای ایبرت با بیش از 800000 تعقیب كننده تبدیل به شخصیتی بسیار محبوب در فیس بوك و توئیتر شده بود و حتی وبلاگ نیز می نوشت.
او قسم خورده بوده كه به توئیتر معتاد نشود، اما به حتم و یقین باید گفت كه معتاد شده بود.اما آقای ابرت هرگز در میان تماشای یك فیلم هیچ توئیتی نفرستاد.
او به بینندگان جوان فیلمها این را فهماند كه ایرادی ندارد اگر درباره یك فیلم نظری داشته باشند.
او در سال 1975 اولین منتقد فیلمی بود كه توانست جایزه ادبی پولیتزر را به خاطر معرفی فیلمهایش در سان تایمز برنده شود.معرفی فیلمهایش در بیش از 200 روزنامه در سطح آمریكا و خارج از آن چاپ می شدند و با بازیافت هنرمندانه این مقالات توانست بیش از 15 كتاب بنویسد. او در سال 2005 اولین منتقدی بود كه افتخار یافت در پیاده روی مشاهیر هالیوود صاحب یك ستاره شود.
ایبرت در یكی از آخرین نقدهایش بر روی فیلم «كار در ایران» كه درباره ورود یك بسكتبالیست آمریكایی به لیگ ایران ، تعاملات او با همبازیان و تماشاچیان و دیگر مردم ایران است گفته بود كه دوست دارد از طریق چنین فیلم هایی با فرهنگ ایران بیشتر آشنا شود. البته متاسفانه اجل امانش نداد.