محمدباقر قالیباف ،شهردار تهران، در سایت خود نوشت:
«دوستی تعریف میکرد از روستایی که درمانگاهش پزشکی داشت و پرستاری. دورافتاده و پرت از همه جا. هیچ کس نمیپذیرفت کارش را به پرستار بسپارند. تا به کسی میگفتند پرستار کارت را راه میاندازد. رگهای گردنش ورم میکرد و داد میزد که دکتر باید به کارش برسد.
وقتی در سیستمی همه چشم به رأس بدوزند تا مشکلاتشان را حل کند، یا سیستم مشکل دارد یا آدمها راه برخورد درست و مراجعه به مسئول کارهاشان را نمیدانند. اول هفته میگویند 200 تقاضا از جاهاي مختلف رسیده که میخواهند با شهردار تهران دیدار کنند.
دیدار عزيزان و شهروندان البته مغتنم است. اما اگر شهردار تهران هفتهای دویست ملاقات اینچنین داشته باشد، کی به کار مردم برسد؟
عدهاي هم شايد آزرده شوند كه چرا فلاني محل نگذاشت. شما جاي بنده، اذان صبح كارتان را شروع كنيد تا اواخر شب. از 200 درخواست در هفته چند تا را ميتوانيد اجابت كنيد كه به كسي هم برنخورد؟
به نظرم بايد از اين فردمحوري خارج شويم و به سوي يك سيستممحوري پويا حركت كنيم. هفتهاي به جاي 200 ملاقات، 2000 ملاقات هم انجام دهيم ولي سيستممان را درست نكنيم كار مردم درست نميشود.»