م

عماری نیوز - سید محسن شهیدی: دومین همایش اخلاق حرفه ای در شرایطی برگزارشد
[
اینجا]
که به نظر می رسد علیرغم همۀ شعارها و ادعا های اسلامی و انسانی بعضی از
مسئولین اجرایی، پایمال کردن اساسی ترین موازین حقوق حرفه ای و نادیده
گرفتن ابتدایی ترین آموزه ها و اصول اخلاقی درعرصه های مختلف فعالیت های
مهندسی، رفته رفته به طبیعت ثانوی این عده بدل می شود و از این رهگذر، دانش
آموختگان وشاغلین در این حوزه آینده شغلی ای تیره و تار و در خوش بینانه
ترین فرض، سرنوشتی مبهم را پیش رو خواهند داشت.
دراین نظام (ضد)
ارزشی که شاید بتوان آن را محصول بلوغ زودرس تکنوکراسی به ظاهر مکتبی حاکم
بر فعالیت های مهندسی کشور دانست و لااقل در رشتۀ مهجور ( ومحجور!)
معماری، دروغگو دیگر دشمن خدا نیست چرا که اگر مصلحت اقتضاء کند،
آرشیتکتی که برجسته ترین سابقۀ حرفه ایش طراحی ساختمان های 4-5 طبقۀ
اداریست، یک شبه به جمع انگشت شمار طراحان برج های مخابراتی چند صدمتری
جهان می پیوندد!
نخبه و چهره شدن هم ظاهراً ملاک و معیار علمی روشن
و به خصوص چهارچوب اخلاقی مشخصی ندارد و از جمله "مفاخرمعماری" جامعۀ ما
می تواند این باشد که معماری ایرانی در روز روشن و در "عصر انفجار
اطلاعات" اثر آرشیتکتی فرانسوی را به نام خود جابزند و با فروتنی تمام به انتظار تعریف و تمجید افکار عمومی بنشیند!
عدالت
درجامعۀ مهندسی هم یعنی اینکه در گوشه ای از مملکت و در یک جلسۀ "دورهمی"،
پروژه ای 650 میلیون یورویی به شرکتی جعلی با 100 میلیون تومان سرمایه
واگذار شود
و در گوشه ای دیگر مدیرعامل شرکتی با سی- چهل سال سابقۀ طراحی و اجراء،
برای دریافت مطالبات ناچیز خود ماهها و بلکه سالها درانتظاربه سربرد!
و
بالاخره "اتکاء به توان مالی و مهندسی داخلی" یعنی اینکه پروژۀ 13 هزارمیلیارد
ریالی پرمسأله ای را با ادعای استفادۀ صد درصد از توان داخلی کلنگ بزنی
[
اینجا] و از همان ابتدا چشمت به دست سرمایه گذار چینی باشد!
زمانی
هم که از پاسخگویی به انتقادهای فنی کارشناسان مستقل داخلی عاجز شدی، با
همۀ "ولایتمداری" فراموشت شود که درسال حمایت از " تولید ملی، کاروسرمایه
ایرانی" به سرمی بری و برای "اسکات خصم" به اسم اعظم ازلی یعنی بهره گیری
از خدمات "مشاور خارجی" پناه ببری!
نزدیک 8 ماه پیش، زمانی که مقاله ای درنقد " پروژۀ کنارگذرساحلی رامسر" نوشتم[
اینجا] هدفی جز دفاع از حریم و حرمت حرفۀ خویش نداشتم.
غرضم طرح مجدد سؤالات و ابهاماتی بود که پیشتر در جلسۀ توجیه طرح
[
اینجا] از سوی مشاور بی جواب مانده بود و به عبارت بهترعملاً بی اهمیت قلمداد شده بود .
نهایت
خواسته ام توجه دادن جامعۀ مهندسی به این اصل اساسی اخلاقی بود که (به
خصوص وقتی پای افکار واموال عمومی در میان باشد) وظیفۀ وجدانی و تکلیف حرفه
ای مشاور نه تبعیت و تمکین نسبت به خواسته های مالی، تبلیغاتی و یا سیاسی
کارفرما، بلکه ایفای نقش وکیل مدافع و حافظ منافع جامعه است.
از
تجربۀ نقد "برج میلاد" و "پل جوادیه" آموخته بودم که در این گونه "دعوا" ها
خیراتی شیرین تر از دشنام و تهمت و افتراء در انتظارم نخواهد بود! پیش
بینی ای که این بار نیز به لطف حضور "خودجوش و مردمی" خیلی از سیاهی لشکر
های به ظاهر بی طرف و غیر وابسته به جریان ذینفع در پروژه و با گزنده ترین و
غیرکارشناسی ترین لحن و ادبیات ممکن به واقعیت پیوست؛
باکم از رندان تیرانداز نیست طعنۀ تیرآورانم می کشد
به
حکم موازینی که داعیۀ دفاع از آنها را دارم و به عنوان "نمونه های آماری"،
به گزیده ای از نظرات اعم از موافق و (به خصوص) مخالف پاسخ دادم؛ ازجوان
دانشجویی که انگیزۀ صرفاً عاطفی دفاع از استاد (مدیر عامل شرکت مشاورپروژۀ
مورد نظر) تنها مجوز(؟) ورود وی به این بحث کاملاً تخصصی بود تا هم دوره ای
مجعولی که بدون کوچکترین اشاره ای به اشکالات مطرح شده در مقاله،
"طومارهای ماهانۀ " بنده را " درمحکوم کردن پروژه های پیشتازملی و بین
المللی" بهانه ای برای فرونشاندن "خشم نهفته!؟" ام ارزیابی کرده بود
.
امیدوار
بودم مسئولین رسمی پروژه رویکرد و برخوردی متفاوت داشته باشند اما افسوس
که این تفاوت عمدتاً در مقام اظهار و تثبیت (ضمنی) جایگاه فخیم مدیر پروژه و
همکاران " تراز اول"
و مصون از
خطای ایشان و بعضاً در لحن آمرانۀ مدیر محترم پروژه و تخطئه و استهزاء
(مستقیم و) غیرمستقیم شخص اینجانب بود و نه در جهت ارائۀ پاسخی قابل قبول
به ابهامات و مخاطرات غیر قابل انکار پیش روی طرح.
آخرین تشبث مشارالیه یعنی ادعای مشارکت شرکت دانمارکی
DHI[
اینجا]
در فازهای مطالعاتی و طراحی پروژۀ کنارگذرساحلی رامسر صرفنظر از صحت و سقم
آن و به خودی خود متضمن دو واقعیت تلخ بود؛ نخست اقرارصریح مجموعۀ کارفرما
به نقش تعیین کنندۀ مشاور خارجی در یک پروژۀ "صد درصد ملی!" و دوم استمداد
از شرکتی که پیش از این گردآوری و پردازش اطلاعات پایه و هدایت فنی پروژه
های بد فرجام مشابهی را در سواحل امارات بر عهده داشته است![
اینجا] جملات زیر عین عبارات مدیر پروژۀ کنار گذر ساحلی رامسر در (بخشی از) پاسخ ایشان به مقالۀ حقیر است:
"
. . . مشاور بین الملی DHI دانمارك نیز مدل ریاضی و فیزیكی آن ( منظور
پروژۀ کنارگذر ساحلی رامسر است ) را بر اساس استانداردهای روز دنیا تهیه می
كند تا جای هیچگونه نگرانی در كلیه جوانب طرح باقی نماند."
و درجای دیگر: " . . . شركت DHI دانمارك كه ما از ابتدا برای مدل سازی ریاضی و فیزیكی از او استفاده كرده ایم . . "
ادعای
مشارکت DHI در پروژۀ کنارگذر ساحلی رامسر در شرایطی مطرح می شود که در وب
سایت شرکت مذکور کوچکترین اشاره ای به این پروژه نشده است! [
اینجا]
به
دنبال این اظهارات و برای استعلام کم و کیف این مشارکت فرضی، درتاریخ
2012/5/26 (1391/3/6) از طریق ایمیل، خواستار اظهار نظر صریح مدیرعامل DHI
در این خصوص شدم (تصویر1) و چون پاسخی دریافت نشد، مجدداً در تاریخ
2012/6/10 (1391/3/21) نامۀ دیگری خطاب به مدیریت شرکت و هشت معاونت ذیربط
آن ارسال کردم و یاد آورشدم که عدم پاسخگویی DHI به درخواست مذکور در
بهترین فرض بطور تلویحی بیانگر بی اعتنایی گردانندگان آن شرکت نسبت به
افکار عمومی ملت ایران و همچنین به منزلۀ تأیید ضمنی مشارکت آنان در یکی از
پراشتباه ترین پروژه های ساختمانی تاریخ مهندسی این کشور خواهد بود.
هفت ماه از آن تاریخ می گذرد و سکوت محض تنها پاسخ مسئولین DHI به این مراجعات بوده است؛ سکوتی که با توجه به ماهیت
DHI
و سابقۀ همکاری این شرکت با کارفرمای پروژۀ کنارگذرساحلی رامسر ( سازمان
بنادر ودریانوردی ) درپروژه های مطالعاتی بزرگ وگسترده ای همچون ICZM [
اینجا] و ISWM [
اینجا] می تواند چندان هم خالی ازمعنا نباشد.