عصرایران - حدود یک ماه از حادثه دلخراش آتش سوزی در دبستان انقلاب اسلامی شین آباد می گذرد و این درحالی است که موضوع دیگر از حافظه کوتاه مدت افکار عمومی در حال پاک شدن است ، همانند اتفاقات مشابه قبلی که هر یک چند روز و هفته ای در کانون توجه و مایه تأسف جامعه قرار داشتند اما به دست فراموشی سپرده شدند که اگر این گونه نمی شد شاید اتفاق بعدی رخ نمی داد!
هدف از این یادآوری اما تلخ کردن دوباره کام مردم نیست، بلکه هشدار به مسؤولان است که فکری جدی برای حل مشکل پردامنه مدارس غیر استاندارد و نیازمند بازسازی در کشور بکنند تا دیگر شاهد تکرار این گونه حوادث دلخراش برای "جگر گوشه های ایران زمین" نباشیم.
این هشدار خصوصا از رو اهمیت می یابد که طبق آمارهای موجود بالغ بر 150 هزار کلاس درس در ایران از امکانات گرمایشی و شرایط ساختمانی مناسب برای ی حفاظت جان دانش اموزان برخوردار نیستند. اگر تعداد متوسط دانش اموزان این کلاس ها را تنها 10 نفر نیز فرض کنیم که البته برآوردی خوش بینانه است،به این نتیجه می رسیم که یک و نیم میلیون دانش اموز ایرانی هر روز با مرگ و خطر دست و پنجه نرم می کنند ، بی آن که خود بدانند!
اختصاص 30 میلیارد از 500 میلیارد تومان بودجه مورد نیاز!مرتضی رئیسی، رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور در این باره می گوید: در کل کشور، 500 هزار کلاس درس وجود دارد که 150 هزار کلاس درس به اضافه 50 هزار اتاق اداری مجهز به سیستم حرارت مرکزی نیستند.
وی می افزاید: در سال 1388 طی گزارشی به رئیس وقت کمیته آموزش و پرورش مجلس اعلام کردیم که برای تجهیز کردن تمامی کلاسهای درس به سیستم حرارت مرکزی نیازمند 500 میلیارد تومان هستیم اما طی سال های 89 تا 91 در مجموع از پیش بینی اعتبار 500 میلیارد تومانی ما، تنها 30 میلیارد برآورده شد!
فاطمه دانشور، رئیس کمیسیون اخلاق کسب و کار و مسئولیت های اجتماعی اتاق ایران با استناد به آمارهای ارائه شده از اعتبارات اختصاص یافته برای استانداردسازی مدارس خصوصا در مناطق محروم می گوید: متأسفانه مسئولان اجرایی و تصمیم ساز در کشور ما به سادگی از کنار این واقعیت تلخ و نگران کننده می گذرند که از حدود 500 هزار کلاس درس موجود در پهنه ایران بالغ بر 30 درصد همچنان در فصل سرما از بخاری های نفتی برای گرم کردن محیط و دانش آموزان استفاده می شود.
وی می افزاید: به دیگر سخن دانش آموزانی که در این کلاس ها درس مس خوانند ، هر روز می توانند براحتی طعمه حریق شوند! آیا این موضوع نباید مایه دغدغه و نگرانی مسئولان ما باشد؟
8 آتش سوزی در 15 سالدانشور که مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس نیز هست با اشاره به تکرار حوادث اتفاق افتاده در کدارس کشور می گوید: کافی است به حوادث رخ داده از این دست طی سال های گذشته مروری داشته باشیم تا عمق خطر بیشتر برایمان آشکار شود؛ طی 15 سال اخیر یعنی از سال 1376 تا آذر ماه 91 بنا بر مستندات موجود حدود 8 آتش سوزی در مدارس کشور رخ داده که در مجموع به کشته شدن 50 نفر از دانش آموزان این مدارس منجر شده است یعنی هر سال 3/3 نفر! پرسش اساسی این است که در چنین شرایطی آیا تمام مسئولیت را باید متوجه دولت دانست و انتظار داشت تا دولت با استفاده از امکانات و منابع خود نسبت به افزایش ایمنی مدارس کشور اقدام کند؟
البته این آتش سوزی ها ، آنهایی هستند که رسانه ای و مستند شده اند.
بودجه تجهیز، صرف استخر شدهیک عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هفته گذشته در اینباره گفت: وزیر آموزش و پرورش وقوع اتفاقاتی مانند روستای شینآباد را طبیعی میداند و مسئولیتی نمیپذیرد و در حالی نبود اعتبارات برای تجهیز مدارس را مطرح میکند که ما شاهد ساخت دهها استخر در کشور برای فرهنگیان هستیم.
عبدالوحید فیاضی این پرسش را مطرح کرد: استخر فرهنگیان مهمتر است یا جان دانشآموزان؟ وقتی مدارس مناطقی گازکشی شده با بخاریهای نفتی گرم میشوند، اولویت ساخت استخر است؟
نماینده نور و محمودآباد خاطرنشان کرد: درست است که وزیر از نبود اعتبارات صحبت میکند و این بخشی از مشکل است اما نمایندگان مجلس معتقدند که همه مشکلات به بودجه برنمیگردد بلکه برخی سوء تدبیرها در اداره آموزش و پرورش وجود دارد.
خیرین مدرسه ساز باید در رویکردهای خود تجدید نظر کننددانشور در ادامه با اشاره به ساخت ده ها مدرسه در مناطق برخوردار کشور توسط خیرین مدرسه ساز می گوید: در نیت خیر و الهی این افراد تردیدی وجود ندارد اما واقعیت این است که در سفرهایی که به مناطق محروم انجام داده ام به چشم خود مدارس تک کلاسی و چند کلاسی را دیده ام که تفاوت چندانی با ساختمان های مخروبه نداشته اند و هر لحظه بیم آن می رفت که بر سر دانش آموزان معصوم خراب شوند.
بنا براین به نظر می رسد خیرین مدرسه ساز باید بازسازی این مدارس را در اولویت کاری خود قرار دهند چرا که نبود مدرسه بهتر از بودن مدرسه پرخطر است.
وی ادامه می دهد: بدون شک نمی توان و نباید به اختصاص اعتبارات دولتی بسنده کرد و امید بست ؛ چرا که اگر دولت ها می توانستند شاید در طول این 15 سال گذشته که حدود 50 نفر از فرزندان بی گناه این مرزو بوم به علت عدم برخورداری کلاس های درس از وسیله گرمایشی مناسب جان باخته اند،نسبت به حل این مشکل اقدام می کردند.پس اگر همچنان شاهد وقوع این قبیل حوادث ناگوار هستیم معنایش این است که دولت ها به هر دلیل و علتی نتوانسته اند به وظایف خود در این رابطه عمل کنند.
دانشور می افزاید: در چنین شرایطی مسئولیت و وظیفه ما شهروندان، ما صاحبان کسب و کار،ما فعالان اقتصادی بخش خصوصی و ... چیست؟ آیا وظیفه ما تنها در این خلاصه می شود که از نمایندگان مجلس بخواهیم وزرای آموزش و پرورش را استیضاح کنند؟ اگر چه کمترین اقدامی که وزیران آموزش و پرورش در صورت بروز این حوادث باید انجام دهند استعفا است و در غیر این صورت کمترین کاری که نمایندگان مجلس باید انجام د هند،برکناری وزیری است که حاضر به استعفاء نشده است اما سخن بر سر این است که نه استعفا و نه استیضاح و... هیچکدام مانع تکرار این اتفاق در آینده نخواهد شد.
آنچه احتمال بروز یک حادثه تلخ دیگر را در آینده کاهش می دهد،آگاهی همه فعالان اقتصادی و شرکت ها و سازمان ها از مسئولیت های اجتماعی خود و اهتمام آنان به انجام این وظایف است.
رئیس کمیسون مسئولیت های اجتماعی اتاق ایران ادامه می دهد: بنگاه ها و شرکت های اقتصادی ما باید به این باور برسند که علاوه بر تبلیغات فراوانی که در قالب تولیدو پخش تیزرهای تلویزیونی واجاره تابلوهای تبلیغاتی سطح شهر ها و جاده ها انجام می دهند،می توانند و باید بخشی از درآمدهای خود را صرف ایفای مسئولیت های اجتماعی شان بکنند. تنها در این صورت است که حتی با فرض ادامه اهمال یا ناتوانی دولت در انجام و ظایفش می توان امید داشت تا در آینده حداقل کمتر شاهد حوادث تلخی مانند سوختن فرزندان ایران زمین در آتش باشیم!