نوشته: اسکات اسیندر
منبع: فارنپالسی
ترجمه: مریم جعفری
عصرایران - جمهوری دموکراتیک خلق کرهشمالی در طول تابستان
سال جاری بارها اعلام کرد که قصد دارد در سیاستهای هستهای خود تجدیدنظر کند.
به
گفته مقامهاي پیونگیانگ هدف اصلی این تغییر ماهیت، سیاست خصمانه ایالات متحده آمریکا
با این کشور است. اما بر
خلاف این مسئله، وزارت خارجه این کشور بیانیهای بلندی
را منتشر کرد که هیچ تفاوتی با سیاستهای پیشین این کشور ندارد. در حقیقت در این
بیانیه نگاه کرهشمالی به جهان به تصویر کشیده شده است و در آن تاکید شده است که به
رغم تعهدات آمریکا در طول دو دهه اخیر، روش خصمانه واشنگتن در قبال جمهوری خلق کره
مانع اصلی بر سر حل مشکلات بین آنان است.
یکی از اصلیترین مسائلی که در این بیانیه
گنجانده شده است، به این نکته اشاره میکند که ریشه اصلی مقابله آمریکا و کرهشمالی،
برنامههای اتمی این کشور نیست بلکه واشنگتن از همان ابتدا پیونگیانگ را "دشمن" خود
قلمداد میکرد و هیچگاه تلاش نکرده که این کشور را به رسمیت بشناسد.
وزارت خارجه کرهشمالی بر این باور است که آمریکا از همان ابتدا با هر اقدام این کشور مخالف بوده است و از زمان تشکیل کشورهای جدید پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هرگز حاضر نشد که با پیونگیانگ روابط دیپلماتیک برقرار کند، این در حالی است که آمریکا بسیاری از کشورهای کمونیستی جدید را به رسمیت شناخته است.
ایالات متحده و کرهشمالی از همان دوران تاکنون
همچنان در جنگ تاکتیکی به سر میبرند. به عبارت دیگر، مشکل هستهای این کشور تنها بخش
کوچکی از مشکل بزرگ و عمیقی است که آمریکا با کرهشمالی دارد.
این ویژگی نشان میدهد
که احتمال اینکه کرهشمالی بخواهد با آمریکا بر سر میز "مذاکرات صلح" بنشیند، بسیار بیشتر
از شکل گیری گفت وگو برای بررسی برنامههای هستهای این کشور است.
وزارت خارجه کرهشمالی در این بیانیه تاکید
کرده است که همدستی سرویسهای امنیتی آمریکا با طرحهای خرابکارانه کرهجنوبی علیه
کرهشمالی بهترین نمود سیاست خصمانه آمریکا علیه پیونگیانگ است.
سیاست خصمانه مداوم
آمریکا باعث افزایش خصومت و تقابل و تنش در شبه جزیره کره شده است و چشمانداز خلع
سلاح هستهای شبه جزیره را در هالهای از ابهام قرار داده است.
در بیانیه این
وزارتخانه تاکید شده است که پیونگیانگ به رغم اینکه بارها پیشنهاداتی برای صلح ارائه
داده که توسط واشنگتن رد شده است، بازهم مورد دشمنی نظامی و تحریمهای اقتصادی كاخسفيد
قرار گرفته است.
حتی درخواست برقراری رابطه اقتصادی بر پایه قراردادهای بینالمللی
و حذف نام کرهشمالی از فهرست کشورهای حامی تروریسم به عنوان عاملی برای تشویق پیونگیانگ بی فرجام بوده است. کرهشمالی معتقد است تحریمهای وضع شده که در دوران ریاستجمهوری
"باراک اوباما" ادامه یافته، غیرقابل قبول و پذیرش است.
در حقیقت کرهشمالی
راهحلی را پیشنهاد میدهد که آمریکا باید تغییرات بنیادی در سیاستهایش ایجاد کند. مسیری که پیونگیانگ امروز در پیش گرفته این کشور را در نوعی ابهام قرار داده
است: حرکتهایی که "كيم جونگ اون" رهبر اين كشور برای مقتدر نشان دادن خود
در عرصه بینالمللی ناگزیر به انجام آنهاست میتواند کشور را در معرض اعتراضهای بینالمللی
قرار دهد. از سوي ديگر، تسلیم شدن در برابر اراده بینالمللی، به باور دولتمردان
کرهشمالی به تضعیف جایگاه کیم جونگ اون در سطح داخلی منتهی خواهد شد.
دولتمردان در
آمریکا باید تلفیقی از دیپلماسی و زور را در برابر رهبر جوان اين كشور به کار گیرند. پس چگونه میتوان به کرهشمالی راهکاری
را ارائه داد که بر اساس آن بتواند هم آرامش خیال همسایگان از آزمایش موشکی خود
را تامین کرده و هم اعتبار داخلی خود را حفظ کند؟
مقامهای ارشد این کشور میگویند
که کیم جونگ اون جوان، خواهان بازشدن فصل جدیدی در روابط دو کشور برای توسعه ارتباطات
با کشورهایی است که دوست و همپیمان آمریکا هستند. آنان تاکید میکنند که گسترش و ساخت
تسلیحات هستهای تنها به دلیل سیاستهای خصمانه آمریکا علیه کرهشمالی ادامه پیدا میکند.
با این وجود به نظر نمیرسد که کرهشمالی در وضعیتی باشد که همانند دفعات گذشته خیلی با وروق بازی فعالیتهای هستهای خود بازی کند. چرا که این کشور نیازهای اقتصادی شدیدی دارد و به طور جدی به مواد غذایی و دارویی نیازمند است.
بر این اساس میتوان انتظار داشت که کم کم این رهبر جدید دست به تحولاتی
در آینده بزند و مسیر جدیدی را بپیماید. چندی پیش تعدادی تصاویر از رهبر جدید کرهشمالی
منتشر شده بود که نوع برخورد او با مردم را نشان میداد. کسانی که عکسها را تفسیر
کرده بودند، معتقدند که نوع برخورد رهبر جدید کرهشمالی شبیه پدربزرگ او است نه پدرش.
پدر بزرگ او، "کیم ایل سونگ"، بنیانگذار کرهشمالی، نیز از محبوبیت زیادی
بین مردم برخوردار بود. به نظر میرسد رهبر جدید کرهشمالی نیز یکسری از رفتارها
و اقدامات پدربزرگ خود را الگوی خود قرار داده است. اگر این گونه باشد و به این نحو
پیش رود میتوان پیشبینی کرد که رفته رفته او میتواند محبوبیتی بین مردم به دست آورد
و سپس دست به تغییراتی در کرهشمالی بزند. نباید فراموش کرد که او سالهایی را در سوئیس
و در محیطهایی بازتری از کرهشمالی زندگی کرده است.
تنظیمکنندگان سیاستهای کره شمالی معتقدند
که رژیم کیم جونگ اون همچنان خواهان برقراری روابط دیپلماتیک با دولت اوباماست اما
به روش خودش. آنان این فرضیه را رد میکنند که کرهشمالی برای کنارگذاشتن و یا ادامه
سیاستهای هستهایش بر سر دوراهی قرار دارد، بلکه بر این باورند که آمریکا باید با
تصمیمی استراتژیک، انتخاب کند که رابطه دوستانه با پیونگیانگ برقرار کند یا خیر؟
در
حقیقت کرهشمالی به گونهای رفتار میکند که خلع هستهایش در هالهای از ابهام قرار
بگیرد و در این مسیر یا به برنامه غنیسازیش در زیرزمینهای مخفی ادامه میدهد یا رابطه
اقتصادی خود را با چین و یا شاید با کرهجنوبی بعد از انتخابات ریاستجمهوری این کشور
در ماه دسامبر افزایش میدهد.
در همین حال، کرهشمالی بدون خلع برنامههای
هستهای خود، یک سری اصلاحات محدود اقتصادی اجرا کرده است. در این اصلاحات سعی شده
است که تا حدی خواستههای آمریکا و چین و کرهجنوبی مدنظر گرفته شده است. به گفته کارشناسان،
نقش چین بسیار مهم است چون هم مرز با کرهشمالی است و به هیچ وجه اجازه نمیدهد همانند
مناطق دیگر تحرکاتی رخ دهد و یا تحرکات از میزانی مشخص جلوتر رود، چراكه به هر حال
برای چین مهم است که کرهشمالی کشور دوستی برای او بماند و حیات خلوت خود را در شبه
جزیره کره از دست ندهد.
به هر حال همه این مسائل تاثیرگذار خواهد بود تا در کوتاهمدت
شاهد تحولاتی از جنس تحولاتی که در خاورمیانه به وقوع پیوست، در کرهشمالی نباشیم
اما در مقابل احتمالا اصلاحاتي در ردههای بالا حکومتی اجرا ميشود؛ یعنی احتمال دارد
که یک الگوبرداری از اصلاحات چین انجام شود که هم حکومت کمونیستی تداوم یابد و هم اینکه
برای مردم، رفاه بیشتری ایجاد شود و پيونگيانگ اقتصاد بازار آزاد را بپذیرد.
بنابراین میتوان گفت بیشترین احتمالی که میتوان در کرهشمالی انتظار داشت آن است که تحولات آن را به سمت الگوی چین ببرد نه الگویی که در خاورمیانه در جریان است.
در چنین شرایطی،
آمریکا تاکنون نتوانسته چین و کرهجنوبی را متقاعد کند که تمامی معاملات اقتصادی خود
با کرهشمالی را به خلع هستهای این کشور منوط کنند.
به باور متخصصان امور کرهشمالی
در آمریکا، بهترین مسیر برای متوقف کردن برنامههای این کشور، همگامی کشورها با یکدیگر
است؛ مسئلهای که در سال آینده و پس از برگزاری انتخابات آتي ریاستجمهوری در چین و
کرهجنوبی بیشتر از گذشته در سایهای از ابهام قرار ميگيرد.