*این مقاله توسط "توماس لينگتون" ستوننويس واشنگتنپست نوشته
و توسط مریم جعفری در عصرایران ترجمه شده است.
عصرایران - مبارزات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نهایت با اعلام کاندیداتوری "باراک اوباما" از حزب دموکرات وارد مرحله نهایی و رسمی خود شد و آمریکاییها کمتر از ۵۰ روز زمان دارند تا در ششم ماه نوامبر پای صندوقهای رای، نامزد نهایی خود را انتخاب کنند.
باراک اوباما رئیسجمهوری کنونی آمریکا، قول داده است که اگر برای بار دوم به دفتر کارش بازگردد، سیاستهای منطقی، محکم و سختی را در عرصه سیاست خارجی اتخاذ کند؛ موضعی که با سخنان او در سال ۲۰۰۸ میلادی در تضاد کامل است.
او چهار سال پیش کاندیدای تغییر، امید و مدارا با دشمن بود.
هفته گذشته در گردهمایی حزب دموکرات، اوباما و مشاورانش به سختی درباره برنامه دولت اوباما که بر آسیا متمرکز شده بود، صحبت کردند.
در حقیقت این برنامه، از افکار عمومی مخفی نگه داشته شده است و آنان امیدوارند که پس از نهایی شدن ، آن را معرفی و آغاز کنند.
اوباما در سخنرانی در شهر "شارولت" واقع در کارولینایشمالی درباره سیاستهای دفاعی آمریکا صحبت و تلاش کرد که مقوله اروپا را از آسیا جدا کند.
او در این سخنرانی از چهار هزار و ۴۶۹ کلمه استفاده کرد، اما هرگز نامی از تایلند و آسیا به زبان نیاورد. او حتی به پاکستان و هواپیماهای بدون سرنشین در سخنرانی اش اشاره نکرد.
او همچنین در این سخنرانی ۹ بار از واژه "جنگ" و 2 بار از واژه "صلح" استفاده کرد ؛ او همچنین وعده داد به حضور آمریکا در افغانستان تا سال ۲۰۱۴ خاتمه دهد ، همان زمانبندی که از سوی جمهوریخواهان و کاندیدهای آنان "میت رامنی" ارائه شده بود.
در طرح ۷۰ صفحهای دموکراتها که بسیار جزيی است، حتی یک بار نیز واژه تایلند در فهرست ملتهای آسیایی شرقی ذکر نشده است و انگار رئیسجمهوری آمریکا بیشتر خواهان همکاری با کشورهای مانند استرالیا، ژاپن، نیوزیلند، فیلیپین و کرهجنوبی است.
در هفته گذشته نیز میت رامنی در سخنرانی خود از چهار هزار و ۱۷۰ واژه کلیدی استفاده کرد اما او نیز کلمه آسیا و تایلند را به زبان نیاورد. اما ميتوان گفت سیاستهای جمهوریخواهان در قبال آسیایی شرقی و چین به مراتب شفافتر از دموکراتهاست.
درباره آسیا، اوباما و دموکراتها وعده دادند که همچنان در برابر کشوری مانند کرهشمالی ایستادگی کنند و تاکید کردند که خواهان حضور بیشتر در آسیای شرقی و استرالیا هستند.
از طرفی دیگر، چین در سیاست خارجی جدید اوباما، جایگاه جدید و غریبی خواهد داشت چرا که از منظر او، اگر آمریکاییها با مهندسان چینی رقابت کنند، این کشور بهتر از گذشته خواهد بود و همچنین معتقد است که کارگران آمریکایی با آموزش بیشتر باید بتوانند کارگران چینی را پشت سر بگذارند؛ کارگرانی که در مونتاژ کردن قطعات بسیار معروف هستند.
اما کارشناسان بر این نکته تاکید میکنند که اوباما نمیداند که چرا شرکتهای آمریکایی، کارگران چشم بادامی را به آمریکاییها ترجیح میدهند.
در هر صورت در استراتژی که در حال حاضر اوباما در نظر گرفته رقابت تسلیحاتی آمریکا در اولویت قرار گرفته است، این در حالی است که این واژه در سال ۲۰۰۸ میلادی جایگاهی در ادبیات کلامی نخستین رئیسجمهوری سياهپوست آمریکا نداشت.
برخی بر این باورند که او در این چهار سال به خوبی با مقوله مبارزه آشنا شده است و شکست دادن "اسامه بنلادن" رهبر سابق القاعده، خود دلیلی بر این مدعاست.
به گفته آنان، اکنون اوباما کمتر از چهار سال گذشته از واژه گفتوگو و تحقق صلح از طریق مذاکره استفاده میکند و وقتی به ایران اشاره میکند به جای ادبیات قدیمی میگوید که "دولت ایران باید با جهانی روبهرو شود که برای توقف برنامه هستهای تهران در کنار واشنگتن قرار گرفتهاند".
از سوی دیگر، جمهوریخواهان و دموکرات بر سر پاکستان اختلافنظر شدید دارند. رامنی، ارتباط با اسلامآباد را مهم میداند و بر تجدید در روابط تاکید میکند، این در حالی است که اوبامای دموکرات این رابطه را چندان مهم نمیداند و میگوید که پاکستان میتواند شریک ما باشد اما به تجدیدنظر در روابط اشارهای نمیکند.
درمورد هندوستان نیز اوباما معتقد است که باید به دهلینو به عنوان لنگرگاه اقتصادی نگاه کرد که امنیت در اقیانوس هند نیز تا حدی به آن وابسته است، اما رامنی به شدت تمایل دارد که با کشورهای دموکراتیک تجارت و همکاری کند.
اکنون کاملا مشخص است که سیاست خارجی نقش اساسی در مبارزات انتخاباتی بازی میکند اما هر دو کاندیدا سعی میکنند که خود را از دیگری متمایزتر نشان دهند.