سخنرانیهای برخی سیاستمداران و وزیران کنونی و پیشین علیه یکدیگر، مردم را به این فکر فرو میبرد، چرا که در سالهای گذشته و تا زمان همکاری میان این افراد، چنین مواضعی بیان نشده و طرح این موضوعات در زمان کنونی، بیانگر روراست نبودن سیاستمداران و حرکت در مسیر منافعی به غیر از منافع مردم است. ادامه وضعیت موجود نه تنها میتواند بیتوجهی و انفعال مردم را در قبال انتخابات ریاست جمهوری آتی را به همراه آورد، بلکه بر دامنه بیاعتماد به فضای سیاسی و سیاستمداران خواهد افزود؛ موضوعی که نه تنها به سود هیچ گروه سیاسی نخواهد بود، بلکه در اوضاع کنونی منطقه و جهان، اثرات بسیاری نامطلوبی بر منافع ملی کشور نیز خواهد داشت.
تابناک - «درستکاری اهمیت دارد، ولی رو راستی نیز مهم است»؛ شاید باورش کمی سخت باشد، ولی این جمله سیاستمداری است که نه تنها در فرهنگ سیاسی ایران، که در فرهنگ عامیانه ما نیز نام نهادن فردی همنام او، اشاره به دهها ویژگی اخلاقی و رفتاری عمدتاً منفی دارد.
این جمله از «وینستون چرچیل»، سیاستمدار نامآشنای جهان معاصر است و میبینیم که برای فردی چون چرچیل نیز روراست بودن در فضای سیاسی، یک فضیلت اخلاقی به شمار میرود و بر آن تأکید میکرد و این در حالی بود که او همواره هیتلر و بعدها استالین را در بیان و رفتارشان روراست نمیدانست و رهبران وقت اروپا و آمریکا را نیز به دلیل درک نکردن این موضوع، نکوهش و از آنان انتقاد میکرد و در این باره، تنها آغاز جنگ دوم جهانی و جنگ سرد بود که درستی تحلیل چرچیل را به اثبات رساند.
اما آنچه در دنیای سیاست قابل ارزیابی است، نتیجه کارهای سیاستمداران است و آنچه آنها را از بسیاری دیدگاهها متفاوت میسازد، این است که آنها وظیفه دارند در ازای نتایج به دست آمده از رفتار و گفتارشان در برابر ملت پاسخگو باشند.
حال این پاسخگویی میخواهد در قبال پرسشهای رسانههای گروهی به عنوان چشمان تیزبین یک جامعه باشد یا پاسخ به انتقادات جامعه دانشگاهی و کارشناسان مستقل؛ همین مسائل است که مردم را تشویق و ترغیب برای انتخاب دوباره یک سیاستمدار یا یک گروه سیاسی یا سلب اعتماد و انتخاب گزینهٔ دیگری برای حضور در قدرت میکند.
در این باره باید گفت، مهمترین کار یک سیاستمدار آن نیست که ببیند در دوردستهای مبهم چه چیزی وجود دارد، بلکه وظیفه او پرداختن به موضوعاتی است که او پیش روی خود میبیند. همچنین سیاستمداران باید با خود، رقبا و ملت روراست باشند. آنان باید شرایط کشور را به خوبی دریابند و از انتقادات رقبا به عنوان پلی برای اصلاح کاستیهای موجود بهره گیرند و با بیان و رفتار همگون خود، الگویی مناسب برای مردمی باشند که آنها را به عنوان معیاری برای سنجش درستی یا نادرستی رفتار و گفتار خود میدانند.
اوضاع کنونی کشور ما آکنده از موضوعات سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی است که وظیفهٔ اصلی همه گروههای سیاسی کشور، پرداختن به این موضوعات و تلاش برای یافتن راهکاری به منظور بالا بردن سطح رضایت عمومی مردم و منافع ملی کشور است، چراکه اقدام در این زمینهها هم رضایت عمومی مردم را بالا میبرد و هم هر گروه سیاسی را سادهتر به هدف خود (ماندن در عرصه سیاسی و قدرت است) نزدیک میکند.
متأسفانه در ماههای اخیر در کشور ما، دامنه روراستی سیاستمداران کشور، نه تنها با مردم که با خود و همفکرانشان نیز در حال کاهش است. در حالی که انتظار میرفت برگزاری نشست سران قوا، فشار روانی حاکم بر کشور در موضوع نوسانات بهای ارز را کاهش دهد، حاشیههای این نشست بر اصل آن سایه انداخت.
همچنین طرح موضوعاتی همچون ندادن قولی برای کاهش بهای دلار، «میزبانی کسی که میز دستش هست» برای نشست آتی سران قوا، همه و همه مردم را به این اجماع میرساند که اختلافات میان طیفهای سیاسی و اجرایی کشور همچنان زنده و جدی است.
از سوی دیگر، سخنرانیهای برخی سیاستمداران و وزیران کنونی و پیشین علیه یکدیگر، مردم را به این فکر فرو میبرد، چرا که در سالهای گذشته و تا زمان همکاری میان این افراد، چنین مواضعی بیان نشده و طرح این موضوعات در زمان کنونی، بیانگر روراست نبودن سیاستمداران و حرکت در مسیر منافعی به غیر از منافع مردم است.
بنابراین، اگر بپذیریم که نگاه همه مردم کشور به سیاستمدران و نحوه گفتار و رفتارشان دوخته شده است و کوچکترین کار آنان بر کسی پوشیده نمیماند، وظیفهٔ سنگینی بر دوش سیاستمداران و کارگزاران سیاسی امروز کشور است.
کمتوجهی برخی مسئولان در همه ردههای اجرایی و قانونگذاری کشور از انجام وظیفه اصلی خود، یعنی تلاش برای کاهش نگرانیهای اقتصادی مردم و بازار و انحراف فعالیتها به سوی تخطئه کردن یکدیگر و رقابت و فضاسازی زودهنگام سیاسی با هدف موفقیت در انتخابات آتی، موضوعی است که ادامه وضعیت موجود نه تنها میتواند بیتوجهی و انفعال مردم را در قبال انتخابات ریاست جمهوری آتی را به همراه آورد، بلکه بر دامنه بیاعتماد به فضای سیاسی و سیاستمداران خواهد افزود؛ موضوعی که نه تنها به سود هیچ گروه سیاسی نخواهد بود، بلکه در اوضاع کنونی منطقه و جهان، اثرات بسیاری نامطلوبی بر منافع ملی کشور نیز خواهد داشت.