بابک فرزام خواه*شاید پس از اتفاقات و اخبار ورزشی فوتبال و مسابقات المپیک و پارا المپیک یکی از مهمترین سوژه های خبری این روزها، خبر برکناری روسای برخی فدراسیون هاست. این روزها درباره این تغییرات سخنان بسیار و دیدگاه های متعدد و متفاوتی وجود دارد و هر یک از مسئولین از زوایای خاصی به این امر می نگرند.
روسای برکنار شده به عنوان مخالفین تصمیم متولیان ورزش، با ارائه عملکرد مثبت خود در زمان تصدی از تصمیم نادرست مسئولین ارشد ورزش کشور می گویند و مسئولین ورزش نیز دلایل خود را دارند. مسئولین این تصمیمات را پله ای برای پیشرفت سریع تر و این تغییرات را گردش مسئولیت و به منزله یک فرصت می دانند و مدعیان صاحب برنامه و کارنامه در راس این فدراسیون ها این عمل را تضعیف ورزش و به هدر رفتن برنامه های تدوین شده می دانند.
اگر از این منظر به این مسئله نگاه کنیم ممکن است اهداف روسای برکنار شده را در مصاحبه ها اهدافی خیرخواهانه بدانیم چراکه همواره یکی از ضعف های شاخص در عرصه ورزش کشور بی ثباتی مدیریت است.
در هیچ کجای دنیا ترکیب یک مجموعه موفق به دلیل سلیقه راس هرم قدرت دستخوش تغییر و تحول نمی شود چراکه در زمان محدودی که در اختیار مدیران قرار می گیرد امکان اجرایی کردن برنامه های بلندمدت کاسته شده از سوی دیگر نیمی از زمان صرف آشنایی مدیران جدید با رشته های ورزشی می شود و نیمی دیگر صرف آزمون؛ و تا فرد جدید بخواهد مثمرثمر شود جای خود را به دیگری می دهد و این تسلسل دوباره ادامه می یابد.
اما از سوی دیگر اجرای طرح جامع ورزش ودستیابی به اهداف متعالی که مسئولیت اجرای آن بر عهده مسئولین ارشد ورزش کشور است بر اساس جمع آوری نظرات و کارشناسان در حال پیگیری است. از آنجایی که برای اجرای طرحها و برنامه ها بر اساس امکانات موجود هماهنگ ترین افراد انتخاب می شوند تا بهترین نتیجه برای ورزش کشور حاصل شود متولیان با چیدن مهره های قابل اتکا دست به تغییر می زنند و هدف از این تغییر و گردش مسئولیت را امری شایسته و به منزله یک فرصت تلقی می کنند.
هر چند تجربه های گذشته نشان می دهد که تعیین اهداف و مسیری که برای رسیدن به آن اتخاذ می شود همیشه هماهنگ نبوده و بسیار دیده شده که هدف درستی مدنظر برنامه ریزان بوده است ولی مسیر حرکت و روش رسیدن به آن هدف، دچار پیچیدگی شده است. برکناری روسای فدراسیون ها و حواشی بوجود آمده را می توان از این موارد به حساب آورد.
ماجرای تعلیق و حواشی بوجود آمده در فدراسیون قایقرانی و تیرو کمان به سریال مضحکی در عرصه ورزش تبدیل شده است. هر چند بارها در این رابطه نوشته شده اما گوش منفعت طلبان بدهکار نبوده و آنها همچنان بدون در نظر گرفتن منافع ملی فقط و فقط به فکر استفاده های شخصی خود بوده و با استفاده از عاملان بین المللی به دنبال تخریب وجهه ورزش ایران در سطح جهان هستند.
این افراد در این رابطه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و از طریق لابی های متعددی، با جریان سازی خبری به دنبال ایجاد تنش در بدنه ورزش کشور و با تلاش بی حد و حصر به دنبال بازگشت به جایگاه ریاست هستند و گویا حاضر نیستند تحت هیچ شرایطی از موضع خود کوتاه آمده و با قضیه برکناری کنار آیند.
اگر چه فدراسیون ها طبق مقررات داخلی خود انتخابات دارند و رئیس فدراسیون نیز بر اساس این انتخابات تعیین می شود اما طبق قانون وظیفه نظارت عالیه و تنظیم مقررات و سازماندهی امور ورزش به عهده وزارت ورزش و جوانان است و همانطوری که سایر دستگاه های اجرایی کشور مسئول و متولی حوزه های خود هستند و وظایف اختیاری بر عهده دارند در حوزه ورزش نیز این وزارت ورزش است که متولی اصلی ورزش کشور می باشد.
مسئولین وزارت ورزش نیز بر اساس طرح جامع ورزش کشور نسبت به انتصاب و برکناری مسئولین با چینش مدیران مورد نظر برای رسیدن به اهداف متعالی گام بر می دارند؛ که این روش بیش از 30 سال است در ایران وجود داشته و اصلا خود آقای دنیامالی نیز در سال 83 همینطور منصوب شدند.
خاطرمان هست در آن سال تیمسار امیر مجدآرا رئیس فدراسیون بود و انصافا عملکرد بسیار خوبی هم داشت اما با تغییر مسئولین ارشد ورزش، دنیامالی به عنوان رقیب و نماینده مورد وثوق سازمان تربیت بدنی معرفی شد.
تمامی روسای هیات ها از این انتخاب ناراحت بودند اما رئیس مجمع که آن زمان کفاشیان (رئیس فعلی فدراسیون فوتبال) بود به همه اعضای مجمع گفت او باید انتخاب شود و این دستور است و چنانچه شما هم رای ندهید ما خود مجمع را برگزار کرده و ایشان را معرفی می کنیم.
در آن زمان و این زمان تمامی مسائل داخلی در داخل کشور پیگیر ی می شد و اصلا اجازه دخالت به سازمان های بین المللی داده نمی شد. اصلا مگر می شود تمام بودجه و سرمایه و امکانات و شرایط را متولیان بدهند اما اجازه تغییر نداشته باشند و مگر می شود نامه های سازمان های بین المللی مقدم بر اختیارات وزارت ورزش و قوانین داخلی جمهوری اسلامی باشد؟
مگر می شود یک رئیس بودجه ای که به عنوان امانت در اختیار او قرار می گیرد را هر جوری که دلش می خواهد هزینه کند بعد هیچ کس نتواند او را تغییر دهد؟
هر چند می بایست به کسانی که در این مسیر از راه برکنار شده اند خاطر نشان کرد آن مسیر و روشی که برگزیده اند آنها را به مقصدی که اعلام کرده اند نخواهد رساند. جایی که مسئولین برکنار شده احساسی تصمیم گرفته و مسئله را فراملی و شخصی در نظر گرفته اند و برای پیگیری آن به سراغ اهرمهای خارجی رفته اند اما سوالاتی پیش می آید که چرا آنهایی که در طول سالیان گذشته که نان خود را درگروی مدیریت فدراسیون ها دیده اند تاکنون هیچ اعتراضی به قانونهای داخلی و نوع انتصاب ها و عزل ها نداشته اند؟
چرا در همین مجال و بستر ملتهب بین المللی دست به دامن خارجی ها شدند ؟ چرا آن گونه که گفته اند از بد اخلاقی ها ناراحتند اینطور بی محابا به فدراسیون های بین المللی نامه می زنند و به مسئولین داخلی که بیشتر خود توسط آنها انتخاب شدند و به آنها اظهار لطف داشتند توهین می کنند؟
چرا مدام با نفی دیگران به دنبال اثبات خود هستند چرا اگر نقدی داشتند در این 8 سال مطرح نکردید و اینک عوام فریبی می کنند؟ همین چند ماه پس از برکناری دردهایشان به یادشان آمده است؟
واقعا تاسف بار و رقت انگیز است این چنگ زدن به قدرت در شرایط کنونی کشور همه باید تدبیر داشته باشند و خود را دستاویز و بهانه ای برای بد جلوه نشان دادن فعالیت های ورزشی به رسانه های بیگانه و ... ورزشی قرار ندهند که در صورتی که چنین باشد باید منتظر یک فاجعه بود؛ چرا که بسیاری از رسانه های بیگانه و مدیران سیاسی حاضرند برای اجرایی شدن اهداف خود میلیون ها دلار هزینه کنند تا چنین اتفاقاتی عملی شود و ما به راحتی با خواسته های نادرست و نسنجیده و غیر منطقی پای آنان را مجانی به این مباحث باز می کنیم و از این روست که می گوییم آقای وزیر دیر زدی اما خوب زدی.
حال با نگاهی به عملکرد روسای برکنار شده می توان به جرات اذعان داشت که این جابجایی ها کاملا درست بوده است.
اما باید خاطرنشان کرد ملت ایران با برخورداری از ایمان و مدیران شجاع قدرتمندانه در مقابل مداخله یا حتی زورگویی قدرتمندان می ایستد و بیش از پیش از قوانین خود دفاع می کند.
* رئیس روابط عمومی فدراسیون قایقرانی این یادداشت بازتاب دهنده دیدگاه سایت عصر ایران نیست
آقای فرزام خواه، تمام راه های خود شیرینی را رفتی، دیگه کافیه، بهتره به فکر حل مسائل ... خودت باشی.