انتخاب - زن جواني كه به اتهام قتل ندا كوچولو با مجازات مرگ روبهرو بود پس از رضايت اولياي دم به پنج سال زندان محكوم شد.
پيكر نيمهجان دختر سه ساله روز 25 مرداد 89 در حالي به بيمارستاني در تهران منتقل شد كه پزشكان در نخستين معاينات با مشاهده آثار سوختگي، گازگرفتگي و ضرب و شتم دريافتند دخترك بهشدت مورد كودكآزاري قرار گرفته است. ندا كوچولو بلافاصله در بخش مراقبتهاي ويژه بستري و تلاش براي نجات جانش آغاز شد اما پس از 20 روز جدال با مرگ، قلب كوچك او به سوي پدرش پر كشيد.
از سوي ديگر در جريان تحقيقات ويژه
قضايي- پليسي، عموي بزرگ ندا كه روز حادثه دختر بچه بيهوش را از بيمارستاني در يكي از شهرهاي اطراف به تهران منتقل كرده و تلاش زيادي براي نجات جان دختر بيپناه برادرش انجام داده بود، به قاضي گفت: حدود 11 سال قبل براي كار و زندگي به تهران آمدم. چند سال بعد هم برادر كوچكترم، پدر ندا كه در كارهاي ساختماني مهارت داشت به تهران آمد و با يافتن كار، خانهيي در يكي از شهرهاي اطراف تهران اجاره كرد. چند ماه بعد نيز با دختري ازدواج كرد. نيمه شهريور86 برادرم چشم انتظار تولد فرزندش «ندا» بود كه هنگام عزيمت به محل كارش در حال عبور از ريل راهآهن با قطار تصادف كرد و كشته شد. 20 روز بعد نيز ندا متولد شد. حدود يك سال دختر كوچولو نزد مادرش بود و سپس او را به خانه ما آوردند و دادگاه سرپرستي بچه را به پدرم داد اما پدرم كه به علت كهولت سن قادر به نگهداري از بچه نبود از سر ناچاري ندا را به خانه خودمان آوردم و حدود يك سال هم ما از او نگهداري كرديم اما اواخر زمستان سال گذشته مادر ندا به ديدنم آمد و از من خواست بچه را به برادر ديگرم بسپارم تا او هم بتواند بچه را از نزديك ببيند.
وي در ادامه گفت: ساعت 8 صبح روز دوشنبه 25 مرداد از ميدان رسالت به طرف پل سيدخندان در حركت بودم كه ناگهان تلفن همراهم زنگ زد. زن برادرم در حالي كه گريه ميكرد به من گفت: ندا در حمام خانه بيهوش شده است.
با شنيدن اين خبر خودم را به بيمارستاني در حوالي تهران رساندم اما در كمال تعجب با آثار سوختگيهاي شديد و كبودي روي بدن بچه روبهرو شدم. پزشكان نيز با مشاهده آثار ضرب و شتم و وضعيت وخيم بچه، ماموران كلانتري را در جريان قرار دادند.
فاطمه، زن عموي 31 ساله ندا نيز به عنوان متهم اصلي پرونده در بازجوييهاي مقدماتي ابتدا منكر كتك زدن و شكنجه ندا كوچولو شد و گفت: ندا از سوي پسر سه سالهام مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
اما سرانجام در ادامه تحقيقات فني، تخصصي لب به اعتراف گشود و گفت: «ندا» دچار شب ادراري بود به همين دليل يك روز از شدت ناراحتي و عصبانيت پاهايش را با قاشق داغ سوزاندم. روز حادثه كه او را به حمام برده بودم ناگهان از شدت درد و سوختگي روي زمين افتاد و سرش به كف حمام خورد و از هوش رفت. همان موقع هم با كمك زن همسايه او را به بيمارستاني در نزديكي محل زندگيمان منتقل كرديم. دقايقي بعد تلفني با برادر شوهرم تماس گرفته و ضمن تشريح موضوع، از او خواستم هر چه سريعتر خودش را به بيمارستان برساند.
قاضي پرونده پس از بازجويي و تحقيق، فاطمه را با شكايت پدربزرگ و مادر ندا به اتهام كودكآزاري با قرار بازداشت موقت به زندان فرستاد اما پس از مدتي پدربزرگ رضايت خود را اعلام كرد.
چند روز قبل فاطمه زن عموي ندا از زندان به دادسراي خارك منتقل شد و در حضور بازپرس با نگار، مادر ندا، روبه رو شد.
در اين جلسه بازپرس بار ديگر اتهام كودكآزاري را به فاطمه تفهيم كرد. متهم در حالي كه بهشدت گريه ميكرد با ابراز ندامت و پشيماني از مادر «ندا» خواست وي را به خاطر بچههايش ببخشد.
چند روز پس از اين جلسه، مادر ندا كوچولو با حضور در دادسرا، ضمن دريافت ديه رضايت كتبي خود را اعلام و از قصاص متهم گذشت كرد.
با رضايت اولياي دم پرونده براي محاكمه از جنبه عمومي جرم به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه نماينده دادستان با قرائت كيفرخواست خواستار مجازات متهم از جنبه عمومي جرم شد.
زن جوان نيز در دفاع از خود گفت: من قصد كشتن ندا را نداشتم و مرگ او در اثر يك حادثه بود. حالا نيز از دادگاه ميخواهم مرا به خاطر فرزندانم ببخشد.
پس از آخرين دفاعيات متهم و وكيل مدافعش قضات دادگاه وارد شور شده و فاطمه را به پنج سال زندان محكوم كردند كه 5/3 سال آن به صورت تعليقي است. با اين حكم زن جوان به زودي از زندان آزاد خواهد شد.