پارسینه - پیک های موتوری در اسرع وقت، جنگی و پرسرعت، از یک گوشه شهر، مسافر به تنگ آمده و مستاصل از ترافیک و شلوغی را با ویراژ و پیچ و خم دادن میان ماشین ها می برند آن سوی شهر، برای پیک های موتوری پیمودن هر ضلع شهر، 20 دقیقه طول می کشد!
اما پیک های موتوری هم به دو دسته تقسیم می شوندهستند: زرنگ ها و پرسابفه ها ، معمولی ها و تازه کارها، زرنگ ها می روند در محدوده بازار تهران و خیابان پانزده خرداد و ارک، البته این جای مرغوب سرقفلی هم دارد و کار پیک های کم رو و خجالتی نیست، ولی باز این هم، تمام ماجرا نیست!
وقتی بازار ارز و سکه شلوغ و قمر در عقرب می شود، یک اتفاق جالب می افتد، پیک موتوری های زرنگ و پرسابقه غیب می شوند، بازاری ها متوجه می شوند که بار و سفارش شان روی زمین مانده است خبری از پیک های همیشگی حاضر نیست!
پیک موتورهای زرنگ و پرسابقه از بس دود بازار خورده اند،ااز بس پچ پچ های اقتصادی پشت پرده دکان و بازار را شنیده اند، خودشان یک پا صاحبنظر اقتصادی و حتی به معنای واقعی کلمه، "خبرنگار اقتصادی" شده اند.
وقتی اوضاع طلا قمر در عقرب می شد، پیک ها ساعت 4-5 صبح می روند در صف بانک که سکه بخرند و تا ظهر که نوبتشان بشود و هر سکه را با چند ده هزارتومان سود خالص بفروشند به مشتریان سکه و طلا و حتی خود بازاری ها! و بعد هم می روند با خیال راحت استراحت، چون کاسبی شان را کرده اند و بازاری ها می مانند با بارهای روی زمین مانده و جای خالی پیک ها!