کیهان نوشت: روز گذشته خبري از دو مسئول دولتي منتشر شد كه هر دو بر عدم فروش بنزين مازاد بر سهميه بندي تاكيد داشتند. به نظر مي رسد اين دو اظهارنظر كه در سطح مقامات ارشد دولت هم مطرح شده موضع رسمي دولت باشد. پيش از اين نيز شواهدي همچون تاخير در اعلام قيمت بنزين آزاد، دال بر اين موضوع بود كه دولت تمايلي به ارائه بنزين مازاد بر سهميه بندي ندارد.
نظر دولت از منظر اقتصادي معقول و منطقي است. دلايل هم روشن است.
اول اينكه بنزين آزاد بايستي حداقل با قيمت 500تومان عرضه شود تا مصرف دوباره افزايش نيابد. از سويي تورم همواره روي قيمت بالاتر بسته مي شود و از اين رو منطقي است كه دولت نسبت به تورم واكنش نشان دهد.
دوم به حجم مصرف روزانه بنزين مرتبط است. بنزين به حكم سهميه بندي از 80ميليون ليتر به كمتر از 60ميليون ليتر كاهش پيدا كرده است. كاهش مصرف بنزين اگرچه قابل توجه است اما هنوز كشور را از واردات بنزين بي نياز نكرده است.
از اينرو فروش مازاد بر سهميه بندي منجر به افزايش بيش از اين در مصرف مي شود كه نياز دولت را براي واردات بيشتر مي كند. اين در حالي است كه پيش بيني بودجه براي واردات بنزين كفاف اين سطح مصرف را نمي دهد و احتمال آن مي رود كه مجددا دولت دست به دامن بودجه شود.
اما اين دو دليل تنها يك روي سكه است. روي ديگر سكه ملاحظات حقوقي، سياسي و اجتماعي است و دولت براي تصميم گيري لازم است به روي ديگر سكه هم توجه داشته باشد.
1- سهميه بندي بدون فروش مازاد، يك نظر اصلاحي در خلال تصويب بودجه بود كه از سوي نمايندگان مورد قبول واقع نشد. از اين حيث اظهارنظر جديد دولتمردان خلاف نظر مجلس است.
2-برنامه چهارم توسعه تاكيد دارد كه دولت بايستي يارانه بنزين را هدفمند و حذف كند. در حالي كه صرف سهميه بندي تنها مصرف را كاهش مي دهد و منجر به حذف يارانه نمي شود و قدمي هم در راه آزادسازي قيمت بنزين محسوب نمي شود.
3-اظهارنظر جديد دولت كاملا متناقض با وعده هاي قبلي آنها به مردم است و به نظر مي رسد اين تناقض گويي ها تنها استرس و اضطراب مردم را بيشتر كند. آقاي رئيس جمهور و وزير محترم نفت در ابتداي طرح سهميه بندي گفته بودند كه قيمت بنزين آزاد تا دو ماه ديگر اعلام مي شود.
4- اين طرح بطور چشمگيري مستعد توزيع رانت است. تشكيل بازار سياه و حاشيه اي از پيامدهاي اين تصميم است.
خريد موتور و ماشين هاي اسقاطي و توليد كارت هاي تقلبي و غيره در اين راستا قابل توجه است. شكل گيري بازار سياه كه از همين الان در برخي از مناطق كشور تشكيل شده است اجتناب ناپذير است. علت هم روشن است چون بسيار اقتصادي و سودده است.
فرض كنيد يك نفر براي فروش بنزين در بازار سياه يك وانت مدل پايين به قيمت 5ميليون تومان مي خرد. به اين وانت 600ليتر بنزين مي رسد كه اين فرد مي تواند سهميه خود را حداقل به قيمت 500تومان و يا بيشتر در بازار سياه بفروشد. سود اين معامله براي اين فرد ماهانه 240هزار تومان و سالانه معادل 000،880،2تومان است.
به اين ترتيب دلال محترم سالانه بيش از 50درصد از حاشيه بازار سياه بنزين سود مي برد.
در شرايطي كه متوسط سود در بازار 30درصد است طبيعي است كه اين بازار سياه جذاب باشد. وصول به اين سود با سرمايه كمتر نيز ممكن است. فرض كنيد كه يك نفر، 5 موتور 200هزار توماني مي خرد و بدين ترتيب مي تواند 120ليتر سهميه بنزين را به قيمت 500تومان در بازار حاشيه اي به فروش برساند. سود ساليانه حاصله از اين معامله 000،576تومان است. همانطور كه مشاهده مي كنيد سود آن بيش از 50درصد است.
توجه كنيد اين سود آنقدر چشمگير است كه راننده تاكسي و آژانس را هم بفريبد و بيم آن مي رود بخشي از ناوگان حمل و نقل عمومي روانه بازار سياه شود.
5- و اما آثار اجتماعي اين تصميم نيز ناگوار است. دولت محترم سعي كند در جريان اين تصميم مثالهاي زير را به خاطر بسپارد.
- فردي با خانواده خود در حال سفر از تهران به مشهد است. در ميانه راه به پمپ بنزين مي رسد اما دفعتا متوجه مي شود كه كارت او گم شده يا سهميه او به پايان رسيده است. تكليف اين ابن سبيل چيست؟
- نگهبان شبي كه آخر شب به محل كار مي رود و صبح به منزل مي آيد، از كدام وسيله حمل و نقل عمومي بايد استفاده كند و اگر سهميه او كفاف ندهد چه بايد بكند؟
- مسافركشي كه به دليل مخارج بالاي زندگي تا ديروز چند شيفت كار مي كرده است امروز با سهميه بندي بنزين از كجا بايد كسري درآمدش جبران شود.
- كارخانه داري كه هر روز از تهران به خارج از شهر براي رسيدن به كارخانه خود سفر مي كند، با سهميه بنزين چطور بايد به محل كار خود برسد.
- نيمه شب پدري متوجه مي شود كه بايد فرزند بيمارخود را به بيمارستان برساند. كودك خود را به آغوش گرفته و طبق عادت به سمت ماشين مي رود. اما متوجه مي شود سهميه بنزين او كفاف تا بيمارستان رسيدن را نمي كند. هزينه اضطراب و استرس اين پدر را چه كسي بايد پرداخت كند.
و دهها مثال ديگر مي توان زد كه نشان مي دهد اين تصميم آثار اجتماعي ناگواري دارد. بنابراين روي ديگر سكه آنقدر هزينه دارد كه به منفعت آن روي سكه نيارزد. پس بهتر است دولت به مصوب بودجه تمكين كند.
قبل از اجرای سهمیه بندی بعضی از متصدیان پمپ بنزین حد اقل 1000 تومن
میگرفتن کارت سوختشونو برای یک بار سوختگیری به مردم قرض میدادن وای به الان که سهمیه بندی اجرا میشه
بعضی از این آقایون که عده شون هم کم نیست با شگرد های خودشون مثل هوا گرفتن تو پمپ ها مقدار بنزین کم فروش شده رو با قیمت گزاف به مردم میفروشن همین الان هم میبینید که مقدار سوخت گرفته شده گاها ار ظرفیت کامل باک ها بیشتر میشه بدون اینکه قطره ای بنزینرو زمین بریزه که بهونه دستشون بده و وقتی هم اعتراض کنیم میگن آقا برو شکایت کن ما فقط کنتور رو قبول داریم
خیلی از متصدیان پمپ بنزین ها هم قبل از تخلیه بنزین از تانکر به پمپ ها بلدن چکار کنن!
بعضی راننده خطی ها هم که عده شون کم نیست میشینن تو خونه و با فروش سهمیه روزانشون با قیمت بالا همون درامد نصیبشون میشه تازه از استهلاک ماشین و ترافیک و اعصاب خوردی و سر کار رفتن هم آسوده میشن بعد دوباره همون بحث کمبود وسائط نقلیه و..
خیلی از آقایون هم کارت سوخت های جا مانده در پمپ بنزین رو کش میرن استفاده میکنن یا400-300 هزار میفروشن
با توجه به این مشکلات حالا که سهمیه بندی رو خواستن اجرا کنن چرا سیستم رو نتونستن طوری طراحی کنن که در صورت مفقود شدن کارت سوخت سریع اونو مثل سیمکارت بسوزوننش و کارت جدیدو بدن دست مردم تا از کارت قدیمی وسهمیه مردم کسی نتونه استفاده کنه؟الان چند در صد مردم هوش و هواس درست حسابی دارن که مدام هواسشون جمع کارت سوختشون باشه؟
خدا وکیلی اگه گواهینامه یا سند خونه یا دست چک یا پاسپورت کسی گم بشه با این برنامه خرج و اسیری و هزینه و اعصاب خوردیش خیلی خیلی کمتره!چون حد اقل آدم خونه نشین نمیشه!
شما فکر میکنید تازه بعد از 45 روزی که میگن اگه کارت سوخت المثنی صادر بشه و به دست مردم برسه آیا قطره ای از سهمیه بنزین اون بد بخت باقی مونده ؟
آیا بهتر نبود قیمت آزاد رو هم همزمان اعلام میکردن تا مردم اینهمه بدبختی نکشن؟اونوقت واقعا کسی که مجبور بود میرفت بنزین آزاد میزد. به قرآن قسم یه پژو تو پمپ بنزین ولنجک حاضر بود بنزین لیتری 2000 تومن بخره که فقط تا خونه خودشو برسونه!
درباره مسافرت هم میخواستم بگم مگه میشه آدم با استرس راهی مسافرت بشه که سفر زهر مار زن و بچش بشه حالا خودش به درک! واقعا اینها که ادعا میکنن رو قضیه ی سهمیه بندی چند ساله دارن کار میکنن چرا پس سیستمشون اینهمه ایراد داره؟ اصلا وقتی نمیتونن سیستم و راه اندازی کنن چرا این کارو کردن تا مردم اینهمه اسیر بشن؟چرا کوپن ندادن؟اکه کسی تو جاده و بیابون متوجه فقدان کارتش شد چه حالی میشه ؟باید ماشینشو رها کنه تو بیابون و با اتوبوس برگرده یا بره تو پمپ بنزین گدائی کنه؟
اصلا مگه تنها راه قاچاق سوخت اینه ؟چرا بنزین و آزاد نمیکنن و با فروش آزاد آن بودجه کنترل مرزها رو تامین کنن؟
حالا هم که تابستونه و هوا خوبه و خیلی ها به زن و بچه شون قول مسافرت دادن از ترس کم آوردن و یا مفقود شدن کارت سوختشون خونه نشین شدن و غرولند زن و بچه شونو باید تحمل کنند که شاید به نوعی هم محق باشند.
در جواب خیلی ها هم که میگن گناه بی ماشینها چیه که باید دولت برای بنزین سوبسید بده باید گفت مگه قسمتی از سوبسید بنزین ازمحل دریافت همون پول های مردم که مثلا ماشین دو میلیون تموم شده کمپانی رو دوازده میلیون میخرند و کلی عوارض و هزینه و جریمه میپردازن تامین نمیشه؟ اصلا چرا این همه ماشین تولید میکننن میریزن تو خیابون ها و بعد به بهونه آلودگی هوا و صرفه جوئی میگن ماشین نیارین بیرون ؟
پس چرا جلوی تولید بی رویه خودرو رو نمیگیرن؟مگه میشه چندین میلیون پول ماشین بدیم بعد بخوابونیمش تو پارکینگ خونه ؟
به هر حال خوب شغل کاذب و نون دونی بی درد سری مثل کوپن فروشی برای افراد سود جو درست شده.