در حالی که پیش از این مقاماتی از دولت و مجلس اعلام کرده بودند قیمت بنزین آزاد تا 2 ماه دیگر اعلام خواهد شد، روز گذشته سخنگوی دولت، وزیر کشور و رییس مرکز پژوهش های مجلس، عرضه بنزین به نرخ آزاد را منتفی دانستند.
دکتر غلامحسین الهام سخنگوي دولت در این باره چنین گفته است: "اعلام نرخ بنزین آزاد، نقض غرض و به دلیل آثار تورمی شدید آن، منتفی است. حدود 15 درصد مصرف کنندگان نیاز به بیش از مصرف سهمیه دارند و اعلام قیمت آزاد آن آثار تورمی شدید دارد که به 85 درصد دیگر جامعه تحمیل خواهد شد. مصرف کنندگان شامل این 15 درصد هم با دوگانه سوز کردن و حذف سفرهای زائد می توانند مشکل خود را حل کنند."
در این باره نکات زیر قابل تامل است:
1- اینکه در ابتدا گفته می شود نرخ آزاد بنزین 2 ماه دیگر اعلام خواهد شد ولی به فاصله چند روز بعد از آن، این موضوع اساساً منتفی شود نشانگر ناهماهنگی و سردرگمی واضحی است که در میان تصمیم سازان این عرصه وجود دارد.
2-بهتر است آقای دکتر الهام مستندخود درباره اینکه فقط 15 درصد از مردم نیازمند بنزین بیشتر هستند را اعلام کنند. راستی آیا از نظر ایشان فقط 85 درصد از دارندگان خودرو، از میزان کنونی سهمیه راضی اند و آن را کافی می دانند؟!
3- سخنگوی دولت در جلسه هفتگی با خبرنگاران به کسانی که سهمیه بنزین را ناکافی می دانند دو توصیه کرده است: "خودورهای خود را دوگانه سوز کنند" و "سفرهای زایدشان را حذف نمایند"
البته هر دو توصیه فوق، منطقی و خیر خواهانه است اما همه چیز به سادگی آنچه در یک نشست مطبوعاتی بیان شود، نیست.
به فرض صحت 15 درصد اعلامی سخنگوی دولت، باید گفت که حدود یک میلیون خودرو، مشمول توجیه ایشان می شوند. قطعا خود آقای الهام بهتر می دانند که دوگانه سوز کردن یک میلیون خودرو، کار آسانی نیست که بتوان با توجیه و مصاحبه آن را به انجام رسانید.
سال گذشته به رغم تمام برنامه ریزی ها و هزینه های صورت گرفته، کمتر از 150 هزار خودرو، دوگانه سوز شده است و حال این رقم را با یک میلیون خودروی مشمول 15 درصد و 7 میلیون خودرویی که مجموعا در ایران تردد کنند، مقایسه کنید تا مشخص شود چه فاصله شگرفی بین حرف تا عمل وجود دارد.
وانگهی به فرض آنکه این خودروها دوگانه سوز شوند، آیا امکانات کافی برای عرضه گاز به همه این خودروها وجود دارد؟
هم اکنون که تنها بخش کوچکی از خودروها دوگانه سوز است، صف های طویل در مقابل جایگاههای عرضه گاز خاطر مردم را می آزارد، حال تصور کنید اگر متقاضیان گاز برای خودروها چند برابر شوند.
توجیه سخنگوی دولت هنگامی قابلیت اجرایی دارد که امکانات دوگانه سوز کردن خودروها و نیز تعداد جایگاههای عرضه گاز به اندازه کافی وجود داشته باشد و الا در شرایط کنونی، نه امکان دوگانه سوز کردن میلیون ها خودرو وجود دارد و نه سیستم عرضه گاز، متناسب با نیازهاست.
درباره توصیه دوم آقای سخنگو نیز که ناظر به حذف سفرهای زائد است باید گفت که به جز بخش اندکی از مردم، آن هم در برخی مواقع، کسی مرتکب "گناه سفرهای زائد" نمی شود.
" رفتن به محل کار، پیگیری امور روزانه و تفریح و مسافرت " ، مهم ترین بهره مندی هایی است که از خودروهای شخصی می شود. حال به نظر آقای الهام، کدام یک از این موارد زائد است؟!
شاید گفته شود برای اموری مثل رفتن به محل کار، از وسایل نقلیه عمومی استفاده شود.
این سخن هرچند به صواب نزدیک است لکن باید پرسید با کدام وسایل نقلیه عمومی؟ آیا دولت (هم دولت آقای قبلی و هم دولت کنونی) به اندازه مورد نیاز، به ویژه در شهرهای بزرگ، ناوگان حمل و نقل عمومی را گسترش داده است که اینک انتظار داشته باشد مردم از بسترهای فراهم شده استفاده کنند؟
آیا اتلاف وقت و جنگ اعصاب برای یافتن وسیله نقلیه عمومی، هزینه محسوب نمی شود؟ آیا کرایه ها متناسب با قدرت مالی مردم است؟ آیا ..... ؟
اعلام اینکه بنزین با نرخ آزاد عرضه نخواهد شد، آب پاکی است که بر روی سفرهای تابستانی ریخته می شود.
اگر دولت، یکی از سفرهای استانی اش را به جای هواپیما با خودرو انجام دهد، آنگاه درخواهد یافت که برای انجام یک سفر چقدر باید بنزین مصرف شود.
آیا به نظر سخنگوی دولت، مردم حق ندارند یک سفر چند روزه در فصل تابستان داشته باشند؟
البته در اینکه باید مصرف بنرین مدیریت شود تا لجام گسیختگی آن پایان یابد، تردیدی وجود ندارد ولی نباید این مسأله به قیمت آزردن مردم تمام شود.
عقل سلیم حکم می کند اگر که کسی بخواهد بیش از حد متعارف مصرف نماید، هزینه اش را، خود بپردازد و از بابت آن یارانه ای دریافت نکند .
اعلام اینکه فقط بنزین به صورت سهمیه بندی ارائه می شود و حتی با قیمت آزاد نیز قابل خریداری نخواهد بود، تعبیر"همینی که هست " را به یاد می آورد که اساسا گفتمان مناسبی با یک ملت نیست.
براستی کسی که سهمیه بنزین اش را تمام کند باید روزها، هفته ها و شاید هم ماهها خودرواش را در پارکینگ متوقف کند تا دوباره موعد دریافت بنزین اش فرابرسد؟ در کجای دنیا چنین است؟
4-وقتی دولت نمی خواهد یا نمی تواند در مقایل جریان قدرتمند خودروسازان وطنی قد علم کند و آنان را وادار به ارتقای کیفیت برای کاهش مصرف سوخت کند، تقصیر مردم چیست که باید تاوان سود مدیریت یا سودجویی های بی حد و حصر خودروسازان را بدهند؟ چرا یک راننده در اروپا در هر یکصد کیلومتر 5 لیتر بنزین خریداری می کند ولی همتای ایرانی او، برغم آنکه قیمت بیشتری برای خودرواش پرداخت کرده است، ناگزیر می شود دو برابر او بنزین بخرد؟
5- سخنگوی دولت همچنین گفته است که اگر قیمت آزاد تعیین شود، آثار تورمی شدیدی درپی خواهد داشت. حال این سوال مطرح است که اگر واقعا فقط 15 درصد از دارندگان خورو، نیازمند بنزین بیشتری هستند و مابقی مردم و از جمله صاحبان وسایل حمل و نقل عمومی را همین بنزین سهمیه ای 100 تومانی کفایت می کند، پس خریداران بنزین به نرخ آزاد نیز فقط 15 درصد صاحبان خودرو خواهند بود که آنها هم فقط بخش مازاد بر سهمیه را به قیمت آزاد می خرند پس آثار تورمی، آنچنان که گفته می شود وجود نخواهد داشت مگر آنکه اساس بحث در تقسیم بندی " 15 درصد - 85 درصد" زیر سوال باشد.
بعد از تحریر : جالب است؛ کار به جایی رسیده که آرزو کنیم اجازه دهند بنزین را به قیمت آزاد بخریم! ..... و حیف از کار خوب دولت در نظام مند کردن مصرف بنزین که با سوء تدبیرها موجبات نارضایتی را فراهم می آورد!
شاید امروز رود فردا نیاید !!!!!!
قول در ایران مثل آلودگی هواست که با یک باد مختصر حالت و بویش تغیر میکند!!!
همینکه فعلا بنزین داری گاز بده و برو خدا بزرگه.
شما ابتدا تجهیزات گاز سوز کردن و حمل و نقل عمومی را فراهم کنید بعد ادعای سهمیه بندی صحیح خود را داشته باشید
اگر ممکن است ایشان یک هفته با سایر اعضا دولت از مترو و اتوبوس و تاکسی برای رفتن به سر کار استفاده کنند تا مشکلات مردم را درک کنند
این آقایان چون از امکانات بیت المال بهره مند هستند ، اصلا دغدغه کمبود بنزین ندارند که از مشکلات ما خبردار باشند . به خدا واگذارشون میکنیم !
به این دلیل می گویند بنزین آزاد نداریم که مبادا مردم تقاضای افزایش سهمیه کنند .
آری نکته اسفناک اینجاست از بین رفتن هزاران شغل اعم از مفید و کاذب این مردم!!!!!
اینم بگم وضعیت ترافیک واقعا بهتر شده و هرکسی که میخواد از سر بیکاری ول بگرده یاد سهمیه میفته و .....
اما کرایه ها حتما باید کنترل بشه
آن
هرچند من مطمئنم اين نظر در سايت درج نمي شود.
اين انصاف نيست كه دولت از يكطرف براي كسب درامد گمركي خود مانع ورود خودروهاي ارزان خارجي با 4% مصرف سوخت شده و مردم را وادار به خريد خودروهاي گرانقيمت و بي كيفيت با مصرف سوخت 10% (سمند خودروي ملي!!!! كه خودم يكي از انرا دارم) مي كند و از طرف ديگر با قراردادن سهميه بنزين روزانه 3 ليتر به جاي 10 ليتر براي همين خودروهاي پر مصرف ساخت خودش موجب ناراحتي هاي فكري و عصبي براي مردم مي شود. به خدا اين مردم خيلي با ارزشتر و محترم تر از اين هستند كه حسرت انجام يك يا دو سفر در سال آنهم با حداقل امكانات(استفاده از غذاهاي ارزان قيمت و خوابيدن در كنار خيابانها و يا چادرهاي مسافري براي صرفه جويي در هزينه هتلها) را به دل آنها و خانواه هايشان بگذاريد.
چرا من با يك حقوق كارمندي بايد براي خريد خودرو ماهيانه 150 هزار تومان قست وام و سود بانكهاي دولتي را بدهم و سالانه هم 500 هزار تومان براي انواع بيمه هاي اجباري دولت بپردازم و در نهايت براي خريد بنزين آزاد التماس كنم. آيا اين است مفهوم شعار ايجاد عدالت اجتماعي.
همه عشقمون همين سفر است حالا با بااين وضعيت مونديم چكار كنيم
چرا اينقدر ناشكري مي كنيد!!!!
اگر بنزین ازاد ارایه شود انوقت همه فکر میکنند که این کارها سیاه بازی بوده برای اینکه بنزین را گران کنند که اینطور نیست. سهمیه بندی بنزین به دلایل بسیار مورد تایید است و امید است به همین شکل بماند تا زمانیکه ما خودمان بنزین بیشتر تولید نماییم
نه خانوادش در ایم تعطیلات از بیکاری توی خونه دق میکنند نه خودش میخواد از ماشین شخصی اش نون در بیاره مردم هم که ...
اقا بگن 6ماه ماشین بیرون نیاریم در عوض 6 ماه دیگه بدون سهمیه بندی بنزین بزنیم
به همه تبریک میگم یک نسل دیگه به نسل های سوخته ی ایران اضافه شد(که خود ما جوونا باشیم(
من خيلي خوشحالم كه كارشناسان دولت نه اينگونه مسايل اجتماعي را حل ميكنند . نتايج اينگونه حل كردن مسايل اجتماعي ( بانك ، ساعات كار، بنزين و ...) را ان شاا.. به زودي و در انتخابات خواهيم ديد.
ماجرا از اين قرار است كه در حدود سيزدهم يا چهاردهم خرداد كه هنوز سهميه بندي آغاز نشده بود كارت سوخت خود را در پمپ بنزين واقع در خيابان ميرداماد اصلي در تهران جا گذاشته و نيم ساعت بعد رفتم دنبالش اما كارگر و مسئول دفتر پمپ بنزين اظهار بي اطلاعي كردند. روز شانزدهم خرداد 10000 تومان به حسابي ريختم و قبض پرداخت آن را همراه بافرمهاي مربوطه در پاكت مخصوص گذاشته و تحويل دفتر پست شهرك قدس در منطقه 14 پستي داده و رسيد دريافت كردم. 20 روز بعد رفتم سراغش گفتند يك ماهش كه شد برو پست ميدان وليعصر. روز شانزدهم تير (يعني يك ماه پس از درخواست المثني) از طريق اينترنت جستجو كردم ولي اطلاعات موجود در سايت epolice قديمي بوده ونشان مي داد كه كارت اصلي من در بهمن ماه 85 صادر شده است. رفتم به دفتر پست شهرك قدس و پس از يك ساعت انتظار، نفر اول گفت كه چون آن دفتر به اينترنت وصل نيست بايد به پست ميدان وليعصر مراجعه كنم !! اعتراض كرده و به نفر بعدي مراجعه كردم كه او هم گفت 2 ماه طول دارد. گفتم 10 روز پيش گفتيد يك ماه بعد، حالا شد 2 ماه شايد هم اگر 2 ماه بعد بيايم بشود 2 سال، با اصرار گفتم چيزي به من نشان دهيد كه من مطمئن شوم درخواست من به دست مسئول مربوطه در شركت ... در شيراز رسيده است. گفت ما براي هر پاكت يك امضا يا رسيد جداگانه نمي گيريم. گفتم شما به عنوان پست مسئوليد كه اگر محموله يا نامه مرا (كه قبض پرداخت 10000 تومان هم ضميمه اش بوده) به مقصد رسانده ايد، ردّي از خود باقي بگذاريد كه به نحوي قابل پي گيري باشد. آخرش گفت كه چند دقيقه برو بنشين روي نيمكت. همين كاررا كردم و آنها حدود يك ساعت كاغذها و دفاتر خود را گشتند وسپس آمدند و كارت مشخصات ماشين مرا گرفتند و رفتند و پس از چند دقيقه برگشتند و كارت مشخصات ماشينم را دادند و گفتند كارت سوختت باطل شده ولي كارت جديد صادر نشده. گفتم كي باطل شده گفت معلوم نيست. گفتم از كجا فهميدي گفت... من بشدت به حرفهايش مشكوك بودم ولي به علت خستگي نتوانستم بگويم شما كه به اينترنت وصل نبوديد چگونه از اين قضيه مطلع شديد يا اينكه براي فهميدن اين چه نيازي به كارت مشخصات ماشينم داشتيد يا اينكه مگر ممكن است تاريخ باطل شدن كارت مشخص نباشد!؟ به هرحال من كه اصلاً پليس و كاراگاه و بازجو نيستم كه بتوانم اين همه از او سوال كنم و او هم جواب دهد و من هم از درستي و نادرستي جواب هاي او اطمينان داشته باشم، اما من يك چيز را خوب مي دانم و آن هم اين كه من كارت سوختم را گم كرده و براي گرفتن المثني همه اقدامات لازم را انجام داده ام، در مقابل، كساني هم وظايفي دارند كه بايد انجام دهند تا در درجه اول كارت سوخت من فوراً باطل شود تا مورد سوْ استفاده قرار نگيرد و در درجه بعد كارت جديد در يك محدوده زماني منطقي و مشخص صادر و به دست من برسد. آيا اين انتظار زيادي است؟ اگر نيست از مسئولين محترم تقاضاي اقدام مؤثر و فوري دارم. جهت اطلاع، شماره پلاك ماشين من 22 956 ل 23 ميباشد.
علي غضنفر اهري 19/4/86
ظاهرا و متاسفانه هر کس از دریچه خود به قضایا نگاه میکند یکی هم فکر میکند چون استاد یا دکترای اقتصاد از آمریکا دارند حر ف ایشان حجت است ، واقعا چرا نمیخواهیم واقع گرایانه به قضایا نگاه بکنیم ، اینکه هر انقلابی یک سری قربانی میگیرد قابل انکار نیست ، مانند همه انقلابهای دنیا ، چه اجتماعی چه صنعتی و چه مذهبی و علمی ...
آنچه که مشخص است مصرف بنزین و یا انرژی در ایران چند برابر استانداردهای جهانی است ؟ اینکه باید این روند کنترل شود هیچ بحثی ندارد و در حال حاضر سهمیه بندی به این شکل هم بهترین راه حل است ، اما اینکه حدد 400-500 میلیارد دلار این مملکت در 40 سال گذشته صرف خودرو شده به بهانه ایجاد اشتغال دلیلش خیلی چیزهاست ، اینکه خیلی ها فکر میکردند اگر مردم ماشین مدل بالا سوار شوند مشکل آنها حل است ؟ و این همان حلبی آبادهای شهرهای با ظاهر مجلل و تو خالی است ، اگر اقتصاد دانان ما در چندین سال گذشته به عنوان یار مردم به جای اینکه بیایند روی نوع اتومبیل مونتاژ شده توی سر هم بزنند و بحث کنند میامدند با اصرارهای مکرر (که البته فقط آدم دلسوز همچین حوصله ای دارد ) حمل و نقل ریلی و اتومبیل های عمومی را پیشنهاد میکردند کار به اینجا نمیکشید، آن وقت نمیدانم که چه فرقی میکرد که آن شغل ایجاد شده در صنایع اتومبیل سازی باشد یا در بخش ریل و یا ناوگان عمومی ، و این قضیه همان ماهی است که هر وقت از آب بگیریم تازه است و دولتهای قبلی به دلیل ترس از دست دادن آرای عمومی ، از این موضوع پرهیز کردند.
اینکه این طرح مشکلات اجرایی دارد هیچ شکی در آن نیست که باید مانند هر طرح دیگری به اصلاح آن پرداخت .
اگر من بودم جهت توسعه حمل نقل ریلی ، دریایی (مثلا فیمابین بنادر شمالی و جنوبی کشور جهت حمل بار و مسافر ) و یک میلیون خودروییکه باید دوگانه سوز شود + احداث پمپهای CNG جدید چنان مناقصاتی در سطح جهانی راه میانداختم که با حضور کشورهای صاحب تجربه در عرض 3 سال همه چیز به حال نرمال برگردد که بدون شبکه گسترده ریلی سرعت توسعه نصف سرعت واقعی است ، و از این بابت چه ثروتی از راه صرفه جویی انرٍژی و همچنین ترانزیت کالا نصیب هموطنان میشود که تصورش کمی مشکل است ما نباید با تنگ نظری از حضور خارجیان و تجربیات آنها استفاده نکنیم ، آما پول یا مفت و ارز (دلار) ارزشمند را به همین راحتی برای بنزین و دیگر موارد به گلوی همانها بریزیم.
با تشکر
موسوی نژاد