یادم هست روزی سوار تاکسی بودم. در راه دو نفر جلوی ماشین سبز شدند که رنگ پوستشان خیلی تیره بود. گویا از یک شهرستان دور بودند. راننده که جا خورده بود فریاد زد: "برید کنار سیاه برزنگی ها". در حقیقت راننده با برجسته نمودن ویژگی ظاهری و نژادی یک انسان، از آن به عنوان یک سلاح برای خوار کردن آن ها استفاده کرد. آن وقت بود که فکر کردم تا چه اندازه نژادپرستی بدون آنکه با خبر باشیم یا دوست داشته باشیم، میان ما می تواند وجود داشته باشد. تا آن حد پنهان که وقتی فوتبال هم نگاه می کنی گزارشگر تلویزیون برای خطاب قرار دادن مردمان خاور دور صفت "چشم بادامی" را به کار می برد بی آنکه بداند کارش گونه ای از نژادپرستی است. نمونه ها از این دست زیاد است.

این آخری تصویری بود از یک دستشویی در نقطه ای از کشور خودمان که در یک وبلاگ دیدم و آدم را یاد آن عکس معروف جدا کردن شیر آب رنگین پوستان و سپیدها در چند دهه پیش آمریکا می انداخت. این دو عکس را زدم تنگ هم، که جلوی چشمم باشد و یادم بماند دنیا را سیاه و سپید نبینم.
منبع :
وبلاگ میر الف
توی اخبار خوندم که روز سیزده بدر از ورود افغانیها به پارک صفه اصفهان جلوگیری کردن.
اگه توی یک کشور اروپایی با هموطنان ما این رفتار رو داشتن ماچه میکردیم ؟؟!
خیلی غم انگیزه
تابعيت ايرن هم بايد مثل تابعيت آمريكا باشه