
عصرایران ورزشی، امیر خاموش- دیگر دارد سناریوی مصاحبه های جنجالی حاج آقا مایلی کهن تکراری می شود. این بار هم نیز البته صحبت هایش طرفداران خاص خودش را داشت و مایلی کهن را به هدفی که می خواست رساند.
هدفی که انگار در کشوری مثل ایران کاربرد فراوانی دارد. کافی است چند ناسزای ریز و درشت به شخصی بدهید و یا دستتان از اختیارتان خارج شود، تا به راحتی آب خوردن تیتر اول تمام خبرها شوید.
البته مایلی کهن می دانست که در هیاهوی به هم ریختگی های جهان از جمله بهارعربی، جنبش وال استریت و ... باید تن صدایش را بالاتر از همیشه ببرد و به همین جهت تمام تلاشش را انجام داد، چشمانش را بست و دهانش را باز کرد.
از چپ به راست زد و از دایی به خاله. از رویانیان به دایی و از دایی به دنیزلی و از دنیزلی به ...
این ادبیات مختص مایلی کهن است، هر بار که از ادبیاتش استفاده کرده است همه از وی استقبال کرده اند، دوربین های فراوان صورتش را با فلاش هایشان نورانی کرده اند و حاج آقا هم از این همه توجه کیفور شده است.
در طی این مدت که مایلی کهن همه را با واژه هایی مثل گروهبان قندلی خطاب می کرده است، عده ای هم بوده اند که به رفتارشناسی روانشناسنانه وی پرداخته اند و به نتایج تحقیقاتی جالبی هم دست یافته اند.
اما به راستی چرا مایلی کهن هر از چندگاهی دست به چنین مصاحبه های عجیبی می زند؟
آیا وی از روی دلسوزی این صحبت ها را بر زبان می راند؟
آیا سخنانش دارای بار فنی کارشناسی شده است؟
جواب ساده است. کافی است به نحوه بیان این انتقادات توجه کنید. دست کمی از فحش ندارند. حتی در برخی اوقات بدتر از فحش هم هست. کاش وی یکبار برای همیشه این قضیه را روشن می کرد. شاید ذکر دلایل مصاحبه هایش مهمتر و جذاب تر خود مصاحبه هایش باشد.