سایت قانون در گزارشی راجع به سفر حجاج از فرودگاه مهرآباد به حاشیه های بدرقه می پردازد و با اشاره به سالن بدرقه می نویسد: گوشه این سالن، وسایل بازی کودکان قرار دارد. قیمتها جالب است. استخر توپ 2000 تومان و قیمت تاب و سرسره هم 2000 تومان است.
مسئول این اسباب بازیها میگوید: «برای همین یک تکه جا 20 میلیون تومان اجاره دادهام. انتظار نداشته باشید که ضرر کنم! از صبح تا شب باید اینجا بمانم تا بتوانم اول اجارة محل را بپردازم و بعد اگر خدا خواست، یک لقمه نانی هم به خانه ببرم.»
به سراغ مسئول پارکینگ میروم تا داستان او را از این اجارههای نجومی بشنوم. او هم دل پردردی دارد و میگوید: «پارکینگ را برای همین ایام حج 200 میلیون تومان اجاره کردهام که 100 میلیون تومان آن را پیش دادهام و باید تا یک ماه دیگر 100 میلیون تومان دیگر بپردازم. اگر هم اجاره پارکینگ را زیاد میگیرم به سبب آن است که باید این اجاره را دربیاورم. به هر حال با فرودگاه توافق کردهام و باید آن را بپردازم.»
سرم گیج میرود، معنای این توافق فرودگاه برای سرکیسه کردن مردم را نمیفهمم؟! به راستی برای بدرقه فردی که به خانه خدا میرود، چقدر باید هزینه اضاقی بدهیم؟ چرا باید برخی مسئولان برای هر چیزی کیسه بدوزند؟ کاش حداقل کمی اندازه این کیسهها را منصفانهتر در نظر بگیرند، تا کسی که راهی معنویترین سفر زندگیاش است، هزینه کمتری را متحمل شود.