عصر ایران ورزشی، پوریا دیدار - این درست که هر تیمی نتیجه نمی گیرد مسئولیت آن با سرمربی است، این هم درست که پرسپولیس پس از 11 هفته نتوانسته در این تیم نتیجه مناسبی بگیرد، اما آیا مسئول تمام این ناکامی ها تنها مربی این تیم ،حمید استیلی، است؟
حمید استیلی در این فصل جانشین علی دایی شد؛ علی دایی ای که با نتایج ضعیفش رکوردهایی منفی برای این تیم به یادگار گذاشت.
علی دایی البته قبل از پرسپولیس در تیم ملی و سایپا (سال دوم) هم نتایج خوب و درخوری نگرفته بود. به طوری که با تیم ملی از دور مقدماتی جام جهانی حذف و با سایپا در لیگ ایران و باشگاههای آسیا نتیجه ای بهتر از قعر جدول و حذف بدست نیاورده بود.
ناکامی های علی دایی چه در تیم ملی و چه در پرسپولیس به گونه ای بود که بارها مورد لطف تماشاگران هم قرار گرفت و بعد از ناکامی در تیم ملی و عدم موفقیت در پرسپولیس با شعار تلخ «حیا کن ، رها کن» مواجه شد.
امروز هم که تا این لحظه جز ناکامی با راه آهن و قرار گرفتن در قعر جدول نتیجه ای بهتر نداشته است و اگر راه آهن هم از تماشاگر بهره مند بود قطعا امسال هم با شعار «حیا کن ، رها کن» از سوی آنها مواجه می شد. به هر حال هرچه باشد گویی فوتبال قرار نیست ورزش فاضلین باشد!
به هرحال علی دایی در گذشته(و البته امروز) امتحان خود را پس داده بود و قاعدتا نباید دوباره درخواست آزمودنش در میان سکوهای تماشاگران در ورزشگاه ها فریاد می شد،به خصوص برای تماشاگرانی که نشان داده اند حوصله صبر کردن برای هیچ احدی ندارند و بسیار بی رحم اند.
اما همین تماشاگران بی حوصله و بی رحم از همان هفته های اول و قبل از هر دیکته نوشته ای با «شعار حیا کن ، رها کن» به استقبال استیلی مربی تیمشان رفتند و بدتر از آن با تشویق علی دایی ناموفق پشت استیلی را خالی کردند و عرصه را بر او تنگ آوردند.
بسیاری بر این باور بودند که شعارهای به نفع دایی و به ضرر استیلی محصول شیوه انتخاب استیلی به عنوان سرمربی در پرسپولیس بوده است. ظنی که با تشویق علی دایی رنگ می بازد چرا که مگر علی دایی به جز شیوه ای که استیلی جانشین او شد، سرمربی پرسپولیس شده بود؟
دایی هم جانشین کرانچار نسبتا موفق در پرسپولیسی بود که کاشانی او را با انگیزه های سیاسی و حسابگرانه انتخاب کرده بود. بعید است مشوقین دایی فراموش کرده باشند که انتخاب او در تیم ملی هم از گیت های سیاسی گذشته بود.
پس این همه تشویق برای چه فریاد می شد؟ دایی بی شک فرد باهوشی است و خوب می داند چگونه هنگامی که نیاز است از مسئولیت شانه خالی کند و مشکلات خودش را با تاختن به دیگران فرافکنی کند.
دایی چه در تیم ملی و چه در تیم پرسپولیس هنگامی که با ناکامی روبرو شد، به گونه ای رفتار کرد که مسببین ناکامی را مدیران این تیم ها معرفی کرد تا بدینوسیله از عدم محبوبیت ،مقبولیت و مشروعیت این مدیران برای خود اعتباری کسب کرده باشد. به هرحال هرچه باشد در جامعه سیاست زده ما هرکسی برای سودا گری بیشتر باید با موج
های سیاسی همراه شود تا از این طریق برای خود اعتبار خریده باشد.(البته این موج سواری مخالف و موافق هم نمی شناسد.) دایی هم از این حربه بیشترین بهره را گرفت تا ذهن های تماشاگران را از ناکامی ها و عدم توانایی هایش به جایی دیگر معطوف کند تا از این راه برای پهن کردن بساط خود در آینده جایی بیابد و خود را به عنوان آلترناتیوی همیشگی حفظ کند.
یادمان باشد که همین علی دایی چند صباحی که بر اسب مراد سوار بود چگونه برای کاشانی تره خرد می کرد و به آن نان قرض می داد و مجیز او را می گفت و البته به گونه ای وانمود می کرد که گویی برای هیچ کسی اعتباری قائل نیست(تصور نشود که غرض مقبول کردن مدیران این تیم های ورزشی است. خیر، مقبولیت یا عدم مقبولیت آنها حتی بر خواجه حافظ شیراز هم عیان و آشکار است چه رسد به دیگران. غرض موج سواری ها و فرصت طلبی های دایی است.)
به هرحال از خوش اقبالی یا بد اقبالی استیلی شاید این بود که جانشین علی دایی باشد.یک مربی فوتبال برای موفقیت احتیاج به تمرکز ، آرامش و حس اعتماد از سوی دیگران دارد. برآورده شدن مجموعه این احتیاجات از یک فرد، مربی ای می سازد که تسلط لازم بر تیمش را دارا خواهد بود.
احتیاجات و ضرورت هایی که از همان روزهای اول از استیلی دریغ شد تا تمام رزوهای خود را در شرایط سخت و پر فشار بگذراند. روزهایی که لحظه به لحظه از تسلط او بر زمین فوتبال و تیمش کاسته تر و کاسته تر می شد.
مسلما وقتی سرمربی ای نگران و مضطرب باشد شاگردانش هم آرام نخواهند بود.مشکلی که امروز پرسپولیس با آن مواجه است ،جدای از مسائل فنی که نقشی ثانویه دارد، مسائل روحی ، روانی است که از اطراف به این تیم وارد شده است.
شرایط پر فشاری که امروز بر پرسپولیس و حمید استیلی وارد می آید باعث شده که اگر هم استیلی از دانش لازم در عرصه مربیگری و فنی برخوردار باشد، نمی تواند از آن به خوبی بهره گیرد. به خصوص با توجه به شخصیت آرام و احساسی استیلی این فشارها به او نه تنها کمکی نخواهد کرد که او را بیشتر تحت فشار قرار می دهد.
حمید استیلی در عدم نتیجه گیری امروز پرسپولیس به تنهایی مقصر نیست بلکه تماشاگرانی که خیلی زود تحت تاثیر فرصت طلبی های آلترناتیو آزمون پس داده شدند و به استیلی فرصت کسب آرامش برای موفقیت ندادند هم مقصرند. آنهایی که خیلی زود با احساسات و فریادهای غیر مسئولانه شان استیلی مربی تیم محبوبشان پرسپولس را قربانی دایی کردند.
به هرحال این نتیجه فریاد طبل های تو خالی است که تنها صدای بلند می دهند و از تدبیر خالی اند.
امروز هم به نظر می رسد قبل از آنکه برکنار شود بهترین کاری که استیلی می تواند انجام دهد ،و حتی زودتر از این باید انجام می داد، استعفاست. شاید استعفا برای مدتی کوتاه این فریادهای بی تدبیر «حیا کن ، رها کن»را خاموش کند و البته بزودی برای قربانی دیگری نواخته شود.
حالا شما هی بنویسید
آخه عزیزم گیریم علی دایی مربی نیست
اخه اگه میخواستن علی دایی رو بردارن یکی بهتر از اون رو میزاشتن
والا علی دایی فقط بیاد کنار زمین وایسته و هیچ کاری هم انجام نده بازیکن ازش حساب میبره و کارش رو میکنه
اما استیلی چی
بازی با استقلال دقیقه 15 بازی رنگ استیلی شده بود عین گچ
اگر میگفتم استیلی باید بمونه تا آخر فصل و پرسپولیس هم بشه استیل آذین فکر کنم یه 100 رای مثبت میگرفتم
آقا انتقاد پذیر باشید
همین کارا رو میکنید که هر چی آدم موفق تو این مملکت هست میزاره میره
حالا هی زیرآب علی دایی رو بزنید ببینیم